زهرا کاویانی

بازار ارز و به تبع آن بازار سکه این روزها با نوسانات زیادی مواجه است. قیمت دلار در یک ماه گذشته از مرز بیش از ۱۹۰۰ تومان تا مرز ۱۵۷۰ تومان کاهش پیدا کرده است. نوسانات بازار دلار هرچند تا حدود زیادی تحت تاثیر واکنش بازار به مذاکرات ۱+۵ در ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ و پیش‌بینی مثبت بودن مذاکرات ۳خرداد است، اما با این حال شاید کمتر کسی گمان می‌کرد که دلار تا این اندازه کاهش یابد.

بازار ارز در یک سال گذشته و نوسانات آن با تمام هزینه‌های بالایی که به اقتصاد کشور وارد کرده، می‌تواند تجربه خوبی برای سیاست‌گذاران اقتصادی کشور باشد. تجربه‌ای که هرچند برای اولین بار نیست که در اقتصاد ایران تکرار می‌شود، اما شاید در دوران سیاست‌گذاران فعلی کشور که سال‌های رونق نفتی و فراوانی را سپری کرده‌اند برای اولین بار رخ داده باشد. قیمت دلار تحت تاثیر عوامل متعددی از قبیل کاهش قیمت نفت، کاهش ذخایر ارزی کشور، واکنش به تعادل‌های اقتصاد کلان، تحریم‌های پی‌در‌پی اقتصادی و ورود تقاضای سفته‌بازی به این بازار در سال گذشته با نوسانات زیادی مواجه شد و قیمت به جز کاهش‌های جزئی با افزایش پی‌در‌پی همراه بوده و قیمت دلار به مرز ۲۲۰۰ هم تومان رسید. انفعال سیاست‌گذاران اقتصادی کشور در آن شرایط از نکات قابل‌توجه بازار بود. عدم پذیرش افزایش قیمت‌ها و وجود نرخ‌های چندگانه در بازار، به آشفتگی بازار ارز دامن زد؛ اما واکنش سیاست‌گذاران کشور در قبال این آشفتگی و پیامد‌ها و نتایج آن می‌تواند تجربه مناسبی برای سیاست‌گذاران فعلی اقتصاد کشور باشد.

در زمان آشفتگی بازار ارز سیاست معقولانه این بود که بانک مرکزی وجود نرخ بازار غیر‌رسمی را به رسمیت می‌شناخت و سعی می‌کرد تا نرخ بازار آزاد را با شیبی تند به نرخ بازار رسمی نزدیک کند. در کنار آن نیز افزایش نرخ سود بانکی و ایجاد سایر جذابیت‌ها برای بازار مالی، می‌توانست تقاضای سفته‌بازی در بازار ارز را کاهش دهد. با این حال در آن برهه از زمان حتی پس از آنکه نرخ سود بانکی افزایش یافت، مسوولان امر افزایش نرخ ارز را وابسته به فعالیت دلالان دانسته و نیروی انتظامی نیز اعلام کرد که با دلالان میدان فردوسی مقابله خواهد کرد. در حالی که ریشه‌یابی اقتصادی این مساله می‌توانست بازار ارز را که در ارتباط با تمامی بازارهای کشور است، به سوی آرامش هدایت کند. در حقیقت مسوولان اقتصادی کشور که در روزهای افزایش قیمت دلار معتقد به دسیسه عده‌ای در بازار و به خصوص نقش دلالان در افزایش قیمت دلار بودند، این روزها باید به علت رکود بازار دلار و کاهش قیمت‌ها دلالان بازار ارز را تشویق کنند. پس با همان منطقی که دلالان قیمت دلار را افزایش داده‌اند، با همان منطق هم می‌توان عنوان کرد که دلال‌ها باعث کاهش قیمت شده‌اند؛ در حالی که واضح است چنین نوساناتی در بازار تنها واکنش به سیاست‌های اقتصادی است.

در هر صورت نوسانات بازار ارز طی ماه‌ها و سال گذشته آسیب‌های جدی به بخش تجارت خارجی و به خصوص تولید کشور وارد کرده است. امید است که این هزینه‌ها به قیمت درس گرفتن از تجربه فعلی باشد تا مسوولان اقتصادی کشور دریابند که آشفتگی در بازارهای کشور، نتیجه دسیسه و توطئه یا سودجویی‌های دلالان نیست، بلکه نتیجه سیاست‌های اقتصادی است که اتخاذ شده و نتایج آن با تاخیر چند ماهه نشان داده می‌شود.

همین منطق در خصوص سایر بازارهای کشور نیز وجود دارد. افزایش امروز قیمت‌ها، نه نتیجه توطئه مخالفان است و نه سودجویی دلالان خرد، بلکه تنها نتیجه سیاست‌های نا‌منظم پولی است و چاره‌ای جز کنترل مخارج دولت ندارد. از این رو لازم است تا سیاست‌گذاران اقتصادی کشور از چنین تجربه‌هایی که با تحمیل هزینه زیادی برای کشور ایجاد شده است، درس گرفته و در جهت اصلاح سیاست‌های اقتصادی برآیند.