چالشهای توسعه اوراق گام
نکته مهمی که متاسفانه در این فضا مغفول مانده، این است که طراحی گواهی اعتبار مولد یا گام از ابتدا یک ابزار تامین مالی از طریق انتقال اعتبار و تسویهحسابهای پرداختنی بنگاهها در بازار پول و شبکه بانکی بوده و مزیت این ابزار در انتقال بین حلقهها بدون اعتبارسنجی و بدون تودیع وثایق مجدد و حتی بدون اخذ کارمزد مجدد در نظر گرفته شده است تا باعث افزایش اثربخشی در تامین مالی شبکه بانکی باشیم. درواقع نقدشوندگی ابزار در بازار پول نبوده و صرفا نقدشوندگی این ابزار در بورس و فرابورس بهعنوان یک اختیار برای دارندگان یا فروشندگان اوراق دیده شده است. حتی هنگامی که در بورس کالای ایران به عنوان یکی از بورسهای چهارگانه کشور این ابزار مبنای تسویه معاملات اعتباری واقع میشود، اتفاقی از جنس تامین مالی را در بورسکالا شاهد نیستیم و اصطلاحا بازار اولیه و محل صدور و انتشار این ابزار صرفا شبکه بانکی کشور است. متاسفانه ورود اوراق گام به بورسکالا بهعنوان ابزار تسویه بخشی از معاملات اعتباری باعث شده است برداشت نادرستی از کارکرد این ابزار بین ذینفعان ایجاد و جنبه بورسی این ابزار در اذهان تقویت شود. ضمن اینکه موعد زمانی توسعه ابزار گام با شرایطی که نرخ بهره حقیقی در کشور منفی است و همچنین رویکرد انقباضی بانکها طی ماههای اخیر باعث شده است این ابزار از نقش زنجیرهای و اصلی خود در بازار پول فاصله گرفته و در اکثر موارد به سمت تنزیل در بورس تهران و فرابورس پیش برود که این موضوع خلاف جهت سیاستگذار پولی بوده است. هدف از طراحی و اجرایی شدن این ابزار انتقال اعتبار بین حلقههای مختلف زنجیرههای تولید و تامین (بدون اخذ کارمزد مجدد) بوده است که نیاز نقدینگیخواهی زنجیرهها را کاهش میدهد و از دریافت مکرر تسهیلات نقد در زنجیرهها جلوگیری میکند.
در مدلهای مطلوب پیادهسازی تامین مالی زنجیرهای نقش شرکتهای مدیریت زنجیره تامین یا SCM بسیار حائز اهمیت است که جای خالی این شرکتها یکی از دلایل عدمکارایی بهینه ابزارها بوده است و در نبود این شرکتها پلتفرمهای تامین مالی زنجیرهای در کنار بانکها میتوانند مسیر بهینهای برای استفاده از این ابزار طراحی و اجرا کنند. همچنین طی هفتههای اخیر بازده تا سررسید اوراق (YTM) به سطوح بالایی رسیده و این موضوع باعث افزایش هزینههای تنزیل برای دارنده نهایی اوراق گام شده است و بالا بودن این نرخ به معنی افزایش نرخ موثر تامین مالی برای بنگاههای تولیدی (متعهد یا متقاضی) خواهد شد که با اهداف اولیه ابزار مبنی بر کاهش هزینه تامین مالی زنجیرهها و کاهش سهم هزینه مالی در بهای تمامشده محصولات همخوانی ندارد. درصورتی که ابزار بعد از چند مرحله انتقال در بازار پول و شبکه بانکی به بازار سرمایه منتقل شود، آثار منفی این نرخها میتواند تا حدود زیادی در زنجیرهها سرشکن شود و مطلوبیت ابزار کماکان حفظ خواهد شد. ضمن اینکه نرخ بالای تنزیل در کنار این نکته مهم که هنوز سازمان امور مالیاتی نسبت به قبول هزینههای تنزیل اوراق گام به عنوان هزینههای قابل قبول مالیاتی اقدام و بخشنامهای نداشته است، باعث افزایش مضاعف هزینه تامین مالی از این روش و در نتیجه کاهش جذابیت این ابزار میشود.
اوراق گام یکی از ابزارهای مناسب برای تامین مالی زنجیرهای است که مشوقها و مزایای قابلتوجهی نیز به استناد مصوبات شورای پول و اعتبار دارد؛ اما نحوه بهکارگیری، طراحی زنجیرهها و موعد زمانی استفاده از اوراق از نکات مهمی است که با هدف توسعه استفاده از اوراق گام باید مدنظر قرار گیرد.