چرا برخی افراد بدغذایی را ترک نمیکنند؟
بیزاری از غذا چگونه است؟
بیزاری از غذا شدیدتر از بیتوجهی به یک غذاست. ربکا بوسل، روانشناس، در مورد اختلالات خوردن غذا میگوید: بیزاری از غذا به معنی تنفر شدید از یک غذای خاص است. بیزاری از غذا میتواند به طور ناگهانی اتفاق بیفتد و میتواند در مورد غذاهایی باشد که قبلا از خوردن آنها لذت میبردید یا غذاهایی که مزه کردید و دوست نداشتید. بوسول میگوید، افرادی که از غذا بیزارند معمولا وقتی غذاهایی را که دوست ندارند میبینند، بو میکنند یا میچشند، واکنش شدیدی نشان میدهند. او خاطرنشان میکند: بعضی از افراد در مواجهه با این غذاها سرفه میکنند یا حالت تهوع یا استفراغ به آنها دست میدهد.
چرا بیزاری از غذا اتفاق میافتد؟
جنیفر کارتر، دانشیار روانپزشکی و سلامت رفتاری، میگوید: یکی از دلایل بروز بیزاری از غذا، مکانیزم بقاست. به گفته او اگر چیزی بخوریم و احساس بیماری کنیم یا بعد از خوردن آن استفراغ کنیم، فکر میکنیم ممکن است برای ما مضر باشد، بنابراین نمیخواهیم دوباره آن را بخوریم. بوسول میگوید که افراد میتوانند بهسرعت نسبت به غذا احساس بیزاری کنند و میتوانند آنها را به غذاهایی با طعم، بو یا بافت مشابه تعمیم دهند. او میگوید: برخی از مولفههای رشد نیز در بیزاری از غذا موثر است. بدغذایی یا انتخاب خوردن فقط بعضی از غذاها در کودکان رایجتر است، زیرا آنها میدانند که کدام غذاها برای خوردن ایمن و کدام ناایمن هستند. او میگوید معمولا بچهها این عادتها را ترک میکنند، اما برخی ممکن است اینطور نباشند. بوسول میگوید بیزاری از غذا همچنین میتواند با بارداری، مشکلات جویدن و بلع یا تفاوت در پردازش حسی افراد مرتبط باشد.
آیا بیزاری از غذا یک مشکل سلامتی است؟
جسیکا کوردینگ، متخصص تغذیه، میگوید که بیزاری از غذا میتواند از نقطه نظر سلامتی یک مساله باشد، اما لزوما مشکلساز نیست. او میگوید: نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که آیا بیزاری از غذا بر کیفیت زندگی شما تاثیر میگذارد یا خیر. اگر بدغذایی فقط در مورد چند غذا باشد و فرد غذاهای دیگر را در آن گروه غذایی بخورد، مشکل بزرگی نیست. اما کوردینگ میگوید اگر بیزاری غذایی، کسی را از برآورده کردن نیازهای تغذیهای خود باز دارد یا امتناع از خوردن برخی غذاها بر سلامت روحی یا جسمی آنها تاثیر بگذارد، نشانه آن است که احتمالا چیزی عمیقتر در حال وقوع است. او میگوید: در تجربهام بهعنوان یک متخصص تغذیه دریافتهام که بیزاریهای غذایی شدیدتر میتواند دلیل روانشناختی داشته باشد.
بوسول میگوید، شرایطی وجود دارد که به نام اختلال اجتناب یا محدودیت غذا (ARFID) شناخته میشود و در حقیقت اجتناب از خوردن غذاهایی است که به مشکل در تامین نیازهای تغذیهای مناسب فرد منجر میشود. او اضافه میکند که این مشکل معمولا با کاهش وزن قابلتوجه، کمبود مواد مغذی و وابستگی به مکملها مرتبط است. او میگوید: مانند سایر اختلالات غذایی، افراد مبتلا به ARFID، در خصوص افزایش وزن نگرانی ندارند، اما همان پیامدهای منفی پزشکی و روانی سوءتغذیه را تجربه میکنند.
کارتر میگوید، افراد مبتلا به ARFIDممکن است فقط در خانه غذا بخورند، زیرا ترجیحات غذایی آنها بسیار محدود است یا فقط غذاهای یک رنگ یا بافت ساده میخورند، زیرا در غیراین صورت سطح بالایی از استرس یا اضطراب را احساس میکنند. اما او خاطرنشان میکند که همه انواع بیزاریهای غذایی تحت بیماری ARFID قرار نمیگیرند. اگر بیزاری از غذا در مورد ترجیح غذایی باشد، پس احتمالا اختلال در خوردن محسوب نمیشود. برای مثال، من عاشق قارچ هستم، اما بسیاری از دوستانم از آن متنفرند.