متاسفانه، در حالی که طرح‌‌‌های بیمه درمانی تنها نسخه‌های دارویی را که هزاران دلار هزینه دارند پوشش می‌دهند، چیزی به مراتب مقرون‌‌‌به‌‌‌صرفه‌‌‌تر و موثرتر را پوشش نمی‌‌‌دهند و آن دسترسی به غذاهای سالم برای بیمارانی است که در تهیه آنها مشکل دارند. اگر کشورها در مورد بهبود نتایج سلامت و کاهش هزینه‌های سلامت در جوامع خود جدی باشند، باید هرچه سریع‌تر درمان غذایی را مانند درمان دارویی آغاز کنند. بسیاری از ما می‌دانیم که باید میوه و سبزیجات بیشتری بخوریم، اما برای برخی از افراد یافتن و تهیه آن غذاها مانع بزرگی است. به عنوان مثال ده‌‌‌ها میلیون آمریکایی با دسترسی محدود به سوپرمارکت‌‌‌ها و گزینه‌‌‌های بهداشتی در حقیقت در «بیابان‌‌‌های غذایی» زندگی می‌کنند. در مناطق روستایی، حاشیه شهرها و مناطق کم‌درآمد، فقر غذایی معمولا منتج به نرخ بالاتری از چاقی، بیماری‌های قلبی عروقی و دیابت نسبت به سایر مناطق می‌شود.

اما تورم مشکل را بدتر کرده است. با افزایش قیمت مواد غذایی تا پنج برابر نرخ تاریخی در چند سال گذشته، آمریکایی‌‌‌های بیشتری در تهیه مواد غذایی روزانه خود با مشکل مواجه شده‌اند، به طوری که غذای سالم بسیار کمتری با هزینه بیشتر مصرف می‌کنند. کمبود مواد غذایی و تورم یک بحران بهداشتی ملی قابل پیشگیری ایجاد کرده است. فقدان گزینه‌‌‌های غذایی سالم منجر به بیماری‌‌‌های مزمن بیشتر می‌شود که به نوبه خود منجر به نرخ بالاتری از عوارض و مرگ‌و‌میر می‌شود.

این امر هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی را در سطح ملی افزایش می‌دهد، به طوری که حدود ۹۰‌درصد از ۱/ ۴ تریلیون دلاری که سالانه برای مراقبت‌های بهداشتی در آمریکا هزینه می‌شود، صرف بیماری‌های مزمن پزشکی می‌شود. اما خوشبختانه راه‌هایی برای توقف این بحران وجود دارد. در ایالات متحده تعداد برنامه‌های «غذا به عنوان دارو» در حال افزایش است. بسیاری از ایالت‌‌‌ها برنامه‌‌‌های آزمایشی را آغاز کرده‌‌‌اند که به عوامل اجتماعی تعیین‌‌‌کننده سلامت و عوامل غیرپزشکی که به سلامت کلی مردم کمک می‌کنند، می‌‌‌پردازند که غذا یکی از این عوامل است.

چند برنامه نیز در حال آزمایش هستند که به پزشکان اجازه می‌دهند برای بیماران در معرض خطر نسخه‌های غذایی سالم بنویسند. تاکنون این برنامه‌ها نتایج دلگرم‌کننده‌ای را نشان داده‌اند. یک متاآنالیز که برنامه‌‌‌های آزمایشی «غذا به‌‌‌عنوان دارو» را بررسی می‌کند، مدعی شد که این برنامه‌ها مصرف میوه و سبزیجات را حدود ۸/ ۰ در روز افزایش می‌دهند. به گفته وی یک برنامه آزمایشی مبتنی بر جامعه، گزینه‌های رژیم غذایی سالم و اعتماد به پختن غذاهای سالم را افزایش داده و موانع را برای تغذیه سالم افراد کاهش می‌دهد.

در برخی از بیمارستان‌ها، برنامه‌های غذایی برای غلبه بر نابرابری‌‌‌های اجتماعی به‌خصوص در رابطه با مهاجران و بیماران سرطانی اجرا می‌شود. به طور معمول اگر کسی نگران وعده غذایی روزانه خود باشد، احتمال اینکه درمان مناسب برای بیماری سرطان خود دریافت کند، کمتر خواهد بود. این برنامه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شده است، بیش از ۴۰۰‌هزار وعده غذایی را به بیماران سرطانی پرخطر در جامعه تحویل داده است. این برنامه‌های آزمایشی نشان می‌دهد که ما نیاز به اجرای چنین اقداماتی در مقیاس وسیع‌تری داریم.

همچنین هم طرح‌های بیمه خصوصی و هم برنامه‌های بیمه که بودجه آن توسط دولت‌ها تامین می‌شود باید مفاد تهیه غذا برای بیماران مبتلا به ناامنی غذایی را شامل شود. در حقیقت بسیاری از پزشکان ترجیح می‌دهند که به عنوان مثال از تجویز قرص‌های کاهش‌دهنده کلسترول اجتناب کنند و در عوض رژیم غذایی سالم را برای بیماران خود تجویز کنند که بر مصرف سبزیجات، حبوبات و آجیل تاکید دارد، که می‌تواند فشار خون سیستولیک شما را تا حد قابل‌توجهی کاهش دهد.

تحت پوشش قراردادن مصرف غذای سالم توسط شرکت‌های بیمه که در حال حاضر سعی در تشویق روش‌های سالم برای کاهش هزینه‌ها و عوارض پزشکی مانند ارائه تخفیف برای برنامه‌های تناسب اندام دارند، کمک بزرگی نخواهد بود. تشویق رژیم‌های غذایی سالم از طریق مشوق‌های مالی یک راه بسیار مقرون به صرفه برای بهبود نتایج سلامت افراد است. این به آن معنا نیست که همه مواد غذایی رایگان یا تحت پوشش خواهند بود، این نوع پوشش بیمه‌ای تنها شکاف‌هایی را برای کسانی که توانایی خرید غذای سالم را ندارند پر می‌کند.

در ایالات متحده برنامه‌‌‌های غذا به‌‌‌عنوان دارو مستقیما با برنامه کمک‌‌‌های تغذیه تکمیلی (SNAP) برای کمک به تامین غذا برای آمریکایی‌‌‌های نیازمند همکاری می‌کنند که با اعمال محدودیت‌های بیشتر برای ذی‌نفعان طرح SNAP، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. با این حال، هزینه‌‌‌های اولیه برای اجرای برنامه‌‌‌های غذا به عنوان دارو از طریق دولت و شرکت‌های بیمه، با کاهش هزینه‌‌‌های مراقبت‌‌‌های بهداشتی در آینده جبران می‌شود.

غذا و تغذیه که برای سلامتی و رشد ما بسیار حیاتی است، می‌تواند تاثیر بسزایی بر کاهش هزینه‌های پزشکی ما در آینده داشته باشد. به عنوان مثال هزینه داروهای جدید کاهش‌دهنده کلسترول می‌تواند بیش از ۵هزار دلار در سال باشد و سایر داروهای کاهش وزن، حتی می‌توانند هزینه بیشتری داشته باشند. به عنوان یک سیستم مراقبت بهداشتی، ما به این نتیجه رسیده‌ایم که مصرف این داروها احتمالا ارزش چنین هزینه‌ای را دارند، زیرا کاهش وزن، کنترل بهتر گلوکز و سطح کلسترول خون می‌تواند از مراقبت‌های پزشکی گران‌تر در آینده جلوگیری کند. اگر طرح‌های بیمه ما مایل به پوشش هزینه این داروها هستند، چرا این کار را برای غذای سالم بسیار مقرون به صرفه‌تر انجام ندهند؟ از نظر بسیاری از پزشکان، این موثرترین نسخه برای سلامت جسمی و اقتصادی کشورها خواهد بود.