سازندهها درگیر استعلامها
به صورت ویژه در صنعت تاسیسات، سرمایش و گرمایش، این چالش از دو منظر قابل بررسی است. تولیدکنندگان با وجود اینکه به صورت میانگین بیش از دوسوم قطعات مورد نیاز در این صنعت را در داخل تولید میکنند اما پس از افزایش قیمت مواد اولیه و متعاقب آن افزایش بهای تمامشده، به ناچار بر اساس قیمت تمامشده مجبور به افزایش قیمت دستگاهها خواهند بود. با وجود اینکه برای رقابت با کالاهای وارداتی -که با استفاده از خلأ نظارتی موجود در نسبت قابل توجهی با کیفیت نازل یا از مبادی غیررسمی به بازار عرضه شدهاند - تولیدکنندگان مجبور به تحمل فشارهای زیادی برای تامین هزینههای تولید، نیروی انسانی و... هستند. اما عدم تعادل عرضه و تقاضا همچنان هزینههای زیادی را به زنجیره مصرفکنندگان تحمیل خواهد کرد. کفه سنگین ترازو برای حل چالش در این قسمت به عهده نهادهای سیاستگذار است. تدوین و اجرای استاندارد، یک نیاز جدی برای صنعت تهویه مطبوع است. الزام تولیدکنندگان و واردکنندگان به تبعیت از یک استاندارد واحد نقش بسزایی در کنترل بازار خواهد داشت. علاوه بر این، بحران کرونا در کشورمان ثابت کرد که پتانسیل قابل توجهی برای تولید وجود دارد و زیرساختهای مورد نیاز از جمله وجود نیروی انسانی تحصیلکرده خلاق در کشور، هزینههای به نسبت ارزان انرژی در مقایسه با کشورهای دیگر و هزینه نیروی انسانی در مقایسه با سایر کشورهای صنعتی دنیا، فرصتهایی است که با هدایت دولت میتواند برای تولید و تامین کالای باکیفیت و با هزینه تمامشده پایینتر محقق شود. تولیدکنندگان برای کنترل و مدیریت بهینه قیمت تمام شده تولیدات خود نیاز به حمایت جدی دولت دارند. دولت میتواند برای جلوگیری از افزایش قیمت تمامشده مسکن در حوزه دستگاهها -بر خلاف رویه جاری کنترل اجباری قیمت که منجر به دلسردی تولیدکنندگان خواهد شد- شرایط را برای جذب سرمایهگذاری برای افزایش بهرهوری صنعت مهیا سازد. از سوی دیگر، به نظر میرسد طراحی و اجرای تاسیسات ساختمانی و سیستمهای تهویه مطبوع به صورت درستی اجرا نمیشود. از ابتدای دهه ۹۰ بعد از افزایش قیمت حاملهای انرژی، بسیاری از سازندگان بنا به سلیقه مصرفکنندگانی که مایل به استفاده از سیستمهای تهویه مطبوع مستقل برای مدیریت مصرف انرژی واحد آپارتمانی خود بودند، به دستگاههای کوچک و مجزا روی آوردند. از این نکته نباید غافل شد که استفاده از سیستم مرکزی هزینه اولیه تامین دستگاههای سرمایشی و گرمایشی را تا حد قابل توجهی پایین میآورد. همچنین هزینه تسهیم شده مصرف انرژی که توسط مصرفکنندگان پرداخت میشود به مراتب کاهش خواهد داشت. به عنوان مثال برای تامین هزینه اجرای تاسیسات و تهویه مطبوع مستقل برای ۱۰ واحد آپارتمان در یک ساختمان۵طبقه با واحدهای ۱۰۰ و ۷۵ متری- که بر اساس آمار ارائه شده از منبع مرکز آمار ایران از آخرین سرشماری، بیشترین تعداد آپارتمان از نظر مساحت زیربنا در شهر تهران است - با مساحت مجموع تقریبی ۹۰۰ متر مربع نیاز به هزینه تقریبا دو برابری نسبت به اجرای تاسیسات و تهویه مطبوع مرکزی است. محاسبات مصرف انرژی بر اساس رفتار مصرف میانگین سرانه نیز صرفهجویی بیشتر از ۴۰ درصدی برای هر واحد در بهای تمام شده انرژی را نشان میدهد. برای اقدام در زمینه رفع این چالش، نقش آموزش مستمر و کاربردی برای مهندسان و مجریان ساختمان را نمیتوان نادیده گرفت. موفقیت در این بخش نیازمند همکاری دوشادوش شهرداریها، سازمان نظام مهندسی، تشکلهای صنفی برای فراخوانی دستاندرکاران صنعت ساختمان و برگزاری دورههای مستمر کاربردی با به کارگیری پتانسیلهای موجود آموزشی تولیدکنندگان تهویه مطبوع است.