بررسی جایگاه و عملکرد سازمان تامین اجتماعی ایران
ضرورت بهرهبرداری بهینه از منابع و چالشهای موجود
در عین حال، این سازمان دارای شبکهای از شرکتهای سرمایهگذاری و هلدینگهاست و یکی از بزرگترین مجموعههای سرمایهگذاری در کشور نیز محسوب میشود و بر این اساس، انتظار میرود با بهرهبرداری بهینه از منابع مالی، به خلق ثروت و کاهش فشار مالی بر کارفرمایان و بیمهشدگان یاری رساند. اما واقعیتها نشان میدهد که عملکرد این شرکتها و هلدینگها دارای مشکلات و چالشهای جدی است که نیازمند بررسی و اصلاحات اساسی هستند و لاجرم سازمان تامین اجتماعی، باید به دنبال بهرهبرداری بهینه از این منابع از طریق ثروتآفرینی و سرمایهگذاری هوشمند باشد. با وجود اهمیت بالای سازمان تامین اجتماعی، ضعفهای ساختاری و مدیریتی متعددی در این سازمان و شرکتهای زیرمجموعه آن وجود دارد که باعث عدم تحقق کامل اهداف و ظرفیتهای بالقوه این نهاد شده است.
مشکلات و چالشها
۱. فشار بر کارفرمایان:یکی از مشکلات عمدهای که سازمان تامین اجتماعی با آنها مواجه است، فشار زیاد بر دوش کارفرمایان برای تامین حق بیمه سهم کارفرماست. در شرایط اقتصادی کنونی و با توجه به حداقل دستمزد نیروی کار، این فشار نه تنها بار مالی قابلتوجهی را به کارفرمایان تحمیل میکند بلکه میتواند به کاهش توان تولید و اشتغال منجر شود. این وضعیت بهویژه در شرایط بحرانهای اقتصادی و نوسانات بازار بهشدت بر فعالیتهای تولیدی و کارآفرینی تاثیر منفی میگذارد. افزایش مداوم سهم بیمهای و تعهدات مالی کارفرمایان، بهویژه در شرایط اقتصادی دشوار، میتواند به کاهش انگیزههای تولید و اشتغالزایی منجر شود و نهایتا به زیان کل اقتصاد کشور تمام شود.
درحالیکه کارفرمایان به عنوان یکی از اصلیترین منابع تامین مالی سازمان محسوب میشوند، اتکای بیش از حد به این منبع باید به عنوان آخرین راهکار مدنظر قرار گیرد. سازمان تامین اجتماعی، با وجود ظرفیتهای گسترده سرمایهگذاری و منابع مالی در دسترس، میتواند از روشهای جایگزین و با بهرهوری بیشتر برای تامین منابع مالی خود استفاده کند. درحالیکه که همواره کارفرمایان از فشارهای سازمان تامین اجتماعی برای دریافت مطالبات گلایه دارند و مدام در کارگروههای تسهیل و رفع موانع استانها در رفتوآمد هستند که مساعدت لازم و استمهال برای پرداخت بدهیهای تامین اجتماعی دریافت کنند.
همچنین در صورت عدم پرداخت سهم کارفرما به سازمان تامین اجتماعی، کارگران با قطع خدمات بیمهای توسط سازمان تامین اجتماعی مواجه میشوند که این موضوع تبعاتی برای طرفین به دنبال داشته است. این در حالی است که مطالبات سازمان تامین اجتماعی جزو دیون ممتاز است که دارای بیشترین اولویت در پرداخت قرار دارد و ادارات کل تامین اجتماعی استانها به دلیل ضرورت پرداخت بموقع مطالبات ذینفعان از جمله حقوق بازنشستگان، خدمات درمانی و مطالبات مراکز درمانی و داروخانهها، کمترین انعطاف را در وصول مطالبات از کارفرمایان دارند.
۲. عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری: شرکتهای سرمایهگذاری زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی که بهمنظور بهرهبرداری از منابع عظیم مالی و خلق ثروت تاسیس شدهاند، در عمل نتوانستهاند به اهداف خود بهدرستی دست یابند. این شرکتها، به دلیل عدم مدیریت صحیح، جابهجایی مداوم مدیران، فقدان استراتژیهای مشخص و بلندمدت، ضعف نرمافزاری و سختافزاری، فرسودگی و ضعفهای سازمانی و نقص در استراتژیهای سرمایهگذاری، به اندازه کافی سودآوری نداشته و نتوانستهاند نقش موثری در کاهش بار مالی سازمان ایفا کنند. بررسی عملکرد این شرکتها نشان میدهد که بسیاری از آنها با چالشهای جدی در زمینه بهرهوری و سودآوری مواجهاند و نتایج مالی آنها کمتر از حد انتظار و حتی غیرقابل قبول است، چرا که در صورتیکه این شرکتها بهدرستی قادر به تامین منابع مالی مورد نیاز سازمان تامین اجتماعی بودند، طبیعتا فشار کمتری به کارفرمایان وارد میآمد.
۳. مدیریت ناکارآمد: مدیریت در شرکتهای سرمایهگذاری زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی بهویژه در زمینههای مدیریتی و استراتژیک دچار مشکلات جدی است. عدم رعایت اصول مدیریت پیشرفته، بهکارگیری مدیران غیرتخصصی و نامرتبط با مسوولیتها، ناکارآمدی در استفاده از منابع و عدم تطابق با استانداردهای جهانی مدیریتی باعث شده است که این شرکتها نتوانند بهطور موثر از منابع مالی بهرهبرداری کنند و بعضا به جای خلق ثروت، به تحمیل هزینههای اضافی و سربار تبدیل شوند، تا جایی که حتی برخی از این شرکتها در پرداخت حقوق و دستمزد پرسنل خود و تامین هزینههای جاری شرکتهای خود نیز دچار مشکلاتی هستند. این موضوع به افزایش هزینههای سازمان و انتقال بار مالی اضافی به بیمهشدگان و بازنشستگان منجر شده است. بسیاری از این شرکتها بهجای اینکه به صورت مستقل و حرفهای اداره شوند، تحتتاثیر مسائل سیاسی و انتصابات غیرحرفهای قرار میگیرند که به تضعیف عملکرد آنها منجر میشود.
۴. عدم شفافیت مالی در شرکتهای زیرمجموعه: بسیاری از شرکتهای زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی، که عمدتا در قالب شرکتهای سرمایهگذاری و بنگاههای اقتصادی فعالیت میکنند، از شفافیت کافی برخوردار نیستند. عدم ارائه گزارشهای مالی شفاف و بموقع، نبود استانداردهای حسابرسی معتبر و عدم امکان دسترسی عمومی به اطلاعات مالی این شرکتها، بهشدت بر اعتماد عمومی تاثیر منفی میگذارد. این عدم شفافیت موجب میشود برخی از منابع مالی سازمان به جای سرمایهگذاریهای مولد، در مسیرهای نامناسب یا کمبازده صرف شود.
۵. ساختار بوروکراتیک و کند سازمانی: سازمان تامین اجتماعی با یک ساختار بوروکراتیک سنگین و پیچیده اداره میشود که فرآیند تصمیمگیریها را کند میکند. این ساختار ناکارآمد موجب میشود واکنش به تغییرات اقتصادی و فرصتهای سرمایهگذاری با تاخیر مواجه شود و در نتیجه، فرصتهای رشد اقتصادی از دست برود.
پیشنهادها و راهکارها
برای بهبود عملکرد سازمان تامین اجتماعی و شرکتهای زیرمجموعه آن، باید اقدامات فنی و اجرایی متعددی در دستور کار قرار گیرد. در ادامه به برخی از این پیشنهادها اشاره میشود:
۱. اصلاح ساختار مدیریتی و حذف مداخلات سیاسی:ضروری است که ساختار مدیریت در شرکتهای سرمایهگذاری زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی بهطور اساسی اصلاح شود. این اصلاحات باید شامل جذب مدیران باتجربه و کارآمد، استفاده از شیوههای مدرن مدیریتی و تدوین استراتژیهای واضح و قابلاجرا باشد. همچنین، ایجاد واحدهای نظارتی و ارزیابی عملکرد برای بررسی مداوم وضعیت شرکتها و اعمال تغییرات لازم، میتواند به بهبود وضعیت مالی و مدیریتی کمک کند. انتصاب مدیران در سازمان تامین اجتماعی و شرکتهای تابعه باید بر اساس شایستگی، تخصص و تجربه باشد و از مداخلات سیاسی در این انتصابات جلوگیری شود.
برگزاری آزمونها و مصاحبههای رقابتی و شفاف برای جذب مدیران ارشد و استفاده از مشاوران حرفهای میتواند به بهبود عملکرد مدیریتی کمک کند. سازمان تامین اجتماعی نیازمند یک بازنگری کلی در ساختار سازمانی خود است. اصلاح بوروکراسیهای زائد، سادهسازی فرآیندهای اداری و کاهش زمان تصمیمگیریها از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود عملکرد سازمان کمک کند. یکی از عوامل فشار بر منابع مالی سازمان، هزینههای اداری بالاست که به دلیل ساختار بوروکراتیک و ناکارآمدیهای مدیریتی ایجاد میشود. با اصلاح ساختار اداری و بهینهسازی فرآیندهای سازمانی، میتوان از هدررفت منابع جلوگیری کرده و بخش قابلتوجهی از منابع را به سمت تامین نیازهای اصلی سازمان هدایت کرد.
۲. بازنگری در سیاستهای مالی و سرمایهگذاری:سازمان تامین اجتماعی باید سیاستهای مالی و سرمایهگذاری خود را بازنگری کرده و بهینهسازی کند. این بازنگری شامل استفاده بهینه از داراییهای سازمان، بهبود بازدهی سرمایهگذاریها و کاهش هزینههای زائد، تجدیدنظر در سیاستهای جمعآوری حق بیمه، مدیریت منابع مالی و تخصیص بهینه سرمایهها میشود. هدف باید کاهش فشار مالی بر کارفرمایان و افزایش بهرهوری سرمایههای موجود باشد. سرمایهگذاری در حوزههای نوین مانند فناوریهای پیشرفته، انرژیهای تجدیدپذیر و کشاورزی مدرن میتواند به افزایش بازدهی منابع سازمان کمک کند. همچنین لازم است تیمهای تخصصی سرمایهگذاری ایجاد شوند که با تحلیل دقیق بازارها، فرصتهای سرمایهگذاری بهینه را شناسایی کنند. از طریق مدیریت حرفهای و شفاف، میتوان سود بیشتری از سرمایهگذاریها به دست آورد و از این طریق بخش بزرگی از منابع مورد نیاز را بدون فشار بیشتر بر کارفرمایان تامین کرد.
۳. افزایش شفافیت و گزارشدهی:افزایش شفافیت در عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری و ارائه گزارشهای مالی دقیق و بهموقع، میتواند به ارتقای اعتماد عمومی و بهبود عملکرد کمک کند. این گزارشها باید شامل تحلیلهای دقیق مالی، ارزیابی عملکرد و برنامههای بهبود باشد. یکی از ضروریترین اقدامات، ایجاد سیستمهای شفافیت مالی و مدیریتی است. این امر از طریق اجرای حسابرسیهای مستقل، انتشار عمومی گزارشهای مالی شرکتهای تابعه و بهرهگیری از فناوریهای نوین در حوزه حسابداری و گزارشدهی میتواند محقق شود. هرچند تعداد زیادی از شرکتهای زیرمجموعه سرمایهگذاری تامین اجتماعی (شستا) جزو شرکتهای بورسی هستند و گزارشهای مالی آنها در سامانههای مربوطه اعلام میشود، اما به دلیل پیچیدگیهای موجود و سهام تودرتوی اکثر این شرکتها و سیطره این سازمان بر بسیاری از شرکتهای بزرگ و صنایع مادر کشور، عملا امکان تشخیص شرایط شرکتها برای عموم وجود ندارد و نیازمند دانش خاص مالی است. بهعلاوه، لازم است سامانههای نظارتی و پاسخگویی بیشتری برای رصد عملکرد شرکتها و جلوگیری از فساد ایجاد شود.
۴. توسعه دانش و استفاده از تکنولوژیهای مدرن: توسعه دانش مدیریتی و بهرهبرداری از تکنولوژیهای مدرن میتواند به بهبود کارآیی و سودآوری شرکتهای سرمایهگذاری کمک کند. این توسعه باید شامل آموزشهای مستمر برای مدیران و کارکنان، استفاده از نرمافزارهای مدیریتی پیشرفته و پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی نوین باشد. استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و هوش مصنوعی در مدیریت منابع مالی سازمان میتواند به افزایش بهرهوری و کاهش ریسکهای سرمایهگذاری کمک کند.
۵. ضرورت استفاده بهینه از منابع:منابع مالی تامین اجتماعی عمدتا از طریق حقبیمههای پرداختی توسط کارگران و کارفرمایان تامین میشود. این منابع به طور بالقوه میتوانند نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور داشته باشند، اما شرط اصلی این است که بهدرستی مدیریت شده و در حوزههای مولد و پربازده سرمایهگذاری شوند. با توجه به نیاز روبهرشد به منابع مالی برای پوشش بیمهای بیشتر افراد، ضرورت دارد تامین اجتماعی به جای اتکا بر منابع محدود خود، از طریق ثروتآفرینی و سرمایهگذاری هدفمند، توان مالی خود را تقویت کند. افزایش شفافیت و پاسخگویی در این زمینه و تقویت زیرساختهای مدیریتی و نظارتی، میتواند به بهبود عملکرد سرمایهگذاریها کمک شایانی کند.
۶. تنوعبخشی به منابع درآمدی: یکی دیگر از روشهای جایگزین برای تامین منابع مالی، تنوعبخشی به منابع درآمدی سازمان است. به جای اتکا بر حقبیمههای پرداختی کارفرمایان، سازمان میتواند از منابع جدیدی مانند درآمدهای مالیاتی، سود حاصل از سرمایهگذاریها و اوراق بهادار استفاده کند. همچنین، میتوان از توسعه فعالیتهای اقتصادی در حوزههای نوین و پرپتانسیل همچون اقتصاد دیجیتال و انرژیهای تجدیدپذیر بهرهمند شد.
۷. مشارکت عمومی و خصوصی در پروژههای سرمایهگذاری: سازمان تامین اجتماعی میتواند با ایجاد شراکتهای عمومی-خصوصی (PPP) در پروژههای بزرگ سرمایهگذاری، علاوه بر افزایش بهرهوری، به جذب سرمایههای جدید نیز اقدام کند. این رویکرد، نه تنها بار مالی سازمان را کاهش میدهد، بلکه به ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی نیز کمک میکند.
نتیجهگیری
سازمان تامین اجتماعی و شرکتهای سرمایهگذاری زیرمجموعه آن باید با انجام اصلاحات اساسی در مدیریت و سیاستهای مالی، به بهبود وضعیت مالی و عملکرد خود بپردازند. با بهرهبرداری بهینه از منابع و استفاده از دانش روز مدیریتی، میتوان به کاهش بار مالی بر کارفرمایان و بیمهشدگان، افزایش سودآوری و بهبود کیفیت خدمات تامین اجتماعی دست یافت. بنابراین، سازمان تامین اجتماعی باید به جای تکیه بیش از حد بر کارفرمایان و تولیدکنندگان به عنوان منبع تامین مالی، بر افزایش بهرهوری و بهینهسازی سرمایهگذاریهای خود متمرکز شود. با استفاده از روشهای نوین تامین منابع، کاهش هزینههای زائد و بهبود شفافیت و مدیریت، این سازمان میتواند به عنوان یک نهاد اقتصادی پویا و مولد عمل کند، بدون اینکه فشار بیشتری بر بخش تولید و اشتغال وارد سازد.
این اقدامات نه تنها به ارتقای وضعیت سازمان تامین اجتماعی کمک میکند بلکه به تامین امنیت اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز افزوده میشود. استفاده بهینه از منابع مالی موجود، از طریق سرمایهگذاریهای مولد و شفاف، میتواند این سازمان را به یک نهاد قدرتمند اقتصادی تبدیل کند. اما این امر تنها با اصلاح ضعفهای مدیریتی و ساختاری و حرکت به سمت شفافیت و کارآمدی محقق خواهد شد. امید است با اجرای پیشنهادهای ارائهشده، شاهد تحولاتی مثبت در عملکرد سازمان تامین اجتماعی باشیم.