مهندس-ابراهیم-جمیلی copy

به نظر شما آیا بسترهای لازم برای توسعه معدن‌کاری دیجیتال در کشور فراهم است؟

ابتدا باید مشخص کنیم وقتی از «معدن‌کاری دیجیتال» حرف می‌زنیم دقیقا چه ترکیبی مد نظر است. اگر تصورمان این است که طی یک روز همه معادن هوشمند و دیجیتال می‌شوند، این تصوری غیرواقعی است. اما اینکه برای تامین حداقل بسترها برای آغاز راه هوشمندسازی معدن و صنایع معدنی گام برداریم اقدامی صحیح است. به‌رغم مشکلاتی که وجود دارد امروز می‌توان گفت این مسیر آغاز شده است. بسترهای لازم این مسیر را باید در دو حوزه مختلف بررسی کرد: صنعت و فناوری و نوآوری. در حوزه صنعت به جز برخی موارد پراکنده که در قالب پروژه‌های مقطعی بوده، برنامه‌ جامعی برای هوشمندسازی وجود نداشته است. بسیاری از معادن و صنایع معدنی ما، حتی مراحل انقلاب‌های صنعتی دوم و سوم را نپیموده‌اند و برای وارد شدن به انقلاب صنعتی چهارم یا همان هوشمندسازی آماده نیستند؛ از این‌رو لازم است مقدماتی را برای این کار آماده کنند. در سوی دیگر شرکت‌های دانش‌بنیان و استارتاپ‌های مرتبط با صنعت و معدن هستند. آن‌ها تصویر صحیحی از صنعت ندارند و این تصویر صحیح بسیار مهم است، چرا که هوشمندسازی صرفا تعدادی کد و دستگاه نیست بلکه مجموعه‌ای از شرایط است که باید در نظر گرفته شود. بسترهای لازم وقتی فراهم می‌شود که دو بازیگر اصلی یعنی بخش صنعت و معدن و بخش فناوری با کمک دانشگاه مرتبط شوند و بتوانند برنامه صحیحی را با کمک یکدیگر طراحی و اجرا کنند. تلاش ما در همین راستاست، چرا که می‌دانیم بدون همفکری و همراهی همه بازیگران اقدام اثرگذاری صورت نمی‌گیرد.

باتوجه به عقب‌ماندگی‌ها در حوزه اکتشافات چطور می‌توان معدن‌کاری هوشمند در این حوزه را همزمان با توسعه اکتشافات پیش برد؟

اکتشاف در مقیاس ملی یک مساله کاملا حاکمیتی است. ایران با وجود ظرفیت‌ بالای معدنی هنوز به صورت اصولی اکتشاف نشده است و داده‌های اکتشافی بسیار قدیمی هستند. کشورهایی مانند کانادا که ظرفیت ماده معدنی دارند تا به حال دو بار کل مساحت خود را با دقت بالایی اکتشاف کرده‌اند. این یک کار ملی و حاکمیتی است که همواره به تاخیر افتاده و از این‌رو امروز در کشورمان به عهده بخش خصوصی قرار گرفته است؛ اما بخش خصوصی توان محدودی دارد و صرفا در حوزه نیازمندی‌های خود اکتشاف می‌کند. استفاده از فناوری‌های نوین برای اکتشاف قطعا ضروری است، موجه نیست وقتی به فناوری‌های نوین دسترسی داریم از روش‌های چندین دهه گذشته برای اکتشاف استفاده کنیم. اینجا تناقضی پیش می‌آید که بخش خصوصی توان ورود به پروژه اکتشاف ملی را ندارد، از سوی دیگر دولت نیز در این مسیر گام جدی برنداشته است؛ بنابراین اصلا سرمایه‌گذاری در این حوزه وجود ندارد که اکتشافی صورت بگیرد. اگر یک گروه دانش‌بنیان به دنبال مساله اکتشاف برود، بخش خصوصی به دلیل محدودیت نمی‌تواند به این گروه بپیوندد و از سوی دیگر این مساله اولویت دولت نیز نیست؛ از این‌رو دنبال کردن این مساله منطقی به نظر نمی‌رسد. راه حل این است که دولت برنامه مشخصی را برای اکتشاف تهیه کند، بخش خصوصی در پیاده‌سازی آن کمک کند و در این مسیر گروه‌های فناور نیز ایجاد و همراه خواهند شد. فناوری بهترین راه‌حل برای عقب‌ماندگی اکتشاف در کشورمان است که نیازمند یک برنامه و سرمایه‌‌گذاری ملی است.

مدیران معدنی از نظر فرهنگی تا چه اندازه آماده توسعه معدن‌کاری هوشمند هستند؟

معدن و صنایع معدنی با شرایطی کمی دشوارتر به‌لحاظ موقعیت جغرافیایی و کار روزانه تاحدودی مانند دیگر صنایع هستند. این صنعت سالیان سال است که با وجود همه سختی‌ها و پیچیدگی‌ها کار خود را پیش برده است، اما همچنان مسیر سختی پیش‌رو دارد و باید با معضلات بسیاری دست و پنجه نرم کند. اگر راه‌حل فناورانه‌ای در این حوزه ارائه شود که مشکلات را حل کند، ایمنی را بالا ببرد یا بهره‌وری را بیشتر کند، حتما مورد استقبال قرار می‌گیرد. با این وجود بایستی اولویت‌ها را هم در نظر گرفت، باید بر اساس مشکلات و چالش‌های این حوزه پیش رفت و برنامه‌ را به شکلی تدارک دید که حوزه معدن نقش اصلی و اساسی داشته باشد. هوشمندسازی باید تاثیر ملموسی در معدن داشته باشد تا بتوان فعالان این حوزه را متقاعد ساخت، بنابراین باید مدیران معدنی را در این مسیر در نظر گرفت و آن‌ها را به لحاظ علمی و عملی توجیه کرد. ممکن است این مسیر سخت به نظر برسد اما غیرقابل نفوذ نیست و با نمایان شدن دستاوردها، مدیران صنعتی و معدنی اولین دنبال‌کنندگان این حوزه خواهند بود که مستقیم با خط تولید و مشکلات و چالش‌های آن در ارتباط هستند.

آیا سرمایه کافی در این زمینه آماده است؟

سرمایه بخش خصوصی در این حوزه آماده است. اما همانطور که گفتم این پروژه نمی‌تواند تماما بر عهده بخش خصوصی باشد بلکه تنظیم‌گری‌ها و سرمایه‌گذاری‌هایی نیاز است که باید از سوی دولت انجام بگیرد. بخش خصوصی کار خود را انجام می‌دهد، اما اگر دولت همراهی لازم را نکند مشکلاتی پیش خواهد آمد.

بخش خصوصی تا چه اندازه در این بخش فعالیت‌های خود را شروع کرده و امروز چه نتایجی قابل مشاهده است؟

پیش از سال‌های اخیر هوشمندسازی و استفاده از فناوری‌های نوین مساله‌ای غیرواقعی به نظر می‌آمد اما امروز در حوزه معدن و صنایع معدنی این مساله حتی انتخابی نیز نیست و اجبار این حوزه است؛ چرا که وارد نشدن به مسیر هوشمندسازی طی چند سال آینده منجر به حذف جوامع از دور رقابت و صادرات خواهد شد. چندین سال است که گروه کسب‌وکارهای نوین آن به عنوان زیرمجموعه گروه زرین فعالیت خود را آغاز کرده است؛ پروژه‌های مشخصی را با بزرگترین مجموعه‌های فناوری پیش برده، چندین بازدید و جلسات فنی میان صنعت و این گروه انجام شده و صورت پروژه‌ها تا حدودی مشخص شده است. البته این حوزه بسیار گسترده‌ است و ما مشتاق هستیم در بخش صنعت و معدن و حتی در بخش فناوری و پیاده‌سازی‌های متناسب با آن همکاری‌های استراتژیک داشته باشیم. ما معتقدیم این موضوعی است کمک می‌کند هوشمندسازی به درستی اجرا و تبدیل به یک برنامه پایدار شود.

اصلی‌ترین گلوگاه برای توسعه معدن‌کاری هوشمند چیست؟

ما دو گلوگاه اصلی در توسعه معدن‌کاری دیجیتال داریم: اول فقدان ارتباطی موثر میان دو حوزه‌ی معدن و صنایع معدنی و فناوری و نوآوری و دوم عدم سرمایه‌گذاری دولت در زیرساخت‌های لازم برای پیشبرد این پروژه. اگر این دو برطرف شود گام‌های مهمی در راستای معدن‌کاری هوشمند برداشته خواهد شد.