سناریوهای مذاکرات وین

آمریکایی‌ها از تمامی توان خود برای بهینه‌سازی نتایج مذاکرات بهره گرفته‌اند. دیپلماسی چندجانبه آمریکا با کشورهای گروه ۱+۴ منجر به جلوه‌هایی از هماهنگی در کنش تاکتیکی آمریکا، اروپا، روسیه و چین دارند. کشورهای اروپایی انگاره بسیار مشابهی با سیاست‌های راهبردی آمریکا دارند. آنان تلاش می‌کنند تا زمینه شکل‌گیری دیپلماسی موسع در ارتباط با مذاکرات هسته‌ای برجام را در دستور کار قرار دهند. اگرچه تاکنون مذاکرات روند سازنده و همکاری‌جویانه‌ای داشته است، اما نشانه‌ای از نتیجه‌بخشی مذاکرات برای ایران یا کشورهای ۱+۴ به همراه نداشته است.

۱- اهداف دیپلماسی وین در آوریل ۲۰۲۱

مذاکرات وین با این هدف آغاز شد که ایالات‌متحده به برجام برگردد و تمامی تعهدات سال‌ ۲۰۱۵ را مورد پذیرش قرار دهد. درحالی‌که هرگونه مذاکره تابعی از سیاست قدرت و شکل خاصی از موازنه قدرت خواهد بود. آمریکایی‌ها اگرچه به این موضوع اشاره دارند که انگیزه برگشت به برجام را دارا هستند، اما در عین حال از سازوکارهای مفهومی برای تنظیم دستور کار جدیدی بهره می‌گیرند که اولا تعهدات آمریکا را کاهش دهد و ثانیا زمینه برای شکل‌گیری تعهدات و تکالیف بیشتر از سوی ایران را فراهم آورد. دستور کار مذاکرات هسته‌ای وین ماهیت کاملا پیچیده و در هم‌تنیده‌ای با سایر موضوعات راهبردی و امنیت ملی دارد. آمریکایی‌ها درصدد هستند تا شکل جدیدی از دیپلماسی گام‌به‌گام با ادبیات متنوع و تعهدات جدید را در دستور کار قرار دهند. مساله مربوط به پایان دادن به تحریم‌ها مفهوم کلی در ادبیات آمریکایی محسوب می‌شود. آمریکا موضوع تحریم‌های برجامی را در دوران دونالد ترامپ تکثیر کرده و آن را در حوزه‌های مختلف تحریم موشکی، منطقه‌ای و حقوق‌بشر نهادینه کرده است. تکثیر تحریم‌های اقتصادی و راهبردی ایران توسط آمریکا چالش بزرگ مذاکرات وین محسوب می‌شود.

۲- محورهای اصلی دیپلماسی ایرانی در وین

محور اصلی مطالبات ایران در مذاکرات وین آزادسازی پول‌های بلوکه ‌شده ایران و فعالیت‌بخشی به سیستم مالی، پولی و بانکی بین‌المللی ایران بوده است. تاکنون آمریکایی‌ها از پذیرش چنین رویکردی اجتناب کرده‌اند. موضوع آزادسازی پول‌ها به صورت  مرحله‌ای در دستور کار قرار گرفته است. آزادسازی پول‌ها از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی ماهیت عام و فراگیر ندارد. اولا آمریکایی‌ها دارای رویکرد مرحله‌ای هستند، ثانیا آنان تلاش دارند تا به ازای آزادسازی هر میزان از پول‌های ایران، امتیازات جدیدی را به دست آورند. ثالثا آمریکا آزادسازی پول‌ها را به مثابه انتقال پول به حساب‌های ایران تلقی نمی‌کند. آزادسازی برخی از پول‌های بلوکه شده ایران در قالب اعتبارات بانکی و در راستای مدل تهیه کالا و دارو طراحی شده است. شاید بتوان نشانه‌هایی از معادله رفتاری آمریکا در برابر عراق موسوم به نفت در برابر غذا و دارو را در ارتباط با جهت‌گیری جدید آمریکا در مذاکرات برجامی مشاهده کرد.

۳- محورهای اصلی سیاست آمریکا در وین

تیم سیاست خارجی آمریکا هیچ‌گونه تعجیلی برای رسیدن به نتایج زودهنگام ندارند. آنان بر این امر واقف هستند که دولت روحانی با دیپلماسی ایرانی درصدد دستیابی به نتایج زودهنگام هستند. انگیزه دولت روحانی آن است که بتواند به نتایج نسبتا مطلوبی در دوران ریاست‌جمهوری خود برای پایان‌بخشیدن به تحریم‌های برجامی نائل شود. انگار نشانه‌های مشابهی بین دیپلماسی آمریکا و ایران در سال ۱۹۸۱ و ۲۰۲۱ مشاهده می‌شود. در سال ۱۹۸۱ ایران از سیاست تعلل محاسبه‌شده برای آزادی کارگزاران سفارت آمریکا در تهران استفاده می‌کرد، درحالی‌که در سال ۲۰۲۱ آمریکایی‌ها از الگوی تعلل مرحله‌ای و اعتماد به نفس بیشتر برای رسیدن به توافق مرحله‌ای پیروی می‌کنند. شاید دولت روحانی سرنوشت نسبتا مشابهی با کارتر در ژانویه ۱۹۸۱ داشته باشد. آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده ایران ممکن است در شرایطی انجام گیرد که روحانی هیچ نقشی در ساختار بوروکراتیک ایران نداشته باشد. لازم به توضیح است که معیارهای دولت ایران برای نیل به اهدافی همانند پایان دادن به تحریم‌ها نسبتا ثابت باقی مانده است. درحالی‌که اگر فرآیند دیپلماسی و مذاکرات مرحله‌ای ادامه پیدا کند، بازیگری که انگیزه بیشتری برای نیل به پایان دادن تحریم‌ها داشته باشد، به موفقیت کمتری می‌رسد. طبیعی است که در چنین شرایطی «زمان» به نفع دولت روحانی نیست. تیم مذاکره‌کننده به این موضوع واقف است که سیاست آمریکایی‌ها ماهیت مرحله‌ای داشته و هرگونه امتیاز به ایران را براساس نشانه‌های جدیدی از موازنه قدرت تعریف می‌کنند. بازیگرانی که در مذاکرات ماراتن هسته‌ای در سال‌های ۱۶-۲۰۱۳ تعهداتی را برای جامعه ایران پذیرفتند که ما به ازای متوازنی نداشت، در فضای فعلی ناچارند تا از سیاست صبر و انتظار استفاده کنند. برای مدت طولانی است که هیچ گونه نشانه‌ای از «دیپلماسی خنده»‌ وجود ندارد. علت آن را باید واقعی بودن و تراژیک بودن فضای مذاکرات دیپلماتیک دانست.

نتیجه‌

عبور از فضای تحریم‌ها براساس دیپلماسی کنش مرحله‌ای نمی‌تواند نتیجه مطلوبی داشته باشد. ایالات‌متحده از «سیاست همه‌ یا هیچ» برای نهایی‌سازی مذاکرات بهره می‌گیرد. چنین بازیگری طبیعی است که در فضای موجود برجام از اعتماد به نفس و دست  بالاتری نسبت به ایران برخوردار باشد. دولت روحانی روزهای پایانی مدیریت اجرایی خود را سپری می‌کند. تعهدات دولت روحانی برای حل اختلافات ایران و آمریکا و بازگشت ایران به خانواده ملل در ۱۰۰ روز به نتیجه‌ای نرسیده است. شمارش معکوس برای دولت روحانی آغاز شده است. انتخابات ایران نیز از اواخر اردیبهشت ۱۴۰۰ رونق بیشتری پیدا می‌کند. بنابراین مهم‌ترین مساله آن است که دست بالای ایران در مذاکرات هسته‌ای چه خواهد بود؟ آیا روحانی و تیم مذاکره‌کننده مانند گذشته حاضر است که حوزه منافع ملی را دستخوش رقابت‌های جناحی و سیاسی در ایران کند؟ واقعیت آن است که اگر چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد، دریافت امتیاز همه‌جانبه براساس قالب‌های برجامی دور از ذهن به نظر می‌رسد. ضرورت‌های کنش دیپلماتیک در شرایطی که آمریکا بازی «همه یا هیچ» را اتخاذ کرده، بهره‌گیری از سازوکارهای مرحله‌ای و متوازن در روند اعاده دیپلماسی برجامی برای پایان دادن نسبی به تحریم‌ها است. ایران تلاش دارد تا اهداف خود را از طریق مذاکرات گام به گام پیگیری کند. تحقق این امر در کوتاه‌مدت کار دشواری بوده، اما امید همیشه برای ایرانیان وجود دارد. همه ایرانیان امیدوارند که روحانی در روزهای پایانی دولت خود بتواند به موفقیتی دست یابد که به موجب آن تمامی تحریم‌های برجامی پایان یابد. واقعیت آن است که تا موضوع انتقال مالی، مبادلات پولی و فرآیندهای مربوط به بیمه، کشتیرانی و صادرات نفت انجام نشود، امید چندانی به نتایج موفقیت‌آمیز در مذاکرات وین را نمی‌توان انتظار داشت.