عادتهای عجیب نویسندگان: فردریش شیلر
علاقه به بوی سیبهای گندیده
شیلر هم در دوران حیات عادتهای عجیبی داشت. مشهورترینش این بود که کشوی اتاق کارش پر از سیبهای گندیده بود. میگفت برای نوشتن به بوی گندیده سیب نیاز مبرم دارد. او بیشتر اوقات شبها مینوشت. مقداری قهوه غلیظ و کاکائو کنار خودش میگذاشت و شروع میکرد به نوشتن. البته نوشیدنیهای دیگری هم داشت و هر زمان که احساس خستگی میکرد یک جرعه سر میکشید. وقتی شعری مینوشت در دل شب آن را زمزمه میکرد و همسایهها معمولا صدایش را میشنیدند. حتی گاهی برای تماشای شعرخوانی او از تپه نزدیک خانهاش بالا میرفتند و تماشایش میکردند. شیلر موقع خواندن شعر از این سوی اتاق به آن سو میرفت و ناگهان خودش را میانداخت روی صندلی و چیزهایی به نوشتهاش اضافه میکرد. اکثر مواقع تا ساعت چهار صبح نوشتن را ادامه میداد و بعد به رختخواب میرفت و تا ساعت ۱۰صبح میخوابید. یکی دیگر از کارهایی که مدام تکرار میکرد سیگار کشیدن بود. علاقه عجیبی به سیگار داشت. او در تمام عمر کار کرد و سختیهای فراوانی کشید و میگفت بیکاری نه تنها موجب پریشانی فکر و ناراحتی خیال است، بلکه کدورت و پشیمانی همیشگی و باطنی پدید میآورد.
شیلر برای ترویج آزادی رنجهای زیادی را تحمل کرد و سالها طعم آوارگی را چشید و میگفت: در جهان تنها کسی پیروز میشود که به امید دیگران ننشیند و همه چیز را از خود بخواهد.
یوهان کریستوف فریدریش فون شیلر ۱۰ نوامبر ۱۷۵۹ در مارباخ آم نکا به دنیا آمد و در سن ۴۵ سالگی در وایمار درگذشت. او بیشتر با عنوان شاعر و نمایشنامهنویس شناخته میشود اما افزون بر این در فلسفه، پزشکی و تاریخ نگاری نیز بسیار فعال بود و آثار ارزشمندی به جا نهاد. بسیاری از نمایشنامههای او بهعنوان قطعه تئاترهای استاندارد در سرزمینهای آلمانیزبان مشهور شدهاند و اشعار افسانهای (Ballads) وی از محبوبترین شعرهای آلمانیاند.