رقیبتراشی به سبک ایرانی
جدا از این مباحث یکی از مشکلات این صنعت همچون صنایع دیگر بحث LC یا گشایش اسنادی است. بانکها در این بخش همکاری لازم را با تولیدکنندگان ندارند. اگر بتوانیم با کشورهای دیگر این موضوع را عملیاتی کنیم مشکلات بسیار کاهش مییابد. نباید فراموش شود تحریمها بر کشورهای مورد بحث ما تاثیر گذاشته است. در این میان بانکها میتوانند با کشورهای مقصد صادراتی و همسایه موضوع LC را برطرف کنند تا تاجرهای بیشتری به سمت ایران بیایند. زمانی که بحث LC برداشته شد تنها انباردارها و شرکتهای معمولی شروع به خرید با این حجم کردند، چرا که شرکتهای بزرگ در منطقه خریدهای خود را به صورت بانکی و جابهجایی خود را به صورت ارز بسیار سنگین انجام میدهند.
این شرکتها اگر بخواهند اقدام به خرید کنند مجبور هستند از مسیر صرافیها این حجم پول را جابهجا کنند که مطمئنا کار دشواری است. به هر حال اگر موضوع LC برطرف شود و ارزها از طریق بانکها وارد ایران شود برای صنعت کاشی و سرامیک مطلوب خواهد بود. بدون تردید در حال حاضر شرکتهای بزرگ که میتوانند معاملات میلیون دلاری با ایران داشته باشند این فعالیت را به دلیل نبود LC انجام نمیدهند. چرا که مدل مبادلات کنونی برای صادرات و ورود ارز برای هر دو طرف معامله سخت و دشوار است. بنابراین با اطمینان میتوان گفت رتبه چهارم صنعت کاشی و سرامیک صادرات جهان با تاجرهای سطح پایین و کوچک یعنی تولیدکنندگان با انباردارها و بنکدارهای کوچک به دست آمده است.
در این بین نباید فراموش شود تحریمهایی که در کشتیرانی رخ داده در حجم صادرات تاثیرگذار بوده و باعث شده کشتیها و شرکتهای خارجی از ایران خارج شوند. در این میان به نحوی مجبور هستیم تنها با لاینهای داخلی فعالیتهای تجاری انجام دهیم. در این بین تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی پذیرای لاینهای داخلی نیستند و باید لاینهای خارجی به بندرعباس آمده و یک کراساستاف(کراساستاف یک روش حمل و نقل است که در آن بارها بین کشتیهای مختلف جابهجا میشوند) وارد «دبی» و «جبل علی» شود که این بار سرامیک در جبل علی تخلیه و مجددا سوار کشتی خارجی دیگری شود که به سمت آفریقا برود. این نوع حملونقل بار باعث بالا رفتن هزینه و آسیب رسیدن به کالا میشود. بنابراین به وضوح دیده میشود سیستم حملونقل ما دارای مشکلاتی است. غیر از این سختیها، در حال حاضر مدیریت نقل و انتقالات مالی بسیار سخت است و اگر این موضوع اصلاح شود تولیدکنندگان بهتر میتوانند صادرات انجام دهند. در این بین اعتصابات اخیر کامیونداران نیز تولیدکنندگان را با مشکل روبهرو کرده است به هر روی مشتریان و تجار خارجی با این مشکلات طرف نیستند و اعلام میکنند بار خود را در زمان توافق شده میخواهند، بنابراین زمانی که تاخیری در ارائه کالاها روی میدهد میزان اعتماد به شرکتهای ما کاهش پیدا میکند.
در این میان نکته منفی حملونقل کاشی و سرامیک این است که قیمتگذاری ازطریق شرکتهای حمل و نقل و اتحادیه انجام نمیشود و این رانندهها هستند که قیمتگذاری میکنند. در این میان با هر اتفاقی از جمله اعتصاب برخی از رانندگان به دلیل کمبود خودرو با قیمتهای سنگین اقدام به حمل کالا میکنند و این موضوع برای تاجران ایرانی نامطلوب است.
بنابراین تولیدکنندگان سعی میکنند فروش کاشی و سرامیک به صورت درب کارخانه انجام شود و به دلیل همین محدودیتها و اتفاقات تولیدکنندگان ترمهای حمل و نقل را نمیتوانند انجام دهند. به هر حال اگر حمل و نقل قیمت باثباتی داشت متقاضیان میتوانستند از ترمهای FOB (تحویل بار در بندر یا در مرز) استفاده کنند. چرا که مشتری در ایران حضور نداشته و توانایی ندارد به دنبال خودرو و شرکتهای حمل و نقل باشد به همین دلیل مایل است در مرز کالا را تحویل بگیرد. به هر حال از آنجا که سیستم حمل و نقل مطلوبی وجود ندارد مجبور هستیم کالاها را درب کارخانه به فروش برسانیم.
به هر روی اگر موانع ذکر شده برداشته شود بدون شک میزان صادرات رشد خوبی خواهد داشت. تا همین شش ماه نخست امسال میزان صادرات ۱۲ درصد رشد داشته است اما ارزهایی که وارد کشور میشود به صورت دستی یا از طریق صرافها صورت میگیرد. قطعا اگر موانع برداشته شود و از صنایعی مانند زعفران، فرش و سرامیک یا صنایعی که تولید مطلوبی دارند پشتیبانی صورت گیرد ارزآوری مطلوبی برای کشور ایجاد میشود. در پایان ذکر این موضوع ضروری است که در حوزه کاشی و سرامیک نیز مانند زعفران در حال رقیبتراشی هستیم. در حال فروش خاک به هند هستیم. از اردکان یزد خط آهن به سمت بندر عباس کشیده شده و کانتینرهای متعدد خاک به هند صادر میشود و خاک را با قیمت خیلی ارزان به فروش میرسانند و کشور هند با داشتن خطوط تولید متعدد به راحتی قیمتها را میشکند.