در میزگرد تخصصی در اولین همایش صنایع غیرآهنی بررسی شد
ریشه شکاف صنعت و دانشگاه
برخی تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که فارغالتحصیلان دانشگاهها آموزش لازم را در یک رشته صنعتی ندیده و بههیچعنوان آمادگی فعالیت در یک صنعت خاص را ندارند و برخی دیگر معتقدند صنعتیها پا در کفش آموزشهای آکادمیک کرده و رقیب دانشگاهها شدهاند. از سوی دیگر عدم تمایل دانشجوها در فراگیری یک رشته صنعتی خاص در دانشگاه و ادامه آن تا مقطع دکترا یکی دیگر از مشکلاتی است که بهعنوان دستاندازی برای توسعه و تقویت صنعت و دانشگاه از آن نام برده میشود. در این میان برخی صاحبنظران دانشگاهی نیز معتقدند جنس مسائلی که اکنون صنعتیها به دانشگاه ارجاع میدهند، همجنس چالشها و مشکلات روز است که این روند در هیچ کجای دنیا قابلیت اجرایی ندارد.
میزگرد تخصصی «چالشهای همکاریهای مشترک صنعت و دانشگاه» با حضور تنی چند از کارشناسان اقتصادی و استادان دانشگاهی برگزار شد. در ابتدای این میزگرد اردشیر سعد محمدی، معاون طرحهای توسعه معدن و صنایع معدنی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) به طرح برخی چالشها در مسیر توسعه رابطه دانشگاه و صنعت پرداخت. وی گفت: درمورد اینکه چرا کارفرمایان با دانشگاه ارتباط برقرار نمیکنند، یکسری نقاط ضعف وجود دارد. یکی این است که خروجیهای دانشگاه زمانی که فارغالتحصیل میشوند، تازه میخواهند کار یاد بگیرند. به اعتقاد من فاصلهای این وسط وجود دارد، که برای برطرف شدن این فاصله باید کار فنی و علمی صورت بگیرد و چرایی این موضوع آشکار شود. نکته دوم این که دانشگاهیان میتوانند با انعقاد قراردادها در بخشهایی که اشکالاتی وجود دارد، به صنایع کمک کنند. این در حالی است که چنین بینشی کمتر در ایران مشاهده میشود و در نهایت این جاده یکطرفه معمولا خروجی مناسبی نخواهد داشت. از سوی دیگر اعتقاد دارم سیستم باید جوری تغییر کند که دو طرف از نوع نگاه همدیگر مطلع شوند. ما در صنعت دنبال تهیه یک کتابچه و گذاشتن آن در کتابخانه نیستیم. اگر دانشگاه با ارائه برنامههایی در پی افزایش راندمان صنایع باشد، قطعا صنعتگران نیز از این وضعیت استقبال میکنند چون کاملا به نفع آنهاست.
حسین یوزباشیزاده، استاد دانشگاه صنعتی شریف نیز که دیگر سخنران این میزگرد بود درخصوص چالشهای ارتباط میان صنعت و دانشگاه گفت: اواخر دهه ۴۰ برای آموزش در بخش صنایع معدنی غیرفلزی متخصصانی از این صنعت به خارج کشور اعزام میشد. تعداد زیادی از این متخصصان به آمریکا و آلمان رفتند که طی دو سال، استخراج و تولید آلومینیوم را آموزش دیدند و برگشتند و این صنعت را در دست گرفتند. دلیل این موضوع هم این است که تا آن زمان بخش تولید آلومینیوم در کشور انجام نمیشد. اما در طول چند دهه گذشته وضعیت متفاوت شده است. در سال ۱۳۵۹ که انقلاب فرهنگی رخ داد، دو سال دانشگاهها کاملا تعطیل بود و سال ۱۳۶۱ که بازگشایی شد در رشته مهندسی متالورژی پنج دوره کارشناسی تعریف و ارائه شد. یکی از این رشتهها مهندسی تولید فلزات غیرآهنی بود. این دوره به مدت ۱۴ سال در تعدادی از دانشگاهها به اجرا درآمد. اما برنامههای آموزشی فعلی چنین ابعادی ندارد. در این میان تنها اتفاقی که رخ داد این بود که فارغالتحصیلان به جایگاه اصلی خود نرفتند و بهصورت تخصصی تعلیم ندیدند. در دهه اخیر دانشگاهها به این سمت رفتهاند که یک رشته کارشناسی بیشتر نباشد. فارغالتحصیلان ما به آن صورت به رشته تخصصی خود اشراف ندارند و این یک واقعیت است. در انگلستان دوره کارشناسی سه سال است، هر کارخانهای که فردی را استخدام میکند، دو سال خودش آن دانشجو را آموزش میدهد. در ایران چنین امری ممکن نیست، دانشگاهها باید هم اصول تئوری، پایه و تخصصی را به دانشجو آموزش دهند و هم باید جنبههای صنعتی را در نظر بگیرند. در حال حاضر دانشگاههای ایران با پتانسیل بالایی، آمادگی آموزشهای تخصصی را دارند، اما بهدلیل عدم استقبال صنایع این آموزشهای تخصصی نتوانسته به آن صورت که باید پیادهسازی شود. اگر صنعت در بخشهای مختلف با دانشگاهها، دورههای تخصصی را پیشنهاد دهد، این روند میتواند در تقویت این ارتباط مثمرثمر باشد.
منصور سلطانیه، استاد دانشگاه علم و صنعت نیز معتقد بود سازوکار آموزش با سلایق دانشجوها متفاوت شده است. وی اظهار کرد: فرض کنید یکسری از افراد را در دانشگاهها متخصص تربیت کنیم که آنها بلافاصله در صنعت مشغول به کار شوند. با فرض اینکه افراد را در زیرشاخصهای تخصصی تعلیم دهیم، چه تضمینی وجود دارد که این افراد بعد از فارغالتحصیلی جذب بازار کار شوند؟ این فرد متخصص در این رشته، دیگر نمیتواند در بخشهای دیگر فعالیت داشته باشد. جوانانی که اکنون وارد دانشگاه میشوند به هیچ عنوان علاقه ندارند در گرایش ارشد ریختهگری فعالیت کنند. آنان دوست دارند در یک رشته عمومی تحصیل کنند چرا که به اعتقاد آنها تخصص در یک رشته خاص آنها را محدود میکند. روشی که کشور کانادا بهکار میگیرد، این است که دانشجوها را توانمند میکند و دید صنعتی به آنها میدهد و برای آموزش هر کدام از صنایع توقفی کوتاهمدت میکند تا آنان تسلط یابند. اما در دانشگاههای ایران اساتید سرشان بسیار شلوغ است، اگر آنها با صنعت بیشتر درگیر میشدند، طبیعتا در تدریس و برنامهریزی رنگ و بوی صنعت بیشتر به مشام میخورد.
غلامعباس پارساپور، استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه ولیعصر رفسنجان نیز در اظهاراتی گفت: واقعیت این است که دانشگاه، کارخانه آدمسازی است و صنعتگران ما همه از دانشگاه تخصص گرفتهاند. بنابراین اگر در صنعت کشور هم گلوگاهی وجود دارد نشات گرفته از دانشگاههاست و استارت اولیه را آنجا بد زدهایم. بهطور کلی اگر تلاش شود و نگاه دانشبنیان داشته باشیم، میتوانیم ارتباطی دوسویه بین صنعت و دانشگاه برقرار کنیم. ارتباط موثر پژوهشی مطمئنا ارتباط موثر آموزشی هم است. مالک نادری، استاد دانشگاه امیرکبیر نیز گفت: در حال حاضر در مقطعی هستیم که برای ریشهیابی مشکلات، مقداری درمورد روند تحصیلات تکمیلی در کشور صحبت کنیم. در کشورهای توسعهیافته تحصیلات تکمیلی و مقطع دکتراست که مشکلات اصلی صنعت را حل میکند. حال این سوال مطرح است که آیا در دورههای تحصیلات تکمیلی، صنایع مرتبط سرمایهگذاری در دانشگاهها کردهاند؟ در این میان دانشگاهها امکان اینکه بتوانند سرمایهگذاریهای کلانی برای تامین نیروی انسانی صنایع کشور داشته باشند را ندارند. بخش صنعت تاکنون چه تعداد از متخصصان دکترا را جذب کرده است؟ همین موضوع باعث شده دانشجویان دکترا یا در هیات علمی دانشگاهها جذب شوند یا به خارج از کشور مهاجرت کنند. زیرا چارهای ندارند و در جایی دیگر امکان جذب نخواهند داشت. از سوی دیگر جنس همکاریهای صنعت و دانشگاه در ایران یا تبادلی است یا عملیاتی در حالی که باید استراتژیک باشد. ایران در این زمینه مشکلات بسیاری دارد و همکاریها عموما استراتژیک نیست. از سوی دیگر صنایع بزرگ عمدتا رقیب دانشگاهها در آموزش آکادمیک شدهاند. کمتر وزارتخانهای در کشور وجود دارد که یک پژوهشکده غول در کنار خود نداشته باشد که بودجه آن برابر با بیش از کل بودجه پژوهشی کل دانشگاههای کشور است. متاسفانه برخی صنایع کشور با خلأ قانونی دانشگاهی را تاسیس کردهاند که خودشان هیات علمی شدهاند و خودشان به خودشان پروژه میدهند و بعد هم دم از ارتباط دوسویه دانشگاه و صنعت میزنند. مشکل دیگر اما این است جنس مسائلی که اکنون صنعت به دانشگاه ارجاع میدهد، مسائل روز و مشکلات روز است. در حالی که هیچ جای دنیا مشکلات روز صنعت در دانشگاهها حل نمیشود.
ارسال نظر