دو گلوگاه حوزه اقتصاد و تولید
موضوع دیگر که جای تاسف دارد این است که در قرن ۲۱ ما همچنان درگیر تعیین قیمت کالاهای اساسی هستیم. این در حالی است که در هیچ اقتصادی در دنیا سازمان عریض و طویلی به نام سازمان حمایت به مفهومی که در ایران وجود دارد نیست و در قیمتگذاری مداخله نمیکند.
باید گفت راهکار این است که دو مشکل عمده را در اقتصاد ایران حل کنیم؛ اول اینکه فرمان اقتصاد باید از دست سیاست خارج شود و دوم سیاستهای تجاری باید تعیینکننده سیاستهای ارزی کشور باشند که اکنون برعکس است. وقتی فرمان سیاست در دست اقتصاد باشد در روابط با کشورها به بررسی منافع مالی ارتباطات متقابل میپردازیم و رفتاری که با همسایگان و کشورهای دنیا خواهیم داشت بر همین اساس تعیین جهت میشود و بودجه کشور در مسیرهایی که برای اقتصاد منافعی ندارد حرکت نخواهد کرد.
به بودجه کشور دقت کنید؛ در هر دوره بودجه عمرانی در حوزههای مختلف هیچ تناسبی با هزینهها ندارد و این به دلیل آن است که فرمان سیاست در دست اقتصاد نیست و تصمیمات اقتصادی نیز بر اساس قواعد اقتصادی گرفته نمیشود و این در حالی است که در دنیا توجیه اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است و سایر موضوعات در حاشیه هستند. اکنون شرکتها در تامین مالی خود مشکلات زیادی دارند. از ابتدای سال تاکنون قیمت مواد اولیه و لوازم بستهبندی با ۴ برابر افزایش روبه رو شده و معلوم نیست که هزینههای مالی از کجا تامین خواهد شد. این در حالی است که محلی هم برای تامین مالی باقی نمانده و سرمایه داخلی کفاف هزینهها را نمیدهد و بانکها از تولیدکننده حمایت نمیکنند. متاسفانه در کشور، کسانی که اقتصاد را کنترل و هدایت میکنند نمیدانند در چه مسیری باید حرکت کنند و این موضوع باعث شده تا اقتصاد و چرخه تولید امروز به کندی و سختی حرکت کند.