محمود اسلامیان*

صادرات در یک کلام، تجلی قدرت و توانمندی سخت‌افزاری و نرم‌افزاری اقتصادی یک کشور است. مصارف داخلی یک کشور محدود بوده و جهت رشد و توسعه اقتصاد و اشتغال چاره‌ای جز نگاه به بازارهای جهانی وجود ندارد. من خیلی موافق پرداختن به موضوع صادرات به‌عنوان یک موضوع خاص نیستم؛ زیرا اعتقاد دارم صادرات، ریشه در تولید و فضای کسب‌‌وکار یک کشور دارد. اگر هم به آن پرداخته ‌شود باید مدام، این پیوستگی موردنظر باشد. امروز وقتی، عقب‌نشینی فرش ایران از بازارهای جهانی را می‌شنویم، باید تکان بخوریم. روزی فرش ایران زینت‌بخش بسیاری از کاخ‌ها و زندگی مردمان آن سوی آب‌ها بود. به ‌درستی مشکل کجاست؟

۱ - اقتصاد ایران، دولتی و اخیرا شبه دولتی است. در چنین فضایی اصولی همچون رقابت، افزایش کیفیت و کاهش هزینه، معنی ندارد. این ساختار غلط امکان حضور در بازارهای جهانی را، به علت رقابتی نبودن، سلب می‌نماید. اهمیت اجرای درست اصل ۴۴ در اقتصاد کشور در صادرات نیز می‌تواند تجلی داشته باشد. از یک اقتصاد دولتی انتظار حضور در بازارهای جهانی غیرواقع‌بینانه است.

۲ - از یک تولید با مشکلات عدیده انتظار صادرات نمی‌توان داشت. برای توسعه صادرات باید مسائل تولید کشور را حل کرد. کمبود نقدینگی، بهره‌وری پایین، قانون کار و غیره از مسائلی هستند که توجه به آنها می‌تواند راهگشا باشد. کشور باید تولید محور شود. نفت باید در خدمت تولید باشد و با چنین نگرشی می‌توان انتظار تولید با کیفیت و ارزان و متعاقبا صادرات داشت.

۳ - تورم قاتل صادرات است، طی سال‌های اخیر از ۱۵درصد الی ۲۵درصد تورم داشته‌ایم. به یک معنی، هر سال حداقل ۱۵درصد توان رقابتی تولیدکننده داخلی در مقایسه با رقبا کاهش یافته است. اینکه فرش ایران روزگار بدی دارد، به‌علت کیفیت آن نیست، بلکه به‌دلیل افزایش سالانه قیمت تمام شده است.

این درحالی است که رقبای چینی و هندی چنین شرایطی را ندارند. تورم غیرمتعارف، نه تنها براقشار عمومی جامعه تاثیرات تخریبی دارد، بلکه تولید کشور را نیز در مخاطره قرار می‌دهد.

۴ - تثبیت نرخ ارز در مقابل افزایش تورم. ثابت بودن نرخ ارز باعث می‌شود به‌تدریج به سمتی برویم که در چند سال آینده هر نوع صادراتی غیراقتصادی شود. معمولا در اکثر اقتصادهای دنیا، نرخ ارز با تورم، به شکلی همخوانی دارد و در غیر این‌صورت بایستی برای جبران آن جوایز صادراتی را متناسب با تورم نیز افزایش داد.

طی سال‌های اخیر به‌تدریج بخشی از محصولات به‌دلیل افزایش قیمت تمام شده از سیکل صادرات خارج و بخش‌هایی که متکی به مزیت انرژی یا مواد اولیه بوده‌اند، ادامه حیات دادند. لیکن در صورت عدم اصلاح ساختاری، به سرعت صادرات این محصولات نیز غیراقتصادی خواهند شد.

صادرات و حضور در بازارهای جهانی، قدرت و کیفیت تولید محصولات داخلی را افزایش می‌دهد و باعث بهبود مستمر می‌شود. صادرات همچون حضور در المپیادهای جهانی ورزشی است که باعث شناخت خود و رقبا می‌شود و انگیزه لازم را برای توانمند شدن به‌دست می‌آورد. صادرات ایجاد اشتغال در کشور خودی و مصرف در خارج مرزها است. واردات نیز به معنی ایجاد اشتغال در کشور بیگانه و مصرف در داخل مرزها است و آینده از آن کسانی است که در این میدان جهانی، مبارزه‌ای توانمند داشته باشند.

*رییس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن اصفهان