اورهان پاموک از انتشار غیرمجاز آثارش در کشورمان انتقاد کرد
روایت نویسنده نوبلیست از فرهنگ جامعه ایرانی
کتابهایم به ٦٠ زبان دنیا ترجمه شده است، اما وقتی به ایران میآیم انگار وطن خودم است. در تهران بودن برای من لذتبخش است و این دومینبار است که به ایران آمدهام. کتابهایم نیز از ٢٥ سال پیش به فارسی ترجمه شده است. او افزود: برخی از دوستان ایرانی رمان «نام من قرمز» را بیشتر از آنکه ترکی بدانند ایرانی میدانند زیرا در آن درباره ایران و مینیاتور ایرانی نوشته شده است. پاموک همچنین متذکر شد: زمانی که کتابهایم در ایران و به فارسی ترجمه یا چاپ میشود شادی مضاعفی به من دست میدهد، اما نارضایتی هم دارم. دوست دارم باتوجه به معاهده برن و کپیرایت، کتابهایم به شکل منظم با اجازه خودم و دقیق، در یک مجموعه و از طرف یک انتشارات شاید توسط فردی مثل آقای فصیحی منتشر شود. او سپس درباره استفاده از آثار ایرانی در داستانهایش، اظهار کرد: «کتاب سیاه» تحت تاثیر «منطقالطیر» عطار و در قالب رمان پستمدرن نوشته شده است.
این نویسنده درباره اینکه ادبیات معاصر ایران تا چه اندازه در ترکیه شناختهشده است گفت: متاسفانه ادبیات معاصر ایران در ترکیه شناختهشده نیست و برخی فقط «بوف کور» (صادق هدایت) را میشناسند. نویسندههای ۲۰ سال اخیر ایران در ترکیه شناختهشده نیستند زیرا ترکیه رو به غرب و پشت به شرق ایستاده است. اورهان پاموک درباره دیگر نویسندههای ایرانی نیز اظهار کرد: نویسندههای روشنفکر مخاطبان خاص خود را دارند. برای مثال دکتر شایگان دیدگاه مدرن، سیدحسین نصر دیدگاه محافظهکارانه و دکتر شریعتی دیدگاه انقلابی دارد. من نیز هنگامی که کتاب «برف» را مینوشتم کتاب شریعتی را خواندم. اینها تاثیرات خود را روی مخاطب ترکیه میگذارد.پاموک در پاسخ به اینکه در رسانهها و جامعه روشنفکری ایران درباره اینکه چرا تاکنون جایزه نوبل ادبیات به نویسندههای ایرانی تعلق نگرفته است، بحث میشود و نظر شما که موفق به دریافت این جایزه شدهاید، چیست، توضیح داد: در سفرهایی که به کشورهای دیگر داشتم از جمله هلند و کره این پرسش را مطرح کردند؛ انگار من عضو هیات داوران نوبل هستم.
او در ادامه درباره سیاسی بودن جایزه نوبل توضیح داد: اگر نویسنده ایرانی هم جایزه نوبل را بگیرد میگویند سیاسی است. اخیرا رسواییهایی درباره جایزه نوبل پیش آمده که نمیخواهم به آنها بپردازم، اما در هر صورت اگر جایزه بدهند میگویند سیاسی است و اگر هم آن را ندهند، باز هم میگویند سیاسی است. قبل از آنکه من جایزه نوبل را بگیرم به چین رفتم و با مویان دوست شدم. زمانی که او نیز این جایزه را گرفت گفتند، او هم سیاسی شده است و از دولت و حاکمیت انتقاد نمیکند. من نیز چون در ترکیه حاکمیت را نقد میکنم به دردسر افتادم، اما او بهدلیل نقد نکردن به دردسر افتاد.پاموک درباره علاقهمندی به ایران گفت: علاقه من جنبه کتابی دارد و آثاری که از ایران خواندهام دلیل اول این اتفاق است. دلیل دیگر نیز پذیرفتن فرهنگ ایران است، زیرا تاثیر پذیرفتن فرهنگ از غرب چیز بدی نیست فقط نباید موقعیت خودمان را از دست بدهیم و این دوراهی که به وجود میآید کار مشکلی است. برای هویت ایران احترام قائلم زیرا این کشور هویت خودش را حفظ کرده است و تداوم فرهنگ در این کشور دیده میشود. در هر جای دنیا که با ایرانیها مواجه میشوید در انتهای صحبتهایشان دو بیت شعر میخوانند.ای کاش ما ترکها نیز حداقل میتوانستیم این دو بیت شعر را بخوانیم.
ارسال نظر