انحراف در تخصیص یارانه به صنعت لبنیات
اما از طرف دیگر استدلال این است که چون دولت برای ورود نهادههای دامی ارز 28500 تومان را پرداخت میکند؛ در نتیجه میتواند در قیمتگذاری دخالت کند. در این بین مساله این است که دولت ارز 28500 تومانی را به تولیدکننده نمیدهد؛ بلکه به دامدار ارائه میکند که این اقدام غلط است. ضمن اینکه هم دامداران و هم بخشخصوصی اعلام آمادگی کردهاند که تامین نهادههای دامی را هم با کیفیت بهتر و هم به میزان مورد نیاز با هزینه خود و با ارز آزاد تامین و وارد میکنیم. در این میان دولت اجازه رقابت را به آنها بدهد و منابعی که از این محل آزاد میشود، به مصرفکننده منتقل کند. کار دولت واردات نیست؛ دولت نباید اقدام به واردات کند، بلکه باید به بخشخصوصی اجازه دهد که بر اساس نیازهای خود کالاهای موردنیاز را وارد کند. واردات از طریق دولت منجر به ایجاد رانت میشود.
در حالی که انتقادات بسیاری نسبت به ارائه ارز 4200 تومانی از سوی دولت وجود داشت و اگرچه این ارز حذف شد، اما این رویکرد کماکان ادامه دارد و با چند بار افزایش، اکنون نرخ ارز ترجیحی به 28500 تومان رسیده است، این اقدام تولید رانت میکند. روی دیگر قضیه این است که در این بین منافع نهادها و سازمانها هم درگیر است. یعنی بودجهای که با ارز 28500 تومانی برای یک وزارتخانه بسته میشود، طبیعتا به این راحتی آماده نیست که آن را واگذار کند. بهترین و راحتترین کار این است که اجازه داده شود تمام این منابع در کل زنجیره رقابت ایجاد شود و این رقابت در نهایت به نفع مصرفکننده است.
با اتخاذ چنین سیاسی، میتوان گفت که هدف نهایی دولت حمایت از صنعت نیست؛ بلکه حمایت از بخشی از صنعت است. به عبارتی دولت از بخش دامداری حمایت میکند که حمایت نابهجایی هم نیست و در همه جای دنیا این حمایت وجود دارد؛ اما شکل و مسیر اجرای آن متفاوت از آن مسیری است که در ایران دولت طی میکند. یعنی در کشورهای دیگر، دولتها از دامداران و بخش کشاورزی خود حمایت میکنند؛ اما نه به قیمت دخالت در قیمتگذاری و بر هم زدن منطق عرضه و تقاضا. به طور نمونه اگر دامدار متحمل ضرر و زیان شود؛ دولتها از محل بیمهها این خسارت را تامین و به او پرداخت میکنند، اما در بخش عرضه و تقاضا ورود نمیکنند و توازن در این بخش را برهم نمیزنند. چون برهم زدن توازن در بخش عرضه و تقاضا به معنی ایجاد رانت و فساد است. بنابراین هزینه مسیر اشتباهی که دولت در حمایت از دامداران رفته است، در بخشهای دیگری نمود بیرونی پیدا کرده است.
قیمت محصولی مانند شیر خام را میتوانید در بورس کشف کنید و اصولا ایرادی هم ندارد. بلکه به مراتب به افزایش بهرهوری و کیفیت شیر خام کشور کمک میکند. یعنی یکی از مسائلی که در صنعت لبنیات داریم؛ این است که باید استاندارد تولید شیر خام را افزایش دهیم. در حال حاضر قیمت شیر خام با احتساب چربی و ماده خشک است که محاسبه میشود. بار میکروبی کمتر وکیفیت بیشتری دارد و درصد چربی آن. در حالی که قیمت پروتئین و لاکتوز و بقیه عناصر شیر هم باید لحاظ شوند و هرچه بیشتر روی این موارد سرمایهگذاری شود، به معنی بیشتر شدن رقابت و افزایش بهرهوری شیر است. اما وقتی یک قیمت را برای دامدار تعیین میکنند؛ شرایط کنونی ایجاد میشود که برای دامداران صرفه اقتصادی ندارد. از این رو از این صنعت باید به نحو دیگری حمایت شود.