حاشیه سود  ناچیز برای صنعت پخش

. دلیل این امر نیز آن است که در گذشته سهم هزینه‌های حمل در سرجمع هزینه‌های شرکت‌های پخش چندان بالا نبوده است و در نتیجه اقدام خاصی برای بهینه‌سازی در حوزه چیدمان کالا در انبار و ماشین‌ها، ارتقای استانداردهای حمل و... صورت نگرفته، اما به تدریج با رشد هزینه‌های مختلف در این بخش‌ها حرکت به سمت بهینه‌سازی در حوزه حمل و انبارداری در دستور کار شرکت‌های پخش قرار گرفته است. در این بین شرکت‌های پخش امروزه به این نتیجه رسیده‌اند که در دیتابیس شرکت‌ها اطلاعات وزن و حجم کالاها موجود نیست تا بر اساس آن بتوان کالا را در خودروی توزیع، طبقه‌بندی و هزینه‌ها را بر اساس آن بهینه کرد؛ از آنجا که خرید انبار و اجاره آن مانند گذشته مقرون به صرفه نیست، به جای آن باید بهینه‌سازی فضای انبارها در دستور کار قرار بگیرد و برای این منظور باید از ابزارهای به‌روز در حوزه‌ آی‌تی استفاده کرد. با این حال بر خلاف برخی تصورها که معتقد  هستند صنعت پخش از روش‌های سنتی استفاده می‌کند، باید گفت متناسب با نیازهای صنعت، سیستم توزیع به‌روز شده است که البته می‌توان اقدامات کامل‌تری را برای این منظور انجام داد؛ به عنوان نمونه می‌توان در حوزه هوشمندسازی انبارها اقداماتی را انجام داد و به لحاظ فیزیکی از تجهیزات ناوبری به صورت بهینه‌تری استفاده کرد. در حال حاضر برخی شرکت‌ها به سمت تاسیس این انبارها حرکت کرده‌اند، اما هنوز عمومیت ندارد و باید گفت این مسیر نیاز به سرمایه‌گذاری‌های بالا دارد و تا زمانی که صنعت پخش سودآور نباشد، نمی‌توان با مارجین ۱۰ درصدی انتظار داشت سرمایه‌گذاری ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومانی برای چنین اقداماتی صورت بگیرد. در این بین در حوزه ماشین‌آلات نیز باید گفت شرکت‌های پخش در حوزه خرید خودروهای جدید و خارج کردن خودروهای فرسوده از ناوگان، همیشه استانداردهای لازم را رعایت کرده‌اند؛ نصب جی‌پی‌اس، رصد فعالیت خودروها، رصد هزینه‌ها به نسبت مسیر یا کنترل دمای یخچال‌ها و... همگی به روز صورت می‌گیرد و تا زمانی که استفاد از یک خودرو مقرون به صرفه باشد، طبعا از خودرو استفاده خواهد شد؛ اما این امر باید توجیه‌پذیر و به نسبت درآمدهای توزیع متناسب باشد.