آینده صنعت گچ
بخش اعظم تولید گچ باید در ساختوساز و مسکن مورد استفاده قرار بگیرد اما رکود عمیق صنعت ساختمان باعث شده تا میزان مصرف این فرآورده معدنی به پایینترین سطح خود در چند دهه اخیر برسد. با وجود این تمام مساله رکود ساختوساز نیست؛ با توجه به وجود معادن بسیار زیاد گچ در کشور، در دهه ۸۰ مجوزهای احداث و بهرهبرداری بسیاری بدون توجه به نیاز کشور صادر شد و از آنجا که سرمایهگذاری اولیه احداث کارخانه گچ نسبت به بسیاری از صنایع (مانند پتروشیمی) کمتر بود و از طرفی با فناوری نسبتا ساده، محصولات محدود با کیفیت تقریبا مشابه تولید میشد، سرمایهگذاران با یک سرمایه اولیه معقول و تسهیلات بانکی واحدهای بسیاری در کشور راهاندازی کردند که اوج این اتفاق را در سالهای ابتدایی طرح مسکن مهر شاهد بودیم؛ در واقع سرمایهگذاران به امید ادامه نهضت تولید سالانه یک میلیون واحد مسکونی اقدام به راهاندازی واحدهای گچ کردند؛ غافل از اینکه این طرح در دولتهای بعد دنبال نمیشود؛ بنابراین امروز واحدهای بسیاری را شاهدیم که با کمتر از ۵۰درصد ظرفیت فعال هستند که علاوه بر مشکلات بازاریابی و فروش، رقابت منفی قیمت و ضعف بنیه مالی بیشتر را در این صنعت به همراه داشته است. در واقع هر چه رقبا در یک صنعت بیشتر باشند رقابت در آن صنعت بیشتر میشود و در صنعت گچ وجوه مشترک زیادی از نظر سرمایه، تکنولوژی، کیفیت، حجم تولید، قیمت، تعداد پرسنل و... بین رقبا وجود دارد و همین امر در بسیاری از بازارهای خرید و فروش گچ باعث بیثباتی و اختلال در امر فروش شده است.
مساله مهم اینکه بیش از ۵۰ سال است که گچ در کشور ما با روش فعلی و اندک تغییراتی تولید میشود و این در حالی است که در بسیاری از کشورها، روش تولید و طرز استفاده و کاربرد آن تغییر یافته و انواع گچ، ملاتهای خاص یا پانلها و دیوارهای گچی جایگزین شدهاند؛ هر چند مصرف گچهای جدید همراه با افزودنیها هنوز در ایران فراگیر نشده و تهدیدی جدی برای تولیدکنندگان و عرضهکنندگان گچ سنتی به شمار نمیآید اما درخواست اکثر مشتریان خارجی در کشورهای همجوار مانند آسیای میانه از نوع گچهای خاص است و برای گریز از تهدید کالای جایگزین در آینده باید در اندیشه نصب و راهاندازی ماشینآلات جدید و فناوریهای نو در تولید گچ بود؛ گچ میکرونیزه، گچ گیپتون، گچ ضدآتش، گچ آلفا و بتا، گچهای مورد استفاده در سرامیکسازی، کاشیسازی، مجسمهسازی، قالبسازی و گچهای مورد استفاده در صنعت پزشکی مثل ارتوپد و دندانسازی و دهها مورد دیگر از فرآوریهای گچ بوده که در حال حاضر توسط شرکتهای خارجی تولید و صادر میشوند اما کماکان تولید گچ کیسهای با همان روال سابق در ایران برقرار است؛ حتی متاسفانه معدنداران با علم به وضعیت بازار داخلی بخش زیادی از سنگ گچ را از طریق بنادر به صورت خام و بدون عملیات تولید به کشورهای عربی و هند با کمترین ارزش افزوده صادر میکنند. عقبماندگی صنعت گچ ایران از کشورهای دیگر بسیار محسوس بوده و متاسفانه معدود شرکتهایی هم که قصد تغییر خطوط تولید را دارند، از توان مالی لازم برخوردار نیستند؛ بنابراین چشم به تسهیلات بانکی دارند اما در این زمینه هم به دلیل دولتی نبودن اغلب شرکتهای گچ، همکاری لازم را شاهد نیستیم تا همچنان در بر همان پاشنه ۵۰ سال پیش بچرخد که البته با نگاهی واقع بینانهتر باید گفت سالهاست درِ این صنعت بر همان پاشنه نمیچرخد و اصولا باز و بسته شدن آن با توجه به وضعیت اقتصادی واحدها، با لطایفالحیلی انجام میشود؛ در چنین شرایطی لازم است صندوق سرمایهگذاری معادن در مسیر توسعه این صنعت نقشآفرینی کند تا با توجه به بازارهای منطقه شاهد ارزآوری بالای صنعت گچ با تولید محصولات متنوع باشیم.
نکته مهم دیگر اینکه به نظر میرسد صنعت گچ فاقد یک نقشه راه توسعه است؛ به این معنا که علاوه بر فقدان نیازسنجی برای تولید این محصول، اصولا توسعه کیفی هم از سوی مسوولان مورد سوال نبوده که برآیند بیتوجهی به این دو شاخص کمی و کیفی، صنعت نیمهجان و فرسودهای است که هیچگونه شباهتی با همتایان خود در سایر کشورها ندارد و ضروری است مسوولان وزارت صنعت، معدن و تجارت با همکاری تشکلهای مربوطه ضمن آسیبشناسی درست و واقعبینانه، برنامه عملیاتی برای توسعه کیفی صنعت گچ تهیه کنند و سازوکارهای تشویقی برای استقبال سرمایهگذاران را فراهم کنند چرا که این صنعت در عین کمهزینه بودن، قادر است سهم بالایی در اشتغال و ارزآوری داشته باشد.