کارآفرینی هنر فرآیندی پویا، گسترده و غیرقابل پیش‌بینی است که در طی آن، افراد و گروه‌‌‌‌هایی فعال هستند تا از دارایی‌‌‌‌های اجتماعی هنر که بدون استفاده یا کمتر شناخته شده مانده است ارزش‌‌‌‌آفرینی کنند. کارآفرینان هنری، موضوعات مبتلابه هنر را از ریشه، بازنگری و تعریف می‌کنند تا بتوانند راه‌‌‌‌حل‌‌‌‌هایی به‌‌‌‌طور سیستماتیک و فراگیر، طراحی و عرضه کنند. کارآفرین هنری مسائلی از قبیل درآمد و فقر هنرمندان، امنیت شغلی، آموزش هنری، قوانین و حقوق مالکیت معنوی، مشارکت سرمایه‌گذاران ریسک‌‌‌‌پذیر، سازوکارهای نوین مالی و فناورانه در دنیای هنر را بررسی می‌کند.

در پی کشف مسائل بنیادین، مهم، ریشه‌‌‌‌ای و اصلی اقتصاد هنر است تا راه‌‌‌‌حلی برای آنها ارائه دهد و اجتماع و نهادهای هنری و فرهنگی را توانمندتر ساز‌‌‌‌د. به‌صورت عام افراد فکر می‌کنند کارآفرین تنها در اندیشه‌‌‌ کسب سود است، اما می‌توان گفت کارآفرینان هنری، می‌‌‌‌خواهند دنیای معنادارتری بسازند و با «ارزش‌‌‌‌آفرینی» علاوه بر رشد و پیشرفت اقتصادی، در ارتقای شرایط زندگی شغلی و فردی هنرمندان و در نهایت جامعه کلان‌‌‌‌تر، نقش بازی می‌کنند. به عنوان نمونه یکی از اقداماتی که در ایران به کارآفرینی هنری در حوزه‌‌‌ هنرهای تجسمی قابل ملاحظه است، برگزاری حراجی‌‌‌‌های هنری است که نقش‌های جدی ایفا می‌کند؛ از یک‌‌‌‌سو به ارتقا و شناخته‌‌‌‌تر شدن هرچه بیشتر آثار هنری و هنرمندان کشورمان منجر می‌شود و از سوی دیگر، تجارت را در فرهنگ و هنر ترغیب می‌کند که در صورت برنامه‌‌‌‌ریزی و مدیریت صحیح می‌تواند منجر به توسعه فرهنگی کشور شود. در سال‌های گذشته سرمایه‌گذاری روی آثار هنری تجسمی، نمایشی و موسیقی ایران به بازاری پرسود تبدیل ‌‌‌‌شده است و به اعتقاد کارشناسان و با توجه به پایین بودن ریسک سرمایه‌گذاری در این بخش، وقت آن رسیده است که علاوه بر علاقه‌‌‌‌مندان به آثار هنری، تجار، بازرگانان و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی نیز البته با راهنمایی کارشناسان آثار هنری قدم در این راه بگذارند و هرسال با شناسایی و خرید چند اثر هنری، علاوه بر رونق‌‌‌‌بخشی به این بازار، سود خود را هم به‌‌‌‌دست آورند.

مطالعاتی در سال گذشته توسط شرکت مشاوره ایلیا توسط تیمی متخصص انجام پذیرفت که نشان می‌دهد این بازار حتی در شرایط کنونی اقتصادی ایران نیز توانایی رقابت با بازارهای موازی را دارد.  شومپیتر (۱۹۳۴) حامی بزرگ کارآفرینی و اقتصاددان آلمانی نظریه مهمی در مورد توسعه اقتصادی داده بود که به روند تخریب خلاق شهرت داشت. وی اعتقاد داشت که رشد و توسعه اقتصادی در یک جامعه زمانی امکان‌پذیر است که افرادی از جامعه با پذیرش خطرها اقدام به خلاقیت و نوآوری کرده باشند، با این کار روش‌ها و راهکارهای جدید جایگزین راه‌‌‌‌حل‌‌‌‌های ناکارآمد و قدیمی خواهد شد و وی این افراد را کارآفرین می‌‌‌‌نامید. دراین تعریف «تخریب خلاقانه» عبارت قابل‌توجهی است که شومپیتر برای تبیین آن در حوزه‌‌‌‌هایی به غیر از اقتصاد، یعنی هنر به سبک بی‌‌‌‌بدیل در نقاشی مسیح مصلوب اثر ماندره آنتگنا اشاره می‌کند که هنرمند چگونه برای غلبه  بر محدودیت‌ها و موانع دست به ترکیبی جدید و ایده‌‌‌‌ای نو می‌‌‌‌زند و آن را بی‌‌‌‌بدیلی می‌‌‌‌نامد. از دیگر سو، پنج ویژگی؛ تحمل ابهام و پیچیدگی‌‌‌‌ها، نیاز به موفقیت، مرکز کنترل درونی و تمایل به پذیرش ریسک و خطر و خلاقیت و نوآوری جزو ویژگی‌‌‌‌های اصلی کارآفرینان محسوب می‌شود (Joseph & Matthias, ۲۰۲۱). تفاوت عمده کارآفرینی در هنر از کارآفرینی در بخش‌‌‌‌های دیگر، تفاوت در انگیزه و منابع آنهاست. انگیزه‌‌‌‌های موجود در زمینه‌‌‌ کارآفرینی در هنر ممکن است شامل تمایل به بهره‌‌‌‌مندی از استعداد یا مهارت، حفظ کنترل خلاقانه بر روند هنری، رفع نقایص قابل درک در بافت فرهنگی یک جامعه یا مشارکت اعضای جامعه در روند خلاقیت باشد. کارآفرینی هنری، مدیریت مجموعه‌‌‌‌ای‌‌‌ مداوم از انتخاب‌‌‌‌ها و خطرات نوآورانه است که به‌‌‌‌منظور نوسازی منابع و فرصت‌های جدید برای تولید ارزش هنری، اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته‌‌‌‌ شده است.

در جهان بزرگ‌ترین سهم صادرات صنایع خلاق- فرهنگی در اختیار ژاپن، چین، ایالات متحده، آلمان و بریتانیاست. صنایع خلاق با انتشار کتاب صنایع خلاق ریچارد کیوز باب شد و در سال ۲۰۰۸ مجمع تجارت و توسعه سازمان ملل ویژگی‌‌‌‌های آن‌ را این‌گونه بیان کرد: ۱-مجموعه‌‌‌‌ای از ایده‌‌‌‌ها، تولیدات و توزیع کالاها و خدماتی است که مواد اولیه‌‌‌‌شان خلاقیت و سرمایه فکری است. ۲-فعالیت‌هایی دانش‌بنیان با تاکید بر هنر هستند که محدود به فروش صرف نیست و حقوق مالکیت فکری سود‌‌‌‌آوری می‌کند.۳-کالاهای عینی، خدمات فکری یا فکری یا هنری را در بر می‌گیرد که محتوای خلاق، ارزش اقتصادی و اهداف بازاری دارند مانند موسسات فرهنگی، خدمات علمی و برنامه‌ریزان و مشاوران. (صنایع خلاق را می‌توان به انواع فعالیت‌‌‌‌‌‌‌‌های مرکزی مانند: ادبیات، موسیقی، هنرهای تجسمی و نمایشی اطلاق کرد که صنایع فرهنگی گسترده‌‌‌‌تری نیز در آن تعریف می‌‌‌‌شود مانند: طراحی، معماری، تبلیغات، بازی در فضاهایی مانند موزه، گالری، کتابخانه، موسسات فرهنگی و هنری و دانشگاه‌‌‌‌ها و حتی شهرها).