قصه پربیم و امید متانول ایران
متانول، محصول هیدروکربنی است که در صنایع پتروشیمی ایران از گاز متان تولید شده و در دمای منفی ۴۰ درجه سانتیگراد به شکل مایع نگهداری میشود.
متان، خوراک و پایه همان گازی است که ما ایرانیان برای گذران زندگی بیش از حد به آن متکی شدهایم. برای تولید انرژیهای گرمایش، برق و پخت و پز آن را به راحتترین و بیحساب و کتابترین شکل ممکن میسوزانیم.
همه ما اهل حساب و کتاب هستیم، گازی که در گستردهترین شبکه خانگی دنیا و نیروگاههای کشور (در خوشبینانهترین حالت با ۳۹درصد بهرهوری) سوزانده میشود در مجتمعهای پتروشیمی (حتی در همان بدبینانهترین حالت) به محصولاتی ارزشمند و صادراتمحور تبدیل میشوند که اهمیت و جایگاهشان را دشمنان ما نیز متوجه شدهاند.
طی چند سال اخیر بیشترین تحریمها علیه شرکتها و متخصصان صنعت پتروشیمی ایران بوده است.
متانول با آنکه بهعنوان محصول نهایی و صادراتی، بخش اعظمی از صنعت پتروشیمی کشور را تشکیل میدهد اما در مراحل اول زنجیره ارزش قرار دارد و با اغماض میتوان محصول میانی خطابش کرد.
تولید فعلی متانول در کل دنیا ۱۱۷ میلیون تن است. سهم ایران هم ۸.۶ میلیون تن است. با اتمام طرحهای درحال اجرای کشور، ظرفیت اسمی تا سال ۱۴۰۵ به ۲۲ میلیون تن در سال خواهد رسید. عدد بزرگ و درخور توجهی است، اما نه برای ما. چون فعلا امکان بهرهگیری حداکثری از این محصول میانی بهعنوان خوراک واحدهای پاییندست را نداریم.
قرار شد ساده بگوییم؛ در سال ۱۴۰۲ قیمت هر تن متانول ایران بین ۲۷۵ تا ۲۹۵ دلار بوده و قیمت اسید استیک بین ۳۴۰ تا ۴۰۰ دلار.
صنعت متانول ایران با چالشهای بیرونی و داخلی مواجه است. طی چهار سال اخیر تامین سرمایه ارزی و ریالی، دانش فنی و تجهیزات ویژه برای سرمایهگذاران و صنعتگران با مشکل اساسی مواجه است که این جنبه بیرونی آن است. صحبت در این مورد، گفتارهایی تکراری است. درست است که در جاهایی از این سد عبور کردهایم و تولیدکننده و صادرکننده علم و تکنولوژی هم شدهایم ولی در مواردی همچون زنجیره پاییندست مشکلاتمان رفع نشده.
در مباحث داخلی هم مشکلاتی اساسی جاری شده است. کارشناسان تصمیمساز و عزیزان تصمیمگیر به ناگاه و طی دو سال اخیر یکی از راههای جبران کمبودهای ریالی را افزایش نرخ خوراک، افزایش مالیات و ملغی کردن معافیتهای مالیاتی پتروشیمیهای تولیدکننده متانول دانستند و چالشی به چالشها اضافه کردند.
دلیل اعلامشده برای این تصمیمات، عدمتوسعه زنجیره ارزش است. مشکلاتی که این عدمتوسعه را موجب شده هم که پیشتر اعلام شده است.
پیش از این در اسناد بالادستی اقتصاد به زنجیره ارزش متانول با دیدی توسعهای نگاه شده است اما در شرایط موجود، نمیتوان به آن پرداخت.
سوالی که در ذهنم و براساس نظرات برخی افراد تصمیمساز پیش میآید این است که میتوان این واحدهای تولیدی را تعطیل یا از ادامه پیشرفت طرحهای درحال اجرا جلوگیری کرد؟
قطعا خیر. چون این واحدها اکثرا با سرمایهگذاری بخش خصوصی احداث شده و تعداد زیادی پرسنل دارند. مجموع این عوامل، تولیدِ درحال انجام را تحمیلی کرده و حاشیه سود را از بین برده، زیان انباشته چندهزار میلیاردی برای تولیدکنندگان به جای گذاشته و آینده را مخدوش میکند. در برخی طرحهای واحدهای متانولی فاصله بین اخذ مجوز خوراک تا بهرهبرداری، بیش از ۱۰ سال است. کند بودن روند اجرای پروژهها نیز بنزینی برای آتش افروخته داستان متانول ایران است. چالشهای بزرگ اعلام شد و بر همین اساس سراغ راهحلها برویم.
ابتدا، اعتماد به داخلیسازها برای لایسنسهای داخلی که در مراحل آزمایشگاهی و تولید محدود قرار دارند. حمایت دستگاههای فرادولتی لازم است، چرا که این اقدام نیازمند اعتماد و سرمایهگذاری است. شاید بتوان با یک همافزایی ملی و تکرارنشدنی، به آن دست یافت. به عنوان مثال وزرای نفت، دفاع و کار که زیرمجموعهشان در صنعت پتروشیمی درحال فعالیت هستند را مجاب به تشکیل یک کنسرسیوم کنند برای سرمایهگذاری مشترک. این کنسرسیوم موظف به احداث یک واحد بزرگ پاییندست با استفاده از لایسنس به دست آمده در مرکز پژوهش و فناوری وزارت نفت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی باشد. سرمایهگذاران هم میتوانند متانولیهای خود را سهامدار کرده تا به شکل قانونی بخشی از سود خود را در زنجیره پاییندست هزینه کرده و آینده تامین خوراک این واحد را نیز تضمین کنند.
از تلاش و امید هم قرار بود حرف بزنیم، بزرگترین تولیدکننده متانول کشور در منطقه عسلویه با قراردادی با یک شرکت چینی در پی احداث کارخانه تولید اتانول سنتزی است. این همان تلاشی است که امید آفریده و در پی دستیابی به زنجیره محصول خود است.
راه دوم، توسعه زنجیره بالادست گازی است. یکی از چالشها که گفتیم، کمبود خوراک است. کمبودی روزافزون به دلایل افزایش افسارگسیخته، کمبهره و بدون الگوی مصرف خانگی و دیگر صنایع و به موازات آن، کاهش فشار میادین گازی و عدماجرای پروژههای افزایش برداشت و فشار.
چند شرکت سرمایهگذار، دو سال است که دائم طرحهایی برای تعریف پروژه در این خصوص و حتی برای چاههای کوچک و از مدار تولید خارجشده در سطح کشور ارائه کردند، اما نمیشود. اراده اجرایی و سرمایهگذاری بخشهای خصوصی و خصولتی پشت فنسهای تصمیمگیری واگذارکنندگان دولتی طرحها دست و پا میزند.
بازگردیم به امید و تلاش در این راهحل. شاید بتوان نام این تلاش و امیدآفرینیها را مصداق بارز و عینی هم گذاشت.
یکی دیگر از مجتمعهای پتروشیمی در عسلویه و استان بوشهر که تولیدکننده متانول است، پالایشگاه شیرینسازی گاز ترش (بالادست گاز) را در اختیار دارد و از حیث میزان ظرفیت تولید سالانه در رده سوم تولیدکنندگان متانول کشور است، امسال با تولید نزدیک به ۱.۶ میلیون تن متانول، بیشترین تولید این محصول را در کشور داشته است. یعنی تنها دارنده متانول که زنجیره بالادست گاز را دراختیار دارد، تقریبا به ظرفیت اسمی خود دست یافته است. یکی از شعارهای مهم دولت سیزدهم ریلگذاری صحیح است. فرصت این اقدام در بخش مهمی از صنعت پتروشیمی ایجاد شده.
تصمیم و سیاستی اتخاذ کنیم برای افزایش ارزآوری. برای انگیزه بیشتر.
ایرانیان مردمان تبلور در محدودیتها و تنگناها هستند. فقط انگیزه میخواهند. طبق آمار اعلام شده توسط مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی در سال ۱۴۰۲، ۱۲ طرح با مجموع ۲۹ میلیون تن محصول به ظرفیت این صنعت اضافه شده است.
سرمایهگذار، صنعتگر، تولیدکننده و قانونگذار عزیز، این جمله که از تیتر یکی از روزنامهها به ذهن نگارنده مانده را زیاد به خود بگویید:
امید بیافرینیم تا امید ببینیم.