انتشار کتاب جامعهشناسی سیاست خارجی ایران در چارچوب دیپلماسی هستهای
در کتاب جامعهشناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، موضوع و مسائل جامعهشناسی سیاست خارجی به عنوان مبحثی مغفولمانده در زمینه مطالعات سیاسی و بینالمللی مرتبط با ایران در مرکز توجه قرار گرفته و برای این منظور بهتفصیل، مباحث نظری مرتبط با جامعهشناسی سیاست خارجی طرح و تبیین شده و به این مقوله در چارچوب برنامه و دیپلماسی هسته ای ایران نگریسته شده است.
در این کتاب، مطالعه راهکارهای سیاست خارجی و همچنین دیپلماسی هستهای ایران از آغاز، یعنی از زمانی که این برنامه در سال ۱۳۸۱ در کانون توجه بینالمللی قرار گرفته تا زمان انعقاد و اجرای برجام در سال ۱۳۹۴ آورده شده است و این مطالعه حاکی از وجود نوسانات و فراز و فرودهای مختلف در سیر و روند طیشده آن است.
کتاب مذکور تاثیر اجماع میان نیروهای سیاسی و اجتماعی داخلی از یکسو و نیروهای موثر بینالمللی از سوی دیگر را بر سیر و روند دیپلماسی هستهای ایران بررسی کرده و درصدد است میزان دستیابی به اهداف دیپلماسی هستهای در این زمینه را در هر دوره زمانی برآورد کند، سپس این میزان را در هر دوره با «وضعیت اجماع داخلی» و «وضعیت اجماع بینالمللی» و آنگاه تقارن میان این دو شرایط را مورد قیاس، سنجش و ارزیابی قرار دهد. بنابراین از دو منظر مکمل، یعنی جامعهشناسی سیاسی ایران از یکسو و سیاست بینالملل از سوی دیگر، به سیاست هستهای جمهوری اسلامی ایران نگریسته شده است.بر این اساس در این کتاب، سه دوره زمانی مورد مطالعه قرار گرفته است. دوره نخست مربوط به حد فاصل دو بازه زمانی میان مرداد ۱۳۸۱ تا مرداد ۱۳۸۴ است؛ یعنی از زمانی که برنامه هسته ای ایران مورد توجه غرب قرار گرفت تا مرداد ۱۳۸۴ که سید محمد خاتمی دولت را به منتخب جدید یعنی محمود احمدینژاد تحویل داد.
دوره دوم حد فاصل مرداد ۱۳۸۴ تا مرداد ۱۳۹۲ را شامل میشود که طی آن احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور ایران حضور داشت. دوره سوم حد فاصل سالهای مرداد ۱۳۹۲ تا اسفندماه سال ۱۳۹۴ را شامل میشود؛ یعنی دورهای که حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد تا زمانی که توافق جامع هستهای (برجام) حاصل و آنگاه اجرایی شد. در پایان نیز به دوره پس از خروج آمریکا از برجام نیز نگاهی گذار شده است.
هدف اصلی این کتاب تلاش برای پر کردن خلأ تحلیلی و تبیینی در سیاست خارجی ایران بهگونهای است که اهمیت همزمان متغیرهای اجتماعی و بینالمللی را مورد تاکید قرار دهد. افزون بر این، سعی شده است مدلی نظری برای تحلیل سیاست خارجی ارائه شود که مطالعه همزمان و توامان هردو دسته از متغیرهای داخلی و بینالمللی و برهم کنش آنها بر یکدیگر را ممکن و موجه سازد.