کانونهای مهاجرت نیروی کار در جهان
آمارها نشان میدهد کشورهایی مانند هندوستان، چین، روسیه، اندونزی، پاکستان و ایران از اصلیترین کانونهای مهاجرت نیروی کار هستند و در مقابل ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس از کانونهای اصلی مهاجرپذیری در زمینه نیروی کار محسوب میشوند. بنابر آمارهای وزارت کشور پاکستان، از جمعیت ۲۰۰میلیونی این کشور هماینک حدود ۱۰میلیون نفر در خارج این کشور کار میکنند. این آمار که شامل ۵درصد جمعیت این کشور است، در حالی است که تنها در کشور انگلستان بیش از یک و نیم میلیون نفر از نیروی کار فعال، شامل پاکستانیها میشود که از مشاغل بسیار سطح پایین تا استادی دانشگاه و پستهای دولتی را به خود اختصاص دادهاند. تنها در سال ۲۰۱۷ میلادی یعنی سال ۱۳۹۶ خورشیدی، براساس دادههای منتشرشده توسط بانک مرکزی پاکستان، نیروی کار پاکستانی خارج از کشور از محل پسانداز ناشی از درآمدهای خود، ۳۷/ ۲۱ میلیارد پوند (۱۵میلیارد دلار) ارز پرقدرت به داخل پاکستان فرستادهاند. مجله تایمز اقتصادی نیز با برآوردهای خود درباره هندوستان البته آمارهای قابلتوجهتری را عرضه میکند.
هندوستان با بیش از ۲۰میلیون مهاجر نزدیک به ۵/ ۱درصد از جمعیت ۴/ ۱میلیاردی کشور خود را به عنوان نیروی کار در بیرون از مرزهای خود حفظ کرده است. امارات متحده عربی، عربستان و آمریکا اصلیترین مقصد این جمعیت قابلتوجه هستند. ایران نیز با دارا بودن حدود ۸۵ میلیون جمعیت چیزی حدود ۵/ ۴میلیون نفر مهاجر دارد که حدود ۵/ ۲میلیون نفر از آنان نیروی کار متخصص و نیمهمتخصص فعال محسوب میشوند. یعنی حدود سهدرصد از نیروی کار فعال کشور بهعنوان فروشنده کار خود به کشورهای بیگانه، در خارج از مرزها فعالیت میکنند که عمدتا شامل ایرانیان تحصیلکرده یا کارگران متخصص ردهبندی میشوند. شرایط کشورهای جنگزدهای مثل اوکراین، سوریه و افغانستان در بحث مهاجرت متفاوت است و درباره این کشورها باید به زمینههای سیاسی و نظامی مهاجرت اشاره کرد. با این احوال، اوضاع در روسیه اندکی پیچیدهتر است.
چندی پیش اندیشکده امریکن اینترپرایز بهعنوان یکی از مهمترین مراکز پژوهش سیاسی و آیندهپردازی ایالات متحده آمریکا در گزارشی درباره وضعیت مهاجرت نیروی کار متخصص روسیه پس از جنگ اوکراین نوشت: از زمان شروع جنگ، بین ۵۰۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ متخصص فناوری اطلاعات روسیه را ترک کردهاند. احتمالا ۱۰۰هزار نفر دیگر تا قبل از پایان ماه می، این کشور را ترک خواهند کرد. این روند جدیدی نیست. از دو سال پیش بیش از ۲۰درصد از کارکنان متخصص بلاروسی ـ حدود ۲۰۰۰۰ نفر ـ کشور را به مقصد لهستان ترک کردهاند. در این گزارش تاکید شده تحریمهای غرب علیه روسیه و متحدانش احتمالا باعث تسریع خروج کارگران ماهر این کشورها شده و آمریکا و کشورهای عضو ناتو باید با جذب این نیروها، جلوی خطر جذب این نیروی عظیم ماهر در اقتصاد چین را بگیرند. جمهوری خلق چین نیز از جمله کشورهای پرمهاجر دنیاست. این کشور یکمیلیارد و ۴۰۰میلیون نفری اکنون بیش از ۴۶میلیون مهاجر دارد که از این تعداد ۴۰میلیون نفر آنان مستقیما نیروی کار محسوب میشوند و مقصد اصلی مهاجرت آنان نیز ایالات متحده آمریکا، استرالیا و چند کشور اروپایی است.
خود دولت چین در بهکارگیری تعداد زیادی از نیروی کار مهندس خود در کشورهای توسعهنیافته برای سرمایهگذاری و تولید زیرساختها فعال است. با این حساب چین نیز مانند ایران حدود سه درصد از نیروهای کار فعال خود را در خارج از این کشور دارد. برخی کارشناسان بر این باورند که جمعیت نمیتواند در مهاجرت نقش مهمی ایفا کند و جمعیت اضافی کشورها نمیتواند صرفا دلیلی برای پرمهاجر بودن یک کشور باشد. در مقابل گروهی استدلال میکنند که دستمزد میتواند در این زمینه نقش محوری ایفا کند. طی مطالعاتی که توسط اداره مهاجرت وزارت کشور آلمان در سال ۲۰۱۸ درباره مهاجران در آلمان صورت گرفت، نزدیک به ۱۳میلیون نفر از جمعیت ۸۳میلیوننفری آلمان را مهاجران تشکیل میدهند.
از این میزان ۱۰میلیون نفر آن نیروی کار فعال محسوب میشوند و ترکیه با ۱میلیون و ۲۰۰هزار نفر و سوریه با ۸۰۰هزار نفر، بهتنهایی یکپنجم نیروی کار مهاجر آلمان را تشکیل میدهند. در شرایطی که بیش از ۱۵درصد جمعیت آلمان هماکنون مهاجر و غیربومی محسوب میشوند، بسیاری از احزاب راست، محافظهکار و افراطی آلمانی این جمعیت انبوه را یک تهدید برای اروپا و آلمان میدانند. این در حالی است که بهجز سوریها که در وضعیت جنگی به سر میبرند، عمده جمعیت ترک، ایرانی و یونانیتبار مهاجر در دهه ۱۳۷۰ به این کشور مهاجرت کردند و این در شرایطی بود که این سه کشور با یکی از بزرگترین بحرانهای تورمی و در اوج کاهش ارزش پول ملی خود در آن زمان دستوپنجه نرم میکردند و در آن زمان مارک (واحد پولی پیشین آلمان قبل از تولد واحد پول یورو) یکی از قدرتمندترین ارزهای جهان بود.
اندونزی و هندوستان و ایران که ضعیفترین واحدهای پولی را در جهان دارا هستند، اصلیترین جمعیت مهاجر کشور انگلستان را تشکیل میدهند که خود یکی از سه واحد ارزی قوی جهان را دارد. در حالی که یک روپیه اندونزی ۰۰۰۰۶۹/ ۰دلار آمریکا و یک ریال ایران ۰۰۰۰۲۴/ ۰دلار آمریکاست، این دو کشور در کنار هند و پاکستان اصلیترین جمعیت مهاجران کشور ۷۷میلیوننفری انگلستان را تشکیل میدهند؛ انگلستانی که خود واحد پولی پوندی دارد که از دلار آمریکا و یورو نیز قویتر است. برای مثال کشورهای حاشیه خلیج فارس که میزبان بخش قابلملاحظهای از نیروی کار مهاجر جنوب آسیا و خاورمیانه (بیشتر هند، پاکستان، ایران، فیلیپین، بنگلادش و اندونزی) هستند، خود قویترین ارزها را دارند.
یک ریال عمان چیزی بیش از ۵/ ۲برابر دلار آمریکا ارزش دارد. یک دینار کویت چیزی حدود ۳برابر یوروی اروپا ارزش دارد. این در حالی است که کشورهای دیگر قوی اقتصادی حاشیه خلیج فارس چون عربستان سعودی، امارات و قطر نیز با وجود شرکت در جنگهای متعدد و سرمایهگذاریهای وسیع خارجی، ارزش پولی معادل یکچهارم یک یورو (۲۶/ ۰دلار) دارند که در رده ارزهای جهانی جزو واحدهای پولی قدرتمند محسوب میشوند. ارزش پولی این سه کشور عربی حدودا نزدیک به ۲۰برابر ارزش پول یک واحد روبل روسیه است. این در حالی است که روبل روسیه خود نزدیک به ۷۰برابر از دلار آمریکا ارزانتر است و هر واحد دلار آمریکا اکنون چیزی حدود ۶۹روبل روسیه است. هندوستان تقریبا ارز با قدرت مشابه روبل روسیه دارد و با فاصله اندکی، هر دلار آمریکا معادل ۷۷روپیه هند است. این درحالی است که اکنون هر دوی این کشورها جزو کشورهای فرستنده مهاجر محسوب میشوند که نیروی کار بسیار متخصص خود را در کشورهای توسعهیافته غربی از دست دادهاند.