هزینه فروشگاههای زنجیرهای بر دوش مردم و تولیدکننده
به وضوح میتوان گفت ساختار کنونی فروشگاههای زنجیرهای در ایران همان ساختار فروشگاههای تخفیفدار یا بقالیهای توسعهیافته است که فقط شکل و ظاهر آنها عوض شده است. در این میان هزینه لجستیکی که شرکتهای پخش در گذشته برای تحویل کالا در این شبکه توزیع متحمل میشدند؛ امروز در فروشگاههای زنجیرهای تغییری نکرده است. هرچند شاید تصور کنیم که این هزینه تغییر کرده است؛ اما با محاسبه آمار و ارقام، چنین خروجی را مشاهده نمیکنیم. حتی میبینیم که در حوزه فروشگاههای زنجیرهای، هزینهای که به مصرفکننده تحمیل میشود؛ افزایش یافته است. به طور نمونه در حال حاضر بار افزایش قابلتوجه هزینه اجارهبهای بقالیها و سوپرمارکتهای کوچک و فروشگاههای زنجیرهای را مصرفکننده متحمل میشود. در راستای این فعالیتها بازار به سمت و سوی فروشگاههای تخفیفدار برده شده است و سوال این است که منشأ این تخفیف مازادی که در فروشگاههای زنجیرهای ارائه میشود، کجاست؟
بدیهی است که فروشگاههای زنجیرهای با توجه به هزینههای بالایی که دارند، نمیتوانند در این زنجیره دوام بیاورند، بنابراین این هزینه در زنجیره تحمیل میشود. به هر روی برای مقرون به صرفهشدن فروشگاههای زنجیرهای برای مردم و تولیدکنندگان، ابتدا باید ببینیم که اقتصاد بازار ایران چه ساختاری دارد و ما چگونه میتوانیم این ساختار را تغییر دهیم. بدیهی است که تغییر به صورت دستوری محقق نمیشود. اینکه تصمیم به توسعه فروشگاههای زنجیرهای بگیریم؛ اما از آنها حمایت نکنیم راه به جایی نمیبرد. به طور نمونه در شرایط کنونی بهای ملک در کشور بسیار گران است و عمده فروشگاههای زنجیرهای توان خرید ملک را ندارند و به صورت استیجاری به فعالیت و توسعه میپردازند.
اگر دولت سیاست توسعه فروشگاههای زنجیرهای را دنبال میکند؛ باید حمایت واقعی از این صنعت انجام دهد. هرچند تاکنون دولت وعدههای بسیاری در زمینه حمایت از این فروشگاهها داده، اما در عمل بسترهای حمایتی از قبیل تامین زمین و ملک، ارائه تسهیلات بانکی ارزان، کاهش مالیات و هزینه بیمه را فراهم نکرده است. درمجموع، اگر بخواهیم فروشگاههای زنجیرهای برای مصرفکنندگان مفید واقع شوند و هزینههای آنها کنترل شود، مستلزم این است که این فروشگاهها از حمایت واقعی دولت برخوردار شوند و در عین حال برای مدرنسازی و استانداردسازی ساختار گام بردارند.