دولت یارانه را افزایش داده اما مردم بیش از هر زمان سفره خود را کوچک میبینند/ شایستگان خانهنشین شدهاند
یک سال است که به صورت واقعی شاهد یکدستشدن نهادها و قوا هستیم. در ابتدای کار دولت سیزدهم برخی این حالت را مثبت میدانستند و میگفتند اگر قوا یکدست شود، کارها بهتر جلو خواهد رفت و البته بودند کسانی که به شدت نسبت به چنین شرایطی انتقاد وارد میکردند زیرا باور داشتند در یکدستشدن قوا دو موضوع نظارت و شفافیت و متعاقب آنها کارآمدی تضعیف میشود.
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «من باور دارم تا وقتی نظام حزبی شکل نگیرد، نظام سیاسی در مسیر درستی قرار نمیگیرد. این مطلوب من برای اداره کشور نظام حزبی است تا افراد با کارنامه مشخص در عرصه سیاسی حضور یابند و رقابت واقعی سیاسی شکل بگیرد تا مردم مجبور نشوند بین بد و بدتر انتخاب کند. تحلیلگران علوم سیاسی نقش دکتر اورژانس را برای نظام سیاسی ایفا میکنند تا علائم حیاتی را حفظ کنند و امروز آنها میگویند که باید تحزب در کشور جریان داشته باشد تا دموکراسی محقق شود. با این مقدمه میخواهم بگویم که یکدستی نهادها و قوا حتما به ضرر مدیریت سیاسی است. وقتی حاکمیت یکدست میشود، رویکردهای نظارتی و تقاضاهای شفافیت تضعیف میشوند؛ برای مثال در یک سال گذشته مشخص نشد منابع یارانههایی که دولت در اختیار داشت، چه شد. هیچکس هم دولت را ملزم به پاسخگویی نمیکند زیرا قوا یکدست عمل میکنند. اکنون دولت یارانهها را افزایش داده است اما مردم بیش از هر زمان سفرههای خود کوچک میبینند و این میزان یارانه به هیچوجه کفاف زندگی مردم را نمیدهد. خب مگر نه اینکه قوه مقننه ناظر است؟ پس چرا بر رفتار دولت نظارت نمیکند؟ چون یکدست شدهاند».
او ادامه داد: «دولت در کشور زمانی خوب عمل میکند که خود را پایبند به پاسخگویی، شفافیت و برنامهمحوری بداند اما این شرایط برای دولت مهیا نمیشود زیرا تقضایی در این سه مورد از دولت نمیشود. چنین تقاضاهایی زمانی مطرح میشوند که جریانی رقیب در صحنه سیاسی حضور داشته باشند و وقتی رقیب در میدان نباشد، دولتها خودمختار عمل میکنند. مثلا کسی نمیپرسد در شرایط تحریم روزانه چهقدر ضرر ارزانفروشی نفت را میدهیم؟ چرا این پرسش مطرح نمیشود زیرا مجلس در حاشیه عرصه سیاست خارجی کشور است. از سوی دیگر در این شرایط مدیریت اجرای و مسئولیت قانونگذاری و نظارتی به میزانی تضعیف میشود و افرادی روی کار میآیند که در شأن ملت نیستند».
این نماینده پیشین درباره اینکه آیا در دولت روحانی شرایط باتوجه به یکدست نبودن قوا بهتر بود، بیان کرد: «امن باور دارم اینطور نبود که دولت آقای روحانی نماینده یک جریان مستقل باشد. او نماینده جریان فرصتطلب سیاسی بود. کدام یک از شعارهای روحانی تحقق یافت؟ او و دولتش به قدری ضعیف عمل کردند که باعث سرخوردگی بخشی از رأیدهندگان خود شدند. بحث من فقط دولت روحانی یا رئیسی نیست؛ میخواهم بگویم وقتی نظام سیاسی حزبی نیست یا مثل حالا با یکدستی قوا روبهرو میشویم یا مثل دوره روحانی با فرصتطلبی سیاسی».
او مهمترین موضوعی که امروز در ایران نادیده گرفته میشود را توسعه دانست و مطرح کرد: «آنچیزی که در سیاستبازیها فراموش شده است، کلیدواژه توسعه است. توسعه در ایران مظلوم است و شاید بهتر باشد بگویم مغضوب است و گرچه این کلیدواژه علوم سیاسی بسیار مهم است اما در ایران شاخصهای دیگری برای مدیریت سیاسی بیان میشود. همین چین که برخی دوستان به آن بسیار علاقه دارند، گرچه از نظر نظام سیاسی بسیار خشک محسوب میشود اما شاخصهای توسعهای مهمی دارد و یک استاندار در چین تنها یک سال فرصت دارد به شاخص توسعه تعیینشده مثلا بین ۸ تا ۱۱درصد برسد و اگر نرسد خودبهخود برکنار میشود اما در ایران به جای محور قراردادن شاخص توسعه، مسئولیتها بر اساس شعار و سخنرانی و گاه بر اساس میزان توانایی فرد در تخریب دیگران داده میشود و یک فرد یا حتی یک جناح سیاسی پاداش شعارش را میگیرد».
فلاحتپیشه در پایان گفت: «در تمام دولتهای چنددوره اخیر افرادی که وزن سیاسی-اقتصادی لازم را داشته باشند، دارای مسئولیت نبودهاند و آنهایی که از شایستگی مدیریت سیاسی و اقتصادی برخوردار بودند عموما خانهنشین شدند. متأسفانه در ایران آنهایی به جایگاههایی میرسند که در شعاردادن و فرصتطلبی تخصص دارند و به هیچوجه حتی مفهوم توسعه را درک نمیکنند».
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.