اقتصاد سفرهای ریلی
از طرفی جایگزینی لکوموتیوهای مدل جنرال موتورز (GM) نیز نیازمند مولدهای برق مخصوص است تا بتواند برق واگنها را تامین کند. مولدهای برق در سیاستهای قبلی به وسیله شرکتها حذف شده بودند. توضیح اینکه در صنعت ریلی مسافری حدود ۷۰مولد در حال سرویسدهی بوده که بعد از ورود لکوموتیوهای زیمنس به ناوگان، به دلیل اینکه لکوموتیوها دارای فناوری «هداند پاور» هستند، شرکتها به تغییر کاربری مولدهای برق خود اقدام کردهاند و امروز کمتر از ۳۰مولد برق در صنعت ریل مسافری در حال کار است. بنابراین در حال حاضر لکوموتیوهای موجود در ناوگان مسافری پاسخگوی نیاز بخش مسافری نیست. توجه داشته باشید که تعدادی از لکوموتیوها نیز باید در حالت رزرو باشند که این امر نیز تعداد لکوموتیو فعال و در حال سیر را کاهش میدهد. شرکت راهآهن برای رفع کمبودی که در بخش لکوموتیو ایجاد شده، تمهیداتی اندیشیده، اما این تمهیدات ضمن اینکه حالت مسکن موقت را دارد، چندان کمکی به برطرف شدن مشکل کمبود لکوموتیو نمیکند. بهعنوان مثال، تعدادی از لکوموتیوهای بخش باری را به بخش مسافری منتقل کردهاند که تا حدی کمبود را در بخش مسافری جبران کند؛ اما باز هم این تعداد لکوموتیو، تمام نیاز بخش مسافری را پاسخ نمیدهد و بخش بار نیز با کمبود بیشتری مواجه میشود.
کمبودی که در حال حاضر در حوزه لکوموتیو وجود دارد به صورتی نیست که دیگر بتوان با اقدامات کوتاهمدت برای آن راهکاری پیدا کرد. این کمبود موجب حذف قطارهای مسافری به تعداد حدود ۱۸ تا ۱۹ قطار در مسیرهای پرتقاضا شده است. از سوی دیگر درباره تزریق منابع جدید از محل ماده ۱۲ نیز اخیرا صحبتهایی از سوی مدیرعامل راهآهن مطرح شده که امیدواریهایی برای بهبود وضعیت شرکت راهآهن و شرکتهای فعال در حوزه ریلی اعم از مسافر، باری و لکوموتیو ایجاد کرده است.
موضوع سرمایهگذاری در بخش ریلی مسافری از جمله موضوعات قدیمی است. در سالهای قبل و در دهههای ۸۰ و ۹۰، برنامههایی برای جذب سرمایه در حوزه ریلی پیشبینی کردند، اما نظام دولتی تعیین نرخ خدمات، این بخش را به نحوی تحتتاثیر قرار میدهد که سرمایهگذاران را از ورود به این بخش منصرف میکند. اغلب شرکتهای مسافری در حوزه ریلی که سرمایهگذاریهای توسعهای انجام میدهند، شرکتهای دولتی و شبهدولتی هستند و بخش خصوصی تحرک جدی در سرمایهگذاری جدید و افزایش ناوگان نداشته است. به دلیل سهم سرمایهبری بالای ناوگان نو مسافری و از طرفی قیمت غیراقتصادی که برای بلیت قطار تعیین شده است، سرمایهگذاری در این بخش توجیه لازم را پیدا نمیکند. توجه داشته باشید، عواملی که ذکر شد نهتنها مانع سرمایهگذاری و خرید واگن نو میشود، بلکه تعمیر و نوسازی واگنهای قدیمی را هم از توجیه اقتصادی خارج میکند. امروز خرید واگن نو حدود ۲۸میلیاردتومان و بازسازی واگنهای قدیمی حدود ۱۰میلیارد تومان هزینه در بردارد. شرکتها برای انجام این هزینه اگر روی تسهیلات بانکی حساب کنند، با سود ۲۴درصد تسهیلات مواجه میشوند که با توجه به پایین بودن حاشیه سود حوزه ریلی مسافری، توجیهپذیر نیست. راهکاری که میتوان برای خروج از این وضعیت پیشنهاد داد، استفاده از تسهیلات تبصره ۱۸ است. این تسهیلات باید افزایش پیدا کند. آورده دولت در این تسهیلات ۲۳درصد با نرخ سود صفر است و سیستم بانکی، ۵۷درصد تسهیلات پرداخت میکند و سرمایهگذار باید الباقی سرمایه را تامین کند. میانگین سودی که سرمایهگذار باید برای این تسهیلات پرداخت کند، حدود ۱۱درصد است که باز هم جذابیت لازم را برای سرمایهگذاران ندارد. اگر سهم آورده دولت در تسهیلات تبصره ۱۸ حداقل ۴۰درصد با نرخ سود صفر باشد، میانگین سود این تسهیلات برای سرمایهگذار به ۷درصد کاهش مییابد و تسهیلات مورد اشاره را برای سرمایهگذاران جذاب میکند.
راهکار دیگر این است که منابع ماده ۱۲ وارد صنعت ریلی شود که خوشبختانه در روزهای اخیر در این باره خبرهای خوبی منتشر شده و قرار است در قالب قراردادهای الحاقی برای شرکتهای ریلی، گشایش خوبی از این محل ایجاد شود. عددی که در خبرها از منابع جدید حاصل از ماده ۱۲ اعلام شده، چیزی بالغ بر ۲هزار میلیارد تومان است که قابلتوجه است و میتواند مشکلات شرکتهای ریلی بهخصوص شرکتهای مسافری را حل کند. منابعی که از این محل اعلام شده ۷.۵میلیارد یورو است و اگر بتوانیم شرکتهایی را که مشمول تسهیلات ماده ۱۲ میشوند افزایش دهیم، حتی در کوتاهمدت هم میتوانیم سرمایهگذاری را در صنعت ریلی متحول کنیم. تجدید نظر در هزینه لکوموتیو یکی دیگر از اقداماتی است که میتواند حوزه مسافری را رونق دهد. البته راهآهن در این زمینه مساعدت میکند و هزینه لکوموتیو مسافری را یکسوم در نظر میگیرد. اما باز هم شرکتهای مسافری به دلیل قیمت پایین بلیت و هزینههای سنگین دیگری که دارند، به سودآوری نمیرسند تا بتوانند سرمایهگذاری جدیدی داشته باشند.