سیاست خارجی سختگیرانه دولت رئیسی
اظهارات اخیر مقامات سیاست خارجی ایران، آغاز مذاکرات بر سر احیای برجام در آینده نزدیک را محتملتر کرده است. با این حال بازار گمانهزنیها در باب مواضع جدید دولت ایران و نتیجهبخش بودن این گفتوگوها در رسانه ها یسار پررونق شده است. محمد آیتاللهیتبار، دانشیار روابط بینالملل در دانشگاه تگزاس و عضو موسسه بیکر در دانشگاه رایس برای سیاست عمومی، با انتشار مقالهای با عنوان «ایران عقبنشینی نمیکند» در پایگاه نشریه فارن افرز، با بررسی اصول جدید سیاست خارجی دولت تازه بر سر کار آمده ایران استدلال کرده که تیم مذاکرات بر اساس این اصول سرسختی زیادی را از خود نشان خواهند داد چرا که با برجام یا بیبرجام تفاوتی در دیدگاه و عملکرد آنها به وجود نمیآید.
سیاست خارجی سختگیرانه
نویسنده در این مقاله آورده است: در شرایطی که ایران و آمریکا خود را برای آغاز مذاکرات احیای توافق هستهای -که واشنگتن در سال 2018 از آن خارج شد- آماده میکنند، مقامات تازه بر سر کار آمده در تهران در حال ایجاد زمینه برای در پیش گرفتن یک سیاست خارجی جدید قاطعانه و سرسختانه هستند. ایران باور دارد که واشنگتن فریبکارانه و با بیاحترامی با ایران رفتار کرده و اهرمهای اقتصادی و نظامی اش را در برابر دشمن دیرینه خود به کار بسته است.
به تازگی، مذاکره کننده ارشد هستهای ایران اعلام کرد که مذاکرات تا پیش از پایان ماه نوامبر در وین از سر گرفته میشود. و این در حالی است که با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محافظهکار ایران در ماه اوت، دیپلماسی متوقف شده است.
دوری از ستون اصلی سیاست خارجی دولت قبل
فارن افرز در ادامه آورده است که اگرچه احتمالا دولت رئیسی تمایل به شرکت در مذاکرات دارد، اما احیای برجام ستون اصلی سیاست خارجی دولت را تشکیل نمیدهد. دولت جدید در ایران، موضع هستهای جدیدی را اتخاذ کرده که حول دو محور اصلی می چرخد: افزایش ظرفیتها جهت مقابله به مثل سریع علیه ایالات متحده در صورت تخطی از توافقات و گره نزدن گشایش در اقتصاد ایران با برجام از طریق ایجاد یک نظام اقتصادی خوداتکا و در تعامل با شرق.
در حالی که توسعه برنامه هستهای ایران به سرعت پیش میرود، برخی در واشنگتن خواستار «پلن B» شدهاند که شامل تحریمهای اقتصادی گستردهتر و تهدید به استفاده از نیروی قهری در صورت ادامه روند فعلی است. ایران در حال حاضر با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکند و هدف از این اقدامات تحت فشار قرار دادن دولت برای احیای برجام است که از قضا میتواند در بهبود این مشکلات ثمربخش باشد.
پلن B همان پلن A است!
به نوشته فارن افرز، با این حال بسیار بعید است که ایران تسلیم چنین اجباری شود. مقامات محافظهکار تهران نسبت به مزایای اقتصادی احیای برجام مشکوکاند و از طریق تقویت صنایع داخلی و ایجاد روابط جدید با قدرتهای در حال رشد آسیا به دنبال ایجاد یک اقتصاد مقاوم در برابر تحریمها هستند. از نگاه رئیسی، در صورت احیای برجام هم ایالات متحده به دنبال کنترل کردن ایران است، بنابراین او بر تقویت اهرمهای نظامی و اقتصادی کشور برای محافظت از نه تنها ایران، بلکه دیگر شیعیان، در برابر آنچه که او بهعنوان یک تهدید وجودی میداند، متمرکز است.
در واشنگتن، گفتگو درباره پلن B علیه ایران بسیار رایج شده است. اما از نظر جمهوری اسلامی، پلن B همان پلن A است و پلن A از همان اول همین پلن B بود.
یک بار مرا فریب دادی، شرم کن!
ایران عدم تقارن در چارچوب برجام را به خوبی درک میکند. تعهدات ایران برای محدود کردن فعالیتهای هستهایاش دارای معیارهای فنی مشخصی است که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی قابل راستیآزمایی است. با این حال، هیچ فرمول مشخصی وجود ندارد که مزایای اقتصادی ایران را در ازای لغو تحریمها محاسبه کند. علاوه بر این، تهران در صورت خروج از توافق با اعمال مجدد سریع تحریمها مواجه میشود، اما واشنگتن با خروج از توافق با مجازات جدی مواجه نشد.
در نتیجه، ایران نگران است که در صورت بازگشت کامل به برجام، اهرم هستهای خود را بدون کسب منافع وعده داده شده، از دست بدهد. این دقیقا همان چیزی است که در سال 2015، زمانی که توافق برقرار شد، رخ داد. ایران به سرعت برنامه هستهای خود را مطابق با توافق کاهش داد، 98 درصد اورانیوم غنی شده خود را به خارج از کشور ارسال کرد و نظارت مضاعف آژانس را پذیرفت. با این حال، شرکتهای بینالمللی و موسسات مالی به دلیل عدم اطمینان در مورد لغو دائمی تحریمها، همچنان تا حد زیادی از حضور و مبادله با بازار ایران خودداری کردند. تردید آنها در مبادلات تجاری با ایران پس از انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری و خروجش از برجام به اثبات رسید.
بیاعتمادی به گفتاردرمانی
حال ایران بار دیگر با وضعیت مشابهی مواجه است. این کشور گمان می کند که بازگشت کامل به توافق، ممکن است هیچ مزیت ملموسی به همراه نداشته باشد جز اعمال فشار بیشتر و از دست دادت قدرت چانهزنی هستهایاش. مقامات ایالات متحده ادعا میکنند که مایل به بحث در مورد راههای رفع این نگرانیها هستند، اما نمیتوانند تضمین کنند که پس از خروج بایدن از کاخ سفید، ایالات متحده دوباره از توافق خارج نخواهد شد. رهبران بریتانیا، فرانسه و آلمان در بیانیه اخیر در اجلاس گروه بیست ظاهرا تلاش کردهاند که با قرار گرفتن در پشت توافق، نگرانیهای ایران را کاهش دهند و گفتند که آنها از تعهد بایدن برای حفظ پایبندی کامل به توافق «تا زمانی که ایران همین کار را انجام دهد» حمایت میکنند.
رابرت مالی، نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران اعلام کرده در صورت همکاری ایران برای احیای توافق، «به سرعت تمامی تحریمهای مغایر با برجام لغو میشود». اما حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه آن را تنها «گفتاردرمانی» توصیف کرده است. مقامات ایرانی این مسئله را پیش میکشند که دولت بایدن چگونه میخواهد مشخص کند که کدام تحریمها با توافق هستهای ناسازگار است. و این در حالی است که بسیاری از تحریمهای اعمال شده در دوره ترامپ با عنواینی چون نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم برچسبگذاری شدهاند.
پافشاری بر اصل اول؛ تلافی فشارها با نگاه به متحدین
بنابراین، اولین اصل سیاست خارجی رئیسی، ایجاد و حفظ اهرمهایی است که واشنگتن را از زیر پا گذاشتن هرگونه توافق بازدارد، و به تبع آن بار دیگر یک شوک اقتصادی ایجاد کند که میلیونها ایرانی را در فقر فرو ببرد.
ایران هم اکنون نیز آمادگی خود را برای تلافی فوری هرگونه اعمال فشار، خرابکاری و یا حمله اعلام کرده است. به عنوان مثال، ایران در اعتراض به امتناع آژانس بینالمللی انرژی اتمی از محکوم کردن ترور اخیر دانشمند هستهای ایران و خرابکاری علیه تأسیسات تحت نظارت ایران، که هر دو ادعا میشود توسط اسرائیل انجام شده، همکاری با آژانس را کاهش داده است.
ایران همچنین روی تقویت رابطه با متحدانش در سراسر خاورمیانه متمرکز شده است. سردار [شهید] قاسم سلیمانی، فرمانده فقید نیروی قدس سپاه پاسداران، سه ماه قبل از ترور توسط آمریکا، گفته بود که شش نیروی مردمی ایدئولوژیک را در سراسر خاورمیانه ایجاد کرده تا از ایران در برابر هرگونه حمله دشمنان محافظت کند. به گفته یکی از فرماندهان ارشد سپاه که اخیراً سخنان سردار سلیمانی را نقل کرده، این نیروها شامل حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، حوثیهای یمن، نیروهای سوری طرفدار ایران و نیروهای حشد الشعبی عراق هستند که تهران آنها را «محور مقاومت» مینامد. از آنجایی که ایران انتظار فشار بیشتری از سوی ایالات متحده دارد، با توافق یا بدون توافق، این اقدامات نشان دهنده عزم این کشور برای ادامه مسیر است.
ابتکار اصل دوم؛ گردش به شرق و انحراف از وزارت برجام
اصل دوم سیاست دولت رئیسی پیوند نزدن اقتصاد کشور به مذاکرات برجام است. اگرچه دولت قبل امیدوار بود که از برجام به عنوان وسیله ای برای گشودن بازار وسیع ایران به روی شرکتهای غربی استفاده کند، تیم رئیسی مصمم است تا با تقویت روابط اقتصادی خود با چین، روسیه و همسایگانش، ایران را از اثرات تحریمها مصون نگه دارد. دولت جدید مدعی است چهل درصد از فعالیتهای سیاست خارجی خود را به دیپلماسی اقتصادی و تجارت خارجی اختصاص میدهد - انحرافی از دولت روحانی که محافظهکاران حاکم ادعا میکنند وزارت امور خارجه را به وزارت برجام تبدیل کرده بود.
از نگاه دولت احیای برجام میتواند روابط اقتصادی و امنیتی ایران با شرق را به ویژه پس از پذیرش اخیر این کشور در سازمان همکاری شانگهای تسهیل کند. اما حتی بدون توافق هستهای، ایران متحدان غیرآمریکایی را به عنوان شرکای تجاری قابل اعتمادتر می بیند.
دولت رئیسی همچنین متعهد به تقویت ظرفیت صنایع داخلی کشور است. تیم مشاوران نسبتا جوان اقتصادی رئیسجمهور معتقدند که در واکنش به تحریمها، کارآفرینان ایرانی در راستای تولید کالاهای باکیفیت برای بازارهای داخلی قدم برداشتهاند. آنها نگرانند که در صورت رفع تحریمها، شرکتهای بزرگ بینالمللی میتوانند بار دیگر تولیدکنندگان داخلی را از بازار بیرون برانند. دستور ممانعت از واردات لوازم خانگی از کره جنوبی، تنها به سبب انتقام از این کشور به سبب عدم پرداخت بدهی هفت میلیارد دلاری سئول به تهران به دلیل تحریم های آمریکا اتخاذ نشد، بلکه یک گام در کارزار بزرگتری برای محافظت از کسبوکارهای ایرانی به شمار میرود.
علاوه بر حرکت به سوی اقتصاد خودکفا، ایران اکنون به دنبال اعمال نفوذ اقتصادی بیشتر در خاورمیانه، به ویژه در کشورهایی است که دارای نفوذ سیاسی است. از جمله اینکه در واکنش به بحران انرژی لبنان، ایران چندین محموله فرآورده های سوختی را از طریق سوریه و به واسطه حزب الله ارسال کرده است. امیرعبداللهیان علاوه بر وعده ارسال محمولههای بیشتر، ساخت دو نیروگاه در لبنان را در مدت 18 ماه پیشنهاد کرده است. وی همچنین با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه دیدار کرده است تا درباره نقش ایران در بازسازی اقتصادی کشور جنگ زده گفتگو کند.
تیم سیاست خارجی رئیسی همچنین برای مصادره وجهه غیرایدئولوژیک دولت روحانی تلاش کرده شعارهایی از قبیل «عمل گرایی» و «منافع ملی» را به کار بندد و اعلام کند که اساس موضع ایران در همکاری با هر کشوری است. بر این اساس، دولت درصدد است تا هیچ دری را به روی همکاریهای آینده نبندد: امیرعبداللهیان با اشاره به دیدارهای اخیر خود با هجده وزیر خارجه اروپایی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر، مدعی شد که محور اقتصادی ایران به معنای این نیست که «غرب را کنار می گذاریم» نیست. با این حال رفتار بر گفتار مرجح است. با یا بدون برجام، ایران سرنوشت اقتصادی خود را به آسیا و خاورمیانه گره زده است.
همه گزینههای روی میز
استراتژی دولت رئیسی مبتنی بر یک فرض اساسی در مورد رابطه ایران با ایالات متحده است که نخبگان محافظهکار حاکم این کشور از زمان تأسیس جمهوری اسلامی تاکنون داشته اند. بر اساس این دیدگاه، اندازه، تاریخ، موقعیت ژئواستراتژیک و منابع اقتصادی ایران، کشور را به یک هژمون طبیعی منطقهای و تهدیدی بالقوه برای متحدان آمریکا در خاورمیانه تبدیل میکند. بنابراین ایالات متحده مصمم است ایران را تحت فشار اقتصادی و نظامی نگه دارد. در نتیجه، حتی در صورت وجود توافق هسته ای، بدون شک واشینگتن راههای دیگری برای تضعیف و منزوی کردن ایران خواهد یافت.
مقامات ایرانی میگویند که این موضوع در نحوه مذاکره دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی با همتایان ایرانی خود منعکس شده است. به گفته امیرعبداللهیان، اگرچه مذاکرهکنندگان ایرانی از اختیارات کافی برای گفتوگو درباره هر موضوعی برخوردارند، اما همتایان آنها آزادی عمل محدودی دارند و دستورالعملهایی برای طرح موضوعات دیگر مانند نقش منطقهای و برنامه موشکی ایران دریافت میکنند.
مقامات ایرانی این را تاکتیکی میدانند که هدف آن حل واقعی هیچ مشکلی نیست، بلکه برای گرفتن امتیاز از ایران بدون پرداخت متقابل است. به نظر آنها، این مسئله توضیح می دهد که چگونه جورج بوش پدر با وجود آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان به تعهد خود در دهه نود مبنی بر «حسن نیت موجب حسن نیت میشود» پایبند نماند، چگونه جورج بوش با وجود آنکه از همکاری ایران برای سرنگونی طالبان در سال 2001 سود برد، به فاصله چند ماه بعد از آن تهران را در «محور شرارت» قرار داد و اینکه چگونه باراک اوباما بدون حذف معنی دار تحریمهای آمریکا مجاب به توافق برجام کرد.
در نتیجه، دولت رئیسی انتظار دارد یک توافق جدید باعث افزایش چشمگیر کارزار فشار ایالات متحده به منظور محروم کردن ایران از هرگونه منافع ملموس حاصل از کاهش تحریم ها شود. مقامات ایرانی مدعی هستند که مایلند در مورد سایر موضوعات مورد علاقه به صورت دوجانبه گفتگو کنند، مشروط بر اینکه ایالات متحده موافقت کند در یک زمان و بر سر یک موضوع مشارکت کند، با این حال آنها معتقدند که واشینگتن تنها به دنبال توافقی است که موجب تضعیف جمهوری اسلامی شود. راهبرد تهران، مقاومت در برابر نفوذ آمریکا در هر مرحله و پاسخ دادن به هر گونه زور با اجبار است. حتی در حالی که این کشور برای از سرگیری مذاکرات بر سر توافق هسته ای آماده میشود، زمینه را برای همه احتمالات -از جمله درگیری با ایالات متحده- پیشبینی میکند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.