سیاستهای توسعه چین در سایه دیپلماسی اقتصادی
در این گزارش عنوانشده با وجود تغییر در برخی از ابعاد سیاست خارجی چین، هنوز دولتی توسعهگرا در این کشور بر سر کار است، به این معنا که پیشبرد توسعه اقتصادی مهمترین اولویت حزب کمونیست چین محسوب میشود و بهنوعی مشروعیت تسلط انحصاری این حزب بر بلوک قدرت را فراهم میکند، از همینرو میتوان مدعی شد دیپلماسی اقتصادی بهعنوان تابعی از سیاستهای توسعهای حزب طراحی، عملیاتی و متحول میشود.
براساس این گزارش در یک دههاخیر سیاستهای توسعهای چین تحتتاثیر چالشهایی که در درون بهوجود آمده و نیز تغییر محیط بینالمللی، متحول شدهاند. در داخل چالشهایی همچون پیامدهای زیستمحیطی مخرب ناشی از پیشبرد سریع توسعه اقتصادی، افزایش ریسک گرفتارشدن چین در دام درآمد متوسط، نیاز فزاینده این کشور به منابع و مواد خام و آثار منفی سیاست کووید صفر جملگی زمینههایی را برای تغییر سیاستهای توسعهای بهوجود آوردهاند. از دیگر سو تغییر محیط بینالمللی چین و نگرانی فزاینده کانونهای قدرت و ثروت بینالمللی از رشد پرشتاب این کشور شرایط را نسبت به دهههای نخست برنامه اصلاحات و سیاست درهای باز متفاوت کردهاست.
کشورهای غربی بهویژه ایالاتمتحده بهطور فزاینده چین را بهعنوان رقیب و حتی تهدید تصویر میکنند و موانع فزایندهای پیشپای گسترش ژئواکونومیک این کشور میگذارند. ترکیب عوامل داخلی و بینالمللی زمینه را برای بازاندیشی سیاستهای توسعه چین فراهم آورده است. در این قالب چین گذار از نقشآفرینی بهعنوان کارخانه جهان به کانون فناوری و نوآوری جهان را آغاز کردهاست و بهسرعت در این مسیر بهپیش میرود. افزون بر این پیشبرد توسعه سبز و کمکربن و کاهش اتکا به اقتصاد صادراتمحور در قالب چرخه دوگانه مهمترین ابعاد تغییر در سیاستهای توسعهای چین محسوب میشوند.
چنانچه در گزارش اشارهشدهاست توسعه اقتصادی چین در متن و بطن اقتصاد جهانی شکلگرفته و همچنان بهعنوان بخشی از اقتصاد جهانی بهپیش میرود. به دیگر سخن چین هم موتور اقتصاد جهانی محسوب میشود و هم از دیگر سو در اقتصاد جهانی تنیده شدهاست، از همینرو این کشور دیپلماسی اقتصادی خود را بهگونهای در سالهای اخیر هدایت کردهاست که به افزایش نقش و وزن آن در ساختارهای اقتصاد جهانی بدون برهم زدن این ساختارها منتهی شود. در این راستا چین از بازیگری قاعدهپذیر به بازیگری قاعدهنویس تغییر نقش و جایگاه داده و با شکلدهی به بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیایی و ایجاد نظام نوین وامدهی قواعد جدیدی در حوزه اقتصاد سیاسی بینالملل طراحی کردهاست. افزون بر این با طراحی و اجرای بزرگترین مگاپروژه تاریخ بشر تحتعنوان پروژه کمربند و راه نقش کلیدی در شکلدهی به روندهای اقتصاد جهانی یافتهاست.
تازهترین نماد نقشآفرینی چین بهعنوان بازیگر قاعدهنویس در اقتصاد جهانی شکلدهی به بزرگترین موافقتنامه تجارت آزاد جهان موسوم به مشارکت جامع اقتصادی منطقهای است.
در این گزارش همچنین با تاکید بر اینکه چین روابط اقتصادی با ایران را بهعنوان بخشی از دیپلماسی اقتصادی کلان خود در صحنه بینالمللی مینگرد و در این چارچوب با ایران تعامل میکند، عنوانشده در این تعامل حفظ هسته اقتصاد سیاسی بینالملل در سطح کلان و جلوگیری از آسیب ناشی از تحریمها بر موقعیت شرکتهای چینی و درعینحال مقابله حداقلی با تحریمهای یکجانبه توامان در دستور کار چین قرار دارد. بر اساس این پژوهش، چین بهعنوان یک فشارشکن دربرابر تحریمهای ایالاتمتحده علیه ایران عمل میکند.
این کشور در سالهای اخیر نقش مهمی در مقابله ایران با فشارهای تحریمی ایفا کردهاست، اما انتظار نقشآفرینی چین در توسعه ایران در شرایط تحریمی با واقعیات دیپلماسی اقتصادی چین نمیخواند. چین احتمالا مادامیکه ایران تحت تحریم باشد شرکتهای مهم خود را وادار به همکاری با ایران و در نتیجه قرارگرفتن در معرض مجازاتهای تحریمی ایالاتمتحده نخواهد کرد.
گزارش «دلالتهای تحول در سیاستهای توسعهای چین برای دیپلماسی اقتصادی» در روزهای آینده بهطور مبسوط در روزنامه «دنیایاقتصاد» بررسی و منتشر میشود.