ابوالفضل زرویی نصرآباد در ۴۹ سالگی درگذشت
خزان سرو سبیلدار
پدر فضل
ابوالفضل در نیمه اردیبهشت سال ۴۸ در تهران به دنیا آمد. شهری که با هوای آلودهاش او را در سالهای آخر عمر فراری داد و به احمدآباد مستوفی فرستاد؛ همانجا که پیش از او روزها و سالهای آخر زندگی محمد مصدق را به چشم دیده بود. زرویی نصرآباد ادبیات خوانده بود؛ زبان و ادبیات فارسی. از همان روزهای جوانی نبوغ و تبحر بسیارش را در طنز کشف کرده بود و تحسین بسیاری از بزرگان طنز و ادبیات کشور را شنیده بود. خدابیامرز کیومرث صابری فومنی که بنیانگذار معروفترین مجله طنز ایران «گلآقا» بود، درباره زرویی گفته بود که او قلم عبید زاکانی و دهخدا را در دست دارد. اما این همه ماجرا نبود. گلآقا زرویی را با عنوان «یکی از مشهورترین طنزنویسان» آن زمان (یعنی سال ۷۲) خوانده بود. زمانی که زرویی تنها ۲۳ سال داشت.
ابوالفضل کار مطبوعاتی و فرهنگی را از سال ۱۳۶۸ آغاز کرد. زرویی در کمتر از سی سال عمر حرفهایاش، کتابهای بسیاری نوشت و پژوهشهای زیادی انجام داد. او ۱۶ کتاب فردی یا مشترک را به چاپ رساند یا بهصورت صوتی منتشر کرد. پایه و بنیان بسیاری از مجالس و رویدادهای حوزه شعر طنز را گذاشت و تا دلتان بخواهد در مجلات و روزنامهها و سایتها و... مطلب نوشت و شعر چاپ کرد؛ هر دفعه هم با یک نام و نشان متفاوت. شاید او بیشترین نامهای مستعار را در جهان داشته باشد: از«ملانصرالدین» که مشهورترین نام مستعارش بود تا «چغندر میرزا»، «ننه قمر»، «کلثوم ننه»، «آمیز مَمتقی»، «میرزا یحیی» و «عَبدُل».
او پنج سال پیش قلبش را جراحی کرد و ضعف بدنی شدیدی تمام بدنش را دربر گرفت. با زحمت به جلسات ادبی میرفت و دوستان و آشنایان که به دیدارش میرفتند بیشتر از رنگ و روی چهره، از روی صفای کلمات و رونق نگاهش او را میشناختند. ابوالفضل زرویی نصرآباد سرانجام ساعت ۱۰ شب روز شنبه دهم آذرماه برای آخرین بار نفس کشید، سرش را روی میز کارش گذاشت و اجازه داد تا بمیرد. پیکر بیجان او که شهرام شکیبا دربارهاش گفته بود: «سبیلی را به سروی وصل کردند/ ابوالفضل زرویی آفریدند» امروز از مقابل حوزه هنری تشییع میشود و یاران و دوستان و دوستدارانش با سرو خندان معاصر خداحافظی میکنند.
تحلیل
رویا صدر از طنزپردازان معاصر درباره آثار ابوالفضل زرویی گفته است: تسلط زرویی بر ادب فارسی در شعر کلاسیک، نو و آثاری که بهصورت نثر مینوشت کاملا مشخص بود. در عین حال در آثار طنزش تلخی و عمق وجود داشت که او را از بسیاری طنزنویسان در گذشته و حال متمایز میکرد. ویژگی دیگرش در شعر طنز این بود که زبان روز را در آثاری که در دهه ۸۰ منتشر کرد و در کتاب «بامعرفتهای عالم» وارد کرد و با شیوه استادانهای زبان عامیانه امروز را در شعر کلاسیک به کار برد. این قالب هم بعدا توسط طنزنویسان جوانتر استفاده شد. این پژوهشگر خاطرنشان کرد: زرویی نصرآباد در شکلگیری بخشی از جریان طنز امروز نیز با تاسیس مجامع و محافل طنز و نیز تربیت نسلی از طنزنویسان حال حاضر نقش داشت. او موسس دفتر طنز حوزه هنری بود. همچنین بنیانگذار نخستین شب شعر طنز در ایران بود که در این بخش از فعالیتهایش نیروهای جوانتر را شناسایی و به طنز ما معرفی کرد که این افراد در حال حاضر در فضای طنز ایران نقش دارند.
ابراهیم رها، طنزنویس مطبوعاتی سالهای اخیر نیز در همین باره نوشت: فعالیتهای زرویی در دو حوزه قابل بررسی است؛ فعالیتهای مطبوعاتی او که بسیار شیرین و تأثیرگذار بود و نشان از سواد او داشت. زرویی در حوزهای که کار میکرد، آدم بسیار باسواد و ملایی بود. آنچه را مینوشت بلد بود و اینطور نبود که با یک نگاه سطحی قلم زده باشد. در حوزه کتاب هم کارهای ماندگاری انجام داد که با اقبال روبهرو شد و هم جامعه فرهنگی کشور پذیرفت و دوست میداشت. این طنزپرداز خاطرنشان کرد: آقای زرویی خیلی با تلاطم پیرامونی بالاخص در سالهای سیاسی کشور کاری نداشت؛ خیلی خود را به موج نمیسپرد و سعی میکرد کارهای ماندگار انجام دهد. در تمام سالهایی که تلاطم سیاسی فراوانی در کشور وجود داشت، طنز مطبوعاتی هم در فراز و فرود بود؛ اما او تلاش داشت سنگ زیر آب باشد نه سنگ روی آب که با تلاطم بالا و پایین برود. این یکی از شاخصههای مهم در بررسی آقای زرویی نصرآباد است. در تمام مدت سعی کرد سنگ زیر آب باشد و ماندگاری داشته باشد.
تکریم
امروز شبکه چهار سیما، برنامه «شب شعر» با اجرای محمود اکرامیفر دوشنبه را با حضور سعید بیابانکی و ناصر فیض به زندگی هنری و آثار زرویی اختصاص میدهد. پخش پلیبکهایی از زندگینامه و شعرخوانیهای مرحوم زرویی نصرآباد و همچنین مراسم تشییع این هنرمند از دیگر بخشهای این برنامه است که امشب ساعت ۲۳ از شبکه چهار سیما پخش میشود. فضای توییتر، اینستاگرام و بسیاری از کانالهای تلگرامی نیز تحت تاثیر مرگ ابوالفضل زرویی نصرآباد قرار گرفت. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار عکسها و شعرهایی از او اندوه و ناراحتی خود را از مرگ این شاعر طنزنویس ابراز کردهاند. علی موسوی گرمارودی هم با تسلیت مرگ زرویی نوشت: پیشتر او را به عبید زاکانی زمانه تشبیه کردم. با مرگ زندهیاد زرویی نصرآباد طنز ما یکی از مهمترین و با استعدادترین هنرورهای خود را از دست داد. باران کوثری هم در صفحه اینستاگرامش تصویری از زرویی را منتشر کرد و با اشاره به نام مستعار او در مجله گل آقا نوشت: ملانصرالدین دوباره درگذشت. اتفاقهای بد در این ملک چندباره میافتد.
شاید تند و تیزترین یادداشتی که درباره زرویی نوشته شد، یادداشت سیدمهدی شجاعی بود. او نوشت: رحلت غریبانه ابوالفضل زرویی نشان داد که عرصه فرهنگ و ادب و هنر در کشور ما بیصاحبترین است و هیچ قوه تمییز و تشخیصی که لعل و گوهر را از خزف بازشناسد و قدر بداند در هیچ سطحی از مدیران و مسوولان وجود ندارد. رحلت غریبانه ابوالفضل زرویی نشان داد که در کشور ما هیچ مقام مسوولی دلش برای فرهنگ و ادب نمیتپد و سیاستگذاران و مدیران کلان در عرصه فرهنگ و هنر، از کمترین دغدغهای برای اهالی این خطه برخوردار نیستند. در رحلت مظلومانه این شخصیت بیبدیل عرصه ادب، همه مدیران و مسوولان عالی و دانی مسوولاند و باید در هر دو جهان پاسخگوی بیتوجهی و سهلانگاری و بیرحمی خود باشند. در این واقعه مولمه و مصیبت جانسوز هیچ کدام حق ندارند ابراز تاثر و تاسف کنند و پیام تسلیت بدهند و برای خود کسب آبرو کنند. کسانی که از وضعیت و شرایط این عزیز خبر داشتند و هیچ کدام هیچ قدمی برنداشتند. همان بهتر که ما را با غم خود رها کنند و به کار و بار خود بپردازند.
ارسال نظر