مدیرعامل کشت و صنعت شریفآباد اعلام کرد
مخاطرات دامداری سنتی
در برنامههای اصلاح نژاد دام، هدف این است که حیوانات دارای ظرفیت ژنتیک بالاتر از میانگین اجتماع دامی شناسایی و انتخاب شده و از آنها بهعنوان والدین نسل بعد استفاده شود. بهاینترتیب، انتظار میرود میانگین ظرفیت ژنتیک نتاج (گوساله شیری) بیشتر از میانگین نسل والدین باشد. به گاوهای پرواری که اصلاح نژاد شدهاند، در اصطلاح عمومی سوپر گاو میگویند.
یکی از شرکتهای پیشتاز در این امر شرکت کشت و صنعت شریفآباد است. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص فعالیت های این شرکت با احمد پایدار، مدیرعامل کشت و صنعت شریفآباد به گفتوگو نشستهایم.
یکی از مهمترین شاخصههای رقابتپذیری شرکت کشت و صنعت شریفآباد ذخایر ارزشمند ژنتیک آنها است، ممکن است در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟
۴۰۰ رأس گاوی که سال ۱۳۶۲ بهطور مستقیم از کانادا به شرکت آورده شد، شاید اولین نژادهای هلشتاین بودند که بعد از انقلاب به کشور وارد شد. در این ۳۵ سال در شرکت کشت و صنعت شریفآباد تلاش بر این بوده که با استفاده از کارشناسان و متخصصان، این ذخایر ارزشمند حفظ و خوشبختانه در حال حاضر در مجموعه شریفآباد ما در چند شاخص با اهمیت از جمله تولید شیرخام و میزان چربی با دنیا در حال رقابت هستیم.
آیا در رابطه با لقاح مصنوعی هم فعالیتی داشتهاید؟
گلههای شریفآباد اختصاصا با لقاح مصنوعی زاد و ولد دارند و تلقیح طبیعی نداریم.
آیا چند قلوزایی یا تولید مثل بالا هم داشتهاید؟
چندقلوزایی در گاو صفت خوبی نیست و ما بهدنبال این هستیم که اتفاق نیفتد.
آنچه میتوانم در بحث تکنیکال بگویم این است که طی سالیان از متخصصان در زمینههای تغذیه، تولید مثل و ژنتیک استفاده شده و با قاطعیت میتوانم بگویم برترینهای کشور در حوزه کارشناسی و مشاورین در شرکت شریف آباد مشغول همکاری هستند و از نظرات ارزشمند آنان استفاده میشود. برای جیره غذایی و کنترل بیماری گله، دو بار در ماه استادان مطرح دانشگاههای کشور، دامهای گله را بررسی میکنند. در بحث ژنتیک، دو متخصص مشغول هستند و از اسپرم هر گاوی استفاده نمیکنند، یک کارشناس، اسپرم را انتخاب کرده و مامور تلقیح مکلف است اسپرم انتخاب شده را مورد استفاده قرار دهد و تلقیح بدون این اصول صورت نمیگیرد و بر اساس نظر کارشناسان ژنتیک و ظاهر گاو صورت میگیرد.
با توجه به تمامی جوانب گفته شده بخش دامپروری کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه دورنمایی را برای آینده متصور هستید؟
ما در کشوری هستیم که با مشکل کمبود آب مواجه است قبل از دامداری باید به سمت کشاورزی برویم و سود دامداری را باید در کشاورزی ببینیم ما باید کشاورزی داشته باشیم که علوفهای تولید کنند که مدنظر دامدار است. در واقع هرچه بتوانیم زنجیره کاملی را برای بخش کشاورزی تا دامپروری تعریف کنیم، آینده بهتری خواهیم داشت و این سیاست کلی و تعریف شده ما در مجموعه شریفآباد است. باید زنجیرهای داشته باشیم که محصول کشاورز به تولید ختم شود و شیر هم به محصول لبنی تبدیل شود که بر سر سفره خانوار میرود. یعنی شرکتی مثل شریفآباد ارزش افزوده محصول کشاورزی را در دامداری و ارزش افزوده دامداری را در محصول لبنی ببیند. وقتی این سه بخش را مکمل هم تلقی کنیم درصورت بروز مشکل نگران هر سه بخش خواهیم بود. چون اگر محصول کشاورزی مرغوب باشد دامدار شیر با کیفیت خواهد داشت و به تبع آن محصولات لبنی مرغوبیت و کیفیت مدنظر مصرفکننده را خواهند داشت زنجیرهها در کشاورزی باید کامل شوند. دامدار و کشاورز و کارخانهدار نباید هرکدام سود و منفعت واحد خود را اولویت قرار دهند نمیشود یک روز قیمت شیر بالا برود، یک روز قیمت علوفه و یک روز قیمت محصولات لبنی که این عدم تعادل موجب بیاعتمادی مصرفکننده خواهد شد. به نظر اینجانب دورنمای تعریف شده در صنعت کشاورزی و دامپروری باید شکلگیری یک زنجیره کامل از مزرعه تا سفره باشد.
در حال حاضر شاهد این هستیم که بهدلیل نبود علوفه، گاوهای آبستن و مولد به کشتار میروند این امر چه تبعاتی را برای صنعت دامپروری کشور بهدنبال دارد؟
متاسفانه اقتصاد ما به سمتی میرود که حداقل در صنعت دامپروری، دامداریهای سنتی در حال از بین رفتن هستند. اگر به گذشته هم نگاهی بیندازیم این اتفاق در سالهای ۱۳۹۲و ۱۳۹۴ به نحوی رخ داده بود. از آنجا که دامداریها نمیتوانند علوفه موردنیازشان را تامین کنند و از طرفی با سیلی از هزینهها مواجهند دامدار راهی ندارد جز اینکه سرمایهاش که همان دام است را کشتار کند و این نه تنها سرمایه دامدار بلکه یک ثروت ملی است. در حال حاضر مجموعه شریفآباد ۳۰ سال روی نژاد هلشتاین کار تخصصی انجام داده و اگر قرار باشد بهخاطر یک تصمیم اشتباه در عرصه مدیریت کلان، بدون توجه به نژاد برتر آن را به فروش برساند دیگر نمیتوانیم در عرصه دامپروری حرفی برای گفتن داشته باشیم. هیچ دامداری دوست ندارد دامش را بفروشد، اما وقتی در تامین نهاده دچار مشکل است و سیلی از هزینهها به سمت وی روانه میشود ولی قیمت شیرخام تغییر نکرده ناچار به کم کردن جمعیت مولد دام میشود که این یک زنگ خطر و بحران نگرانکننده برای سال آینده خواهد بود چرا که وقتی گاو مولد فروخته و کشتار میشود، یک سال بعد تولید کشور با افزایش تقاضا و کمبود عرضه دچار بحران شده و قیمتها بهطور سرسامآوری افزایش مییابد.
اشارهای داشتید به اینکه کشت و صنعت شریفآباد خود بخشی از نهادهها را تولید و بخشی دیگر را از طریق واردات تامین میکند در زمینه واردات و مشکلات تامین ارز با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
جیره دامها دو بخش است، یک بخش علوفهای و یک بخش کنسانترهای. در بخش علوفهای امسال بهدلیل خشکسالی دامداران به شدت تحت فشار هستند. قیمت یونجه به شدت افزایش یافته و سبب شده در استانهای مختلف با قیمتهای مختلف به فروش برسد. یونجه استانهای همدان، خوزستان و مغان از لحاظ کیفیت معروف هستند و قیمت بالاتری هم دارند. البته در استانهایی که وضعیت اقلیم اجازه میدهد میتوانند علوفه کشور را تامین کنند و مشکلی در این زمینه وجود ندارد. آنچه سبب نگرانی میشود بحث تامین کنسانتره بوده که شامل جو، ذرت و سویا است. در این سه قلم کشور و به تبع آن دامداریها واردکننده هستند و ما نمیتوانیم در این زمینه دخل و تصرف یا مدیریتی داشته باشیم از این جهت که ما با موجود زنده سروکار داریم و باید روزانه خوراک یک گله را آماده داشته باشیم. از اواسط سال گذشته بحث تامین نهادههای کشاورزی از طریق سامانه بازارگاه پیش آمد و مشکلات بسیاری در این بخش بهوجود آمد. تولیدکنندگان به ارز آزاد و بحث عرضه و تقاضا اعتقاد دارند بهگونهای که همه بتوانند محصول مورد نیاز را از یک بازار مشترک بهصورت آزادانه خریداری کنند.
چندین بار در صحبتهایتان به دامداری سنتی و صنعتی اشاره کردید. واحدهای دامپروری سنتی چه مشکلاتی را میتوانند برای دامپروری صنعتی بهوجود بیاورند؟ با توجه به مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد فکر نمیکنید اگر دامداریهای سنتی کوچک با واحدهای بزرگتر تجمیع شوند، به نفع این بخش باشد؟
در وهله اول نگران اشتغالزایی و موج بیکاری در این بخش هستم ولی بهعنوان مدیر یک واحد صنعتی میگویم واحدهای سنتی چالشهایی برای واحدهای صنعتی خواهد داشت. البته نباید از مزایا و منافعی که این واحدها در تولید کشور دارند غافل شد؛ به هرحال آنها بخشی از تولید را برعهده دارند. اما آنچه از آن بهعنوان چالش یاد میشود این است که ممکن است بعضی از بیماریها در این واحدها ظهور کند که قابل کنترل نیست. مثلا واحد شریفآباد دامها را در مقابله با بیماری تب برفکی واکسینه میکند، اما یک واحد سنتی توانایی این کار را ندارد و همین امر باعث انتقال بیماری به دامهای ما نیز میشود. پس مهمترین جایگاه دامداران سنتی در زمینه کنترل بیماریها است. از طرفی در شاخصهایی که اشاره شد ممکن است ارزش افزوده یک کیلو ذرت در یک واحد صنعتی بیش از آن چیزی باشد که در یک واحد سنتی است. به عنوان مثال در واحد شریفآباد از یک کیلو ذرت ۷۰۰ گرم شیر بهدست میآید و در یک واحد سنتی ازهمین مقدار ذرت ۵۰۰ گرم شیر تولید میشود.
البته بنده به هیچوجه زحمات و اثرات واحدهای سنتی و کوچک در اقتصاد بخش دامپروری کشور را نفی نکرده و نمیکنم و صد البته اعتقاد دارم برای حل مشکلات این واحدها تصمیم عاجلی اتخاذ شود و باید فکر اساسیتر و طرح بهتری برای آنها در نظر گرفته شود که آنها حذف نشوند چون آنها هم در تولید کشور سهم دارند و باید دیده شوند.
لطفا کمی در مورد بخش کشاورزی مجموعه شریفآباد توضیح دهید، مزارع دایرهای چه مزیتی نسبت به سایر مزارع خطی میتوانند داشته باشند؟
سیستم آبرسانی کشاورزی مجموعه شریفآباد آبیاری تحت فشار است. مزرعه مرکزی دایرهایشکل است و بقیه کلاسیک ثابت هستند. امسال برای اولینبار در بحث بهرهوری آب ۳۰ هکتار کشت ذرت دیم داشتهایم. محدودیت اصلی ما در بخش کشاورزی متاسفانه آب است. از همین رو برنامههایی مثل کشت دیم را در دستور کار قرار دادهایم که بتوانیم بهرهوری را بالاتر ببریم. سیاست اصلی ما در بخش کشاورزی تولید علوفه دام است. از همین رو حدود ۴۵درصد از ذرت علوفهای مورد نیاز بخش دامپروری مجموعه شریفآباد را خودمان تولید میکنیم. چون در بخش دامپروری مجموعه، سالانه حدود ۶۵هزار تن ذرت علوفهای نیاز داریم. خوشبختانه امسال حدود ۲۴هزار تن تولید ذرت علوفهای داشتهایم. به جهت اینکه گندم در کشور یک محصول استراتژیک است کشت گندم را نیز یکی از اولویتهای بخش کشاورزی قرار دادیم و گندم تولیدی را به مراکز دولتی میفروشیم. در بحث باغات شرکت حدود ۱۵ هکتار باغ داشت که اسفندماه سال گذشته توانستیم ۷ هکتار باغ بادام کشت بافت به این مجموعه اضافه کنیم. همچنین ۵ هزار و ۶۰۰ اصله نهال در اسفندماه غرس شد. در حال حاضر گردو و بادام حجم اصلی باغهای ما را تشکیل میدهند و بخشی هم هلو و شلیل که در محوطه دامپروری هستند.
محصولات شما بیشتر در کجا توزیع میشوند؟
سیاست اصلی ما مبتنی بر شیر است. یعنی در حال حاضر با هدف تصاحب بازار و سهمخواهی از بازار فعالیت نمیکند چرا که بخش اعظم بازار لبنیات کشور در اختیار چند برند مطرح است. هدف اصلی ما این است که شیرخام تبدیل به محصولی شود که ایجاد ارزش افزوده کند. به همین دلیل ما سیاستمان را روی تولید پنیراولیه که ماده اولیه تولید پنیر پیتزاست گذاشتیم به این صورت که شیر در ابتدا تبدیل به محصولی میشود به نام پنیر اولیه، پنیر اولیه در یک دستگاه فرآوری شده و سپس به پنیر پیتزا تبدیل میشود که واحدهای صنفی و رستورانها خریدار آن هستند.