دکتر پویا جبل عاملی

به باور بسیاری از کارشناسان، بزرگ‌ترین مشکل اقتصاد ایران در شرایط فعلی، تورم افسار گسیخته آن است. ارقام کنونی تورم در کمتر کشوری به چشم می‌خورد و به همین دلیل، توجه بدنه علمی و کارشناسی کشور با وجودی که همواره معطوف به تورم بوده، اینک بیش از گذشته بر آن متمرکز شده است. پروفسور پسران نیز در مصاحبه خود از آن به عنوان اصلی‌ترین دغدغه کنونی، نام می‌برد. ضمن آنکه معتقد است، تورم انتظاری نیز بر این تورم تاثیرگذار بوده است. تورم انتظاری در کوتاه‌مدت می‌تواند رابطه میان تورم و بیکاری را تعریف کند. این شاخص با تاثیرگذاری بر قیمت گذاری، موجب می‌شود تا تورم حتی در مقابل کاهش نقدینگی نیز، حداقل در کوتاه‌مدت، مقاومت نشان دهد. به اعتقاد کارشناسان اگر امروز در اقتصاد ایالات متحده و دیگر کشور‌های پیشرفته، با وجود انجام سیاست‌های انبساطی و تسهیل پولی، هنوز تورم رشد آن چنانی نکرده است، یک عامل کلیدی باعث آن است: تورم انتظاری. تورم انتظاری که به‌واسطه اعتماد عاملان اقتصادی به بانک‌های مرکزی و هدف‌گذاری قیمتی آنان، در سطح بسیار نازلی قرار دارد. در واقع مردم به عینه دیده‌اند که مقامات پولی هر ساله یک هدف تورمی را در نظر می‌گیرند و آن را اعلان عمومی می‌کنند و در عمل هم اقتصاد از آن هدف تورمی پا فراتر نمی‌گذارد. به همین علت حتی زمانی که بانک مرکزی اقدام به تزریق نقدینگی می‌کند، چون نشان داده است که به هدف تورمی پایبند است، قیمت‌گذاری‌ها بر مبنای تورم انتظاری شکل می‌گیرد که برابر با هدف تورمی بانک مرکزی است و تورم از نقدینگی تاسی نمی‌گیرد.

البته برخی از کارشناسان معتقدند که در نهایت نقدینگی موجب افزایش تورم می‌شود، اما حداقل امروز سیاست‌گذاران اقتصاد جهانی خیالی آسوده دارند که به جز رکود و شرایط بهبود اقتصادی، دیگر با معضل تورم روبه‌رو نیستند.

بانک مرکزی باید بتواند تورم انتظاری را خود شکل دهد. این قدرتی بس عجیب به مقامات پولی می‌دهد تا تورم را کنترل کنند؛ اما با وجود تورم افسار گسیخته کنونی که می‌رود تا به تعریف کلاسیک ابر تورم نزدیک شود، نمی‌توان از این ابزار سود جست. به دلایل مختلف دیگر عاملان اقتصاد، انتظارات خود را بر مبنای گفته‌های مسوولان شکل نمی‌دهند. امروز بیش از هر زمان دیگر، مردم تورم انتظاری خود را با توجه به داده‌های گذشته و مهم تر از همه قیمت‌های سر راستی که در بازار‌هایی چون ارز و طلا وجود دارد، شکل می‌دهند. این واقعیت به خصوص در تحقیقی که از سوی مرکز تحقیقات دنیای اقتصاد منتشر شد، نمایان بود و آن، اثر پذیری تورم در دوره اخیر از نرخ ارز بود. امری که مقامات پولی کشور نیز بر آن تاکید داشتند. بنابراین جز پیگیری یک سیاست انقباض پولی، اگر بتوان به نحوی بازار ارز را کنترل کرد، نه تنها می‌توان از کانال هزینه با تورم به نبرد پرداخت، بلکه تورم انتظاری نیز به نحو مطلوبی از سطوح فعلی نزول خواهد کرد و این موفقیت در بازار ارز موجب می‌شود تا مردم این بار اعتماد بیشتری به گفته‌های اقتصادی کنند و ابزار پر قدرت به دست سیاست‌گذار خواهد افتاد.