رنجی که کشاورزان میبرند
همانطور که مستحضرید، ایران روی کمربند نیمه خشک و کمبارش جهانی قرار دارد و میانگین بارش سالانه در ایران از بسیاری مناطق دیگر جهان و حتی مجاور ایران کمتر است و همین مساله نیاز به مدیریت جدی منابع آبی را پررنگتر میکند. با وجود آنکه بارشهای بسیار خوب و فراتر از میانگین بلندمدت سالهای آبی ۹۷ و ۹۸ امید خروج ایران از چرخه چند ساله خشکسالی را میداد، بارشهای نه چندان مطلوب سال آبی جاری، نیاز به مدیریت جدی منابع آبی را بار دیگر گوشزد کرد.
بهرغم آنکه کشت بسیاری از محصولات در بسیاری از نقاط ایران صرفه اقتصادی ندارد، ولی همچنان شاهد کشت محصولات پرآب در مناطق خشک هستیم که آب مورد نیازشان با حفر چاههای عمیق تامین میشود، ولی متاسفانه سیاستگذاری غلط تصمیمگیران طی ۴۰ سال گذشته باعث شده که مصالح بلندمدت کشور قربانی منافع کوتاهمدت شوند. ماحصل این بهرهبرداریهای غیراصولی این شده که طبق نظر کارشناسان از لحاظ آبی به ورشکستگی برسیم و ایران رکورددار فرونشست دشتهایش در جهان باشد.
بهعنوان نمونه سود بالایی که تولید پسته طی چند دهه اخیر برای تولیدکنندگان این محصول به همراه داشته، باعث گسترش بیرویه باغات پسته در بسیاری از نقاط استانهای کرمان و یزد شده است. متاسفانه بسیاری از این باغات سابقا پررونق که آب مورد نیازشان را از اعماق زمین تامین میکردهاند، دیگر به آب کافی و با کیفیت دسترسی ندارند و هر ساله بر حجم باغهای پستهای که رها و تبدیل به زمینی خشک و تافته میشوند، افزوده میشود. از سوی دیگر شاهد تکرار همان چرخه معیوب گسترش بیرویه زمینهای زیر کشت در قطبهای جدید تولید پسته، همچون استانهای قم و مرکزی، هستیم. به نظر نگارنده، لازم است با بررسی کارشناسانه منابع آبی هر منطقه پتانسیل بلندمدت آن منطقه برای ایجاد باغات و مزارع جدید کشاورزی بررسی شود و بر مبنای آن، سهمیهای برای اختصاص زمین و آب به کشاورزان محاسبه شود تا از فشار بیش از حد بر منابع و ایجاد تنش آبی در آینده جلوگیری به عمل بیاید.
البته تشویق و ترغیب کشاورزان به استفاده از سیستمهای آبیاری تحت فشار و اختصاص وامهای بلاعوض از طرف وزارت جهاد کشاورزی برای ایجاد زیرساخت و نصب سیستمهای مذکور، از جمله سیاستهای موفقی بود که در چند سال اخیر با جدیت دنبال شد و نتایج مثبت زیادی را برای کشاورزان و آینده کشاورزی به همراه داشت.
یکی دیگر از چالشهای بخش کشاورزی، فرسودگی ماشینآلات و کمبود و گرانی تجهیزات و سایر مولفههای تولید از جمله سم و کود است. بهعنوان مثال بازار تراکتور که نقش کلیدی آن بر کسی پوشیده نیست، به سرنوشتی همچون خودرو و پراید در اقتصاد ایران دچار شده و به محلی برای عرض اندام دلالان و سودجویان تبدیل شده. تورم افسارگیسخته در این بخش و صف انتظار طولانی برای تامین لوازم مورد نیاز باعث شده که بسیاری از کشاورزان عطای نوسازی تجهیزاتشان را به لقایش ببخشند!
همچنین نیروی انسانی نقش بسیار پررنگی در چرخه تولید و قیمت تمام شده پسته ایران دارد که این نقش در کشوری همچون آمریکا، بهعنوان رقیب قدر ایران در بازار جهانی پسته، تا حد زیادی رنگ باخته و در نتیجه هزینه تولید پسته در آمریکا طی سالهای اخیر روند کاهشی را تجربه کرده و این امر منجر به افزایش حاشیه سود کشاورزان آمریکایی شده است. همچنین باید توجه داشت که میانگین برداشت در سطح باغات پسته آمریکا چند برابر میانگین برداشت کشاورزان ایرانی است. در نتیجه برای افزایش بهرهوری و حفظ موقعیت جهانی فعلی پسته ایران، مکانیزهکردن حداکثری فرآیند تولید و برداشت محصول باید مورد توجه خاص قرار گیرد. بهعنوان مثال، در آمریکا برداشت پسته بهصورت کاملا مکانیزه و با دستگاههای شیکر انجام میشود که در زمانی کوتاه پستهها را از درخت جدا میکند، ولی در ایران برداشت پسته بهصورت کاملا دستی و بهوسیله کارگران ماهر انجام میشود. گردآوری و نظارت بر کار دهها و صدها کارگری که بهصورت همزمان به چیدن پستهها مشغول هستند، پیچیدگیهای لجستیکی زیادی را برای تولیدکنندگان پسته به همراه دارد. البته استفاده گسترده از نیروی انسانی تنها به مرحله برداشت محدود نمیشود.
پستههای تازه چیده شده سپس وارد ترمینالهای فرآوری پسته میشوند و در اولین مرحله پوست نرمشان جدا شده و طی مراحل بعدی از رطوبتگیر و سایر ماشینآلات مکانیکی عبور میکنند و معمولا در پایان خط فرآوری پستههای دهنبسته توسط دستگاههای دواری که جداره داخلیشان با فرشی از سوزن پوشیده شده جداسازی میشوند. خروجی نهایی دستگاهها روی نوارهای نقاله ریخته میشود که در دو طرفشان کارگران نشستهاند و تمام دانههای پستهها را با دقت و با چشم بررسی میکنند و پستههای غیردلخواه و بد شکل را جداسازی میکنند. این مرحله بسیار حساس و دقیق بوده و به نگهداری بلندمدت محصول، یکدستسازی و فروش بهتر آن کمک بسزایی میکند. متاسفانه کارگران مشغول در این بخش، مدت زمان زیادی را باید صرف جداسازی دستی پستهها کنند که این کار باعث خستگی مفرط چشم و بدن این عزیزان و کاهش دقتشان بعد از مدت کوتاهی میشود. برای کمک به این عزیزان و همچنین بالا بردن سرعت و دقت فرآیند جداسازی، بنده چند سال پیش به فکر ساخت سورتر هوشمند دانههای پسته افتادم که با استفاده از فناوری یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، امکان جداسازی دانهها را بر اساس ویژگیهای ظاهری، رنگ، بافت سطح و... برای کاربر فراهم کند. خوشبختانه با کمک یکی از شرکتهای دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران، این سورتر تمام مراحل تحقیق و توسعه را با موفقیت به پایان رسانده و نمونه تجاریسازی شده محصول آماده عرضه به تولیدکنندگان گرامی بخش کشاورزی است.