مولوی عبدالحمید: اصلاح‌طلبان در مورد طالبان تندروی می‌کنند/ مذهب را از فرم استخدام بردارید

بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی بنای وحدت اسلامی‌را در کشور گذاشت و کنفرانسی تحت عنوان کنفرانس وحدت اسلامی‌را به پیشنهاد آیت الله منتظری و حمایت حضرت امام (ره) پایه گذاری کردند. شما کنفرانس وحدت اسلامی‌۱۴۰۰ تهران، به نوعی میزبان علمای جهان اسلام بودید و در اختتامیه کنفرانس در پاسخ به‌ آیت‌الله اصری رئیس شورای علمای شیعه افغانستان فرمودید ما از همه حکام اسلامی‌ انتظار داریم که نسبت به مذاهب کشور خودشان حساسیت داشته باشند، گویا گلایه پشت این سخن شما نهفته بود؟

اهل تسنن بر سینه اختلاف‌افکنان فرقه‌ای دست رد زدند

در بیشتر کشور‌های دنیا بسیاری از اقلیت‌ها مشکل دارند و توجه به آن‌ها کمتر است. البته در برخی دیگر از کشور‌ها برعکس است. یعنی آنقدر به اقلیت‌ها رسیدگی می‌کنند که وضعیت آن‌ها از اکثریت بهتر است. اما در بخش زیادی از کشور‌های دنیا به اقلیت‌ها کمتر توجه می‌شود.

در بسیاری از مسائل به جامعه اهل سنت در ایران اسلامی‌ خوب رسیدگی شده است. یا حداقل می‌توان گفت تفاوتی بین اقوام و مذاهب ایرانی نبوده است. از جمله در خدمات رسانی و مسائلی مثل آبادانی و عمران، جامعه اهل سنت گلایه و شکایتی ندارد و اگر در جایی اهل تسنن گلایه یا مطالبه‌ای دارند به همان میزان شیعیان هم گلایه‌مند هستند. مهم‌ترین چیزی که بعد از پیروزی انقلاب مطالبه داشته و زیاد به آن رسیدگی نشده است، مشارکت اهل سنت است. انتظار این بوده که وقتی در ایران بنا شایسته سالاری دینی بوده است باید همه اقوام و مذاهب ایرانی -که افراد شایسته‌ای دارند- استفاده می‌شد، چون ایرانی هستند و وطن اول و آخر آن‌ها ایران اسلامی‌است. آن‌ها برای امنیت کشورشان جنگیده‌اند و در ۸ سال دفاع مقدس شهید و اسیر داده‌اند. در تمام صحنه‌های انقلاب حضور فعال داشتند. بر سینه کشور‌هایی که می‌خواستند اختلاف فرقه‌ای و مذهبی درست کنند و ناامنی ایجاد کنند دست رد زده‌اند. چون ایران وطن آن‌ها است و خواهان حفظ تمامیت ارضی ایران هستند؛ لذا این را حق خود می‌دانند که آن‌ها هم بتوانند برای کشورشان خدمت کنند و در اداره کشورشان سهیم باشند. در افغانستان هم توصیه ما این است که به نحوی رفتار شود که از شایستگان همه اقوام و مذاهب در اداره امور افغانستان استفاده شود.


در تاریخ اسلام مصلحان متعددی داشته‌ایم. مصلحان متأخری مانند مصطفی عبدالرزاق، شیخ محمد شلتوت، مجید عبدالسلیم، آیت الله بروجردی، علامه محمدتقی قمی، حضرت امام (ره) و حتی شما تلاش‌های زیادی برای وحدت اسلامی‌و تقریب مذاهب انجام داده‌اند. اما با گذشت سده‌ها ما شاهد تکفیر و برخورد‌های خشونت آمیز مسلمانان نسبت به هم هستیم، مشکل کجاست؟

انشعابات در بین مسلمانان وجود داشته است. دشمنان وارد صحنه شده‌اند و با استفاده از این انشعابات، مسلمانان را تحریک کرده‌اند که اختلافات شدیدتر شود. در طول تاریخ توطئه دشمن و استکبار جهانی این بوده است که مسلمانان نتوانند قدرت گذشته خود را احیا کنند؛ لذا برای ایجاد تفرقه تلاش‌های بی وقفه‌ای داشته‌اند. حتی امپراطوری اسلامی‌ را هم از راه‌ ایجاد اختلاف شکست دادند وگرنه هیچ یک از این دشمنان توانایی تعرض به مسلمانان را نداشتند. بزرگانی که شما نام بردید احساس کردند که تنها راه‌ بازیابی این عزت از دست رفته، برگشت مسلمانان به اتحاد است و معتقد بودند که مسلمین برای منافع خودشان هم شده باید متحد شوند و امروز این نیاز بیشتر احساس می‌شود. ظاهرا استراتژی استکبار جهانی یا صهیونیسم بین‌الملل ایجاد اختلاف و تفرقه بین مسلمانان است و از این راه می‌خواهند به منافع خودشان برسند. در شرایط حاضر ما احساس می‌کنیم باید رهبران جهان و اندیشمندان و مخصوصا در جمهوری اسلامی‌بیشتر بر وحدت اسلامی‌تاکید کنند.

ایران الگوی وحدت اسلامی‌باشد

معتقدم در این زمینه تنها یک موسسه مثل مجمع تقریب مذاهب کافی نیست. بلکه تمام ارکان نظام و تمام وزارتخانه‌ها و دولت و حاکمیت باید وحدت را استراتژی خود قرار دهد و به نحوی در مسیر وحدت حرکت شود که‌ ایران اسلامی‌ بتواند یک الگویی از وحدت در دنیا باشد، به طوری که دنیا هم آن را بپذیرد. به نحوی عمل شود هیچ تفاوتی بین اقوام و مذاهب ایرانی وجود نداشته باشد. صحبت آیت الله شهریاری که رئیس مجمع تقریب و مسئول دبیرخانه آن مجمع است بر این مبنا بود که ما در این راستا تلاش می‌کنیم. در گذشته‌ اینگونه نبود. قبلا یک موسسه‌ای بود که در راستای وحدت اسلامی‌ تلاش می‌کرد، اما الان همه هزینه آن را نظام جمهوری اسلامی‌ تامین می‌کند. از طرفی در شرایط حاضر تنها یک موسسه نمی‌تواند در دنیای اسلام بحث وحدت مسلمانان را تحقق بخشد. ما نیاز داریم با شتاب بیشتر در جهت وحدت مسلمانان اقدام کنیم.

من احساس می‌کنم بعد از ۳۶ سال که از پایه گذاری این کنفرانس می‌گذرد خروجی مطلوبی به دست نیامده است. چه کار‌هایی باید انجام می‌شد که نشد؟

برای وحدت کمتر حرف و بیشتر عمل کنیم

به نظر من بزرگترین عاملی که می‌توانست تأثیر بگذارد این بود که عملاً وحدت را پیاده می‌کردیم. اگر وحدت عملی بود و پشتوانه حرف ما عمل بود، دنیا این حرف را می‌شنید و به آن توجه می‌کرد؛ و اهل سنت هم گلایه نمی‌کردند. ولی اگر به زبان حرف بزنیم و در دل‌مان چیز دیگری باشد، درست نمی‌شود. وقتی رضایت اهل سنت گرفته شود و واقعاً به وحدت عمل کنیم، اهل سنت هم از صمیم قلب در جهت وحدت همکاری خواهند کرد. در واقع اهل سنت برای جمهوری اسلامی یک پتانسیل هستند که می‌تواند خیلی از مسائل را به وسیله اهل سنت حل کند. در صورتی که وحدت داخلی عملا جاری شود و ما هم شهادت می‌دهیم که‌اینجا مشکلی نیست. اگر به مشکلات ما توجه کنند ما جمهوری اسلامی را در سطح آنتن‌ها و رسانه‌های دنیا می‌بریم که در اینجا وحدت است و هیچ مشکلی وجود ندارد. حتی اگر کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم، خیلی از مشکلات حل می‌شود.

کشور‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به مذاکره با یک طالبان میانه‌رو در دوحه دلخوش بودند. به زعم این کشور‌ها آن طالبان میانه‌رو دوحه امروز در افغانستان قدرت زیادی ندارد. شما با کدام بخش از طالبان همدل‌تر و نسبت به کدام گروه طالب امیدوارتر هستید؟

در تلاشیم طالبان بازوی جمهوری اسلامی ایران شود

طالبانی که الان حکومت را در افغانستان در دست گرفته‌اند ۲۰ سال با ناتو و آمریکا جنگیدند. در گذشته هم وقتی شوروی سابق شکست خورد و بین احزاب اسلامی افغانستان اختلاف گسترده پیدا شد، طالبان ظهور کردند. انگیزه ظهور طالبان این بود که‌این احزاب نمی‌توانند با هم کنار بیایند و کشور به چالش کشیده می‌شود.

طالبان از قندهار ظهور کردند و رهبرشان هم آنجا بود. مردم هم که دیدند که احزاب نمی‌توانند با هم کنار بیایند از آن‌ها حمایت کردند؛ لذا طالبان افغانستان را تصرف کردند. اما در آن دوره تجربه زیادی نداشتند. وقتی آن اتفاقات در آمریکا رخ داد بالاخره اختلافاتشان بر روی مسئله بن لادن پیش آمد که آمریکایی‌ها خواهان تحویل دادن بن لادن بودند و طالبان هم حاضر به‌این کار نشد، جنگ در گرفت و طالبان در آن زمان شکست خوردند و به جنگل‌ها و کوه‌ها رفتند و به مبارزه با آمریکا ادامه دادند. این مبارزه دوم ۲۰ سال طول کشید. تا اینکه آمریکا شکست خورد و از افغانستان خارج شد.

این طالبان که الان آمده‌اند خیلی تغییر کرده‌اند. در این مدت مصیبت‌های زیادی بر سرشان آمده است. در این راستا همه اقوام با آن‌ها همراه هستند. حال ممکن است یک قوم بیشتر و یک قوم کمتر با آن‌ها همراه باشد، اما به طور کلی حرکت طالبان یک حرکت قومی نیست. بلکه یک حرکت دینی و اسلامی‌است. یک حرکتی برای آزادی افغانستان بوده است. در شرایط حاضر بخش بزرگی از جامعه افغان از طالبان حمایت می‌کنند. کسانی هم که الان در راس هستند، بسیاری از آنها علما هستند. گرچه‌این‌ها در مدارس رشد کرده‌اند باز هم یک تحصیلات دانشگاهی دارند. الان این طالبان، طالبان سابق هم نیستند. من قبول ندارم که طالبان یک حرکت پشتون است. چرا که تاجیک‌ها، ازبک‌ها و همه طیف‌ها افغانستان همراه آن‌ها هستند. این‌ها تازه آمده‌اند دنیا باید به‌این‌ها فرصت دهد. از جا‌های دیگر علمای جهان اسلام تلاش دارند که اگر جایی مشکلاتی هست، این‌ها را اصلاح کنند.

ما خیلی امیدوار هستیم که‌ آینده در افغانستان یک کشور اسلامی باشد که حتی یک بازو برای جمهوری اسلامی و کشور‌های دیگر باشد.

اصلاح‌طلبان در مورد طالبان تندروی می‌کنند

از جمله تعهدات طالبان این است که از جانب این‌ها به هیچ همسایه‌ای آسیبی نرسد. به مخالفان هیچ کشوری را اجازه فعالیت ندهند. ممکن است به افرادی پناهندگی دهند، اما نه‌اینکه فعالیت کنند. بلکه برای اینکه آنجا زندگی کنند. ما نمی‌گوییم هیچ مشکلاتی ندارند. مثلا در بخش زنان مسائلی مطرح است ما هم از طریق رسانه پیگیر هستیم که برای زنان تا عالی‌ترین درجه تحصیل را فراهم کنند. چون رشد زنان هیچ تضادی با اسلام ندارد. حتی باید زنان هم بتوانند فعالیت اجتماعی داشته باشند. ما در تلاشیم. خودشان هم دارند تلاش می‌کنند که آزادی بیان و آزادی قلم وجود داشته باشد و به حقوق انسان حرمت بگذارند. احزاب‌ها در چارچوب شریعت اسلام فعالیت‌ها داشته باشند. امیدواریم در آنجا به قومیت‌ها و مذاهب توجه کنند و از ان‌ها در اداره حکومت استفاده کنند. حتی به ادیان و حقوق آن‌ها هم توجه کنند.

اما جهانیان باید به‌این‌ها فرصت دهند. پیش داوری نکنند و بر اساس گذشته طالبان قضاوت نکنند. رسانه‌های اروپایی و آمریکایی تبلیغات منفی زیادی علیه طالبان دارند. در اینجا اصلاح‌طلبان هم یک مقدار در خصوص طالبان تندروی می‌کنند. ما معتقدیم باید به طالبان فرصت دهیم و در جهت اصلاح آن‌ها تلاش کنیم. چرا که این‌ها به نام دین آمده‌اند. شاید بتوانند اسلام واقعی را پیاده کنند، اسلامی که فراتر از قوم و مذهب و جنسیت باشد.

حکومت اسلامی مد نظر طالبان نسبتی با رای و پرسیدن نظر مردم از طریق صندوق رای ندارد. چگونه راستی آزمایی کنیم که طالبان نماینده همه مردم افغانستان است؟ ما نگفتیم طالبان از قوم پشتون هستند. طالبان یک صنف از جامعه افغانستان است، آیا این درست است که صنف روحانیت بر همه حکومت کند؟

در بین طالبان اصناف مختلف وجود دارند و گرنه طالبان به تنهایی نمی‌توانستند کاری انجام دهند. برای رسیدن به سیستم انتخاباتی و رای باید مراحلی را طی کنند. ابتدا این‌ها باید قانون بنویسند و بر اساس قانون باید در آینده انتخابات داشته باشند. اینطور که ما می‌شنویم قرار است که از علمای جهان اسلام هم دعوت کنند و از آن‌ها هم نظرخواهی کنند.

از شما انتظار می‌رود که در ارتباط با افغاستان اقدامات عملی بیشتری داشته باشید!

ما هم تلاش می‌کنیم تا جایی که ممکن است در مسیری درستی قرار بگیرند و زحمت کسانی که جهاد کرده‌اند مؤثر واقع شود. ما هم تلاش می‌کنیم، اما ما در آنجا نیستیم و ما ایرانی هستیم. اما به عنوان یکی از صاحبان حوزه و مدارس که شاگردان زیادی در افغانستان داریم که فارغ التحصیل زاهدان هستند و در افغانستان حوزه دارند، از همه‌این شریان‌ها تلاش می‌کنیم که مسیر اعتدال را در پیش بگیرند. مسیر اسلام، مسیر اعتدال است و ما هم غیر از اعتدال چیزی را نمی‌پذیریم

در رابطه با ایجاد مشی اعتدالی طالبان، شما با نظام جمهوری اسلامی طرحی داشتید که مطرح کنید که به نوعی به عنوان سفیر عالی رتبه ایران این قضیه را در افغانستان ساری و جاری کنید؟

هر اندازه که از ما ساخته باشد به عنوان یک ایرانی و مسلمان به وظیفه خود عمل می‌کنیم. ما هم از لحاظ امنیت و هم از لحاظ حقابه تلاش می‌کنیم به نحوی که خود آن‌ها حق و حقوق ما را رعایت کنند.

گفته می‌شود مولوی عبدالحمید در راستای حمایت از طالبان یک نیم نگاهی به حقابه هیرمند داشته است؟

امیدوارم ادعای طالبان درست باشد

بله؛ در حمایت ما از طالبان حقابه، امنیت و بسیاری از مسائل دیگر مد نظر بوده است، ما مرز مشترک داریم و باید همه اطراف موضوع را در نظر بگیریم. طالبان اعلام کرده‌اند ما برای قدرت نجنگیده‌ایم بلکه برای استقلال و آزاد کشورمان و اسلام جنگیده‌ایم و خواهان پست و مقام نیستیم. به زبان این حرف‌ها را مطرح کرده‌اند امیدواریم واقعا اینگونه باشد. من اعتقاد دارم که مسلمانان و کسانی که تجربیاتی دارند باید این‌ها را در زمینه اسلام و سیاست راهنمایی کنند.

البته در مورد مشکلاتی مانند حقابه ایران دغدغه شما یک مسئله ملی است؟

من امیدوارم مسئله آب ما حل شود. گرچه در گذشته به نحوی برنامه ریزی شده که آب به ما نرسد، چون آمریکایی‌ها مدت‌ها بر افغانستان مسلط بودند. اما اگر افغانستان مستقل باشد، مطمئنم حق ما را رعایت می‌کنند و دغدغه آب برای مردم ایران پیش نمی‌آید.

شما به نوعی پیروزی سید ابراهیم رئیسی را را قطعی کردید. سوالی که برای فعالان سیاسی پیش می‌آید این است که توقع شما از نظام جمهوری اسلامی‌چیست؟ مطالبات شما در چه سطحی است؟ آیا در حد ایجاد یک مسجد برای اهل سنت در تهران است یا مطالبات دیگری دارید؟ نقدا آقای رئیسی یک نماینده اهل تسنن را به عنوان مشاور عالی خود در امور اقوام، مذاهب و اقوام منصوب کردند.

وقتی آقای سید محمد خاتمی‌ آمد ما جامعه اهل سنت از‌ اصلاح‌طلبان حمایت کردیم، ۲۴ سال حمایت از اصلاح‌طلبان ادامه داشت. دو دوره از آقای خاتمی و دو دوره از آقای روحانی حمایت کردیم. یک دوره هم که اصلاح‌طلبان رای نیاوردند {سال ۸۸} باز آن زمان هم حمایت کردیم. در تمام این حمایت دو چیز را دنبال می‌کردیم. یکی منافع ملی بود که مطالبه همه مردم ایران است. به طوری که فضای سیاسی به گونه‌ای باز باشد که همه راحت‌تر بتوانند زندگی کنند و حرفشان را هم بزنند. اصلاح‌طلبان هم مطرح می‌کردند که برای ما منافع ملی مقدم بر منافع قومی و گرایشات مذهبی است. چون منافع ملی متعلق به همه است و ما هم در آن سهیم هستیم. دومین مطالبه ما مشارکت اهل سنت در حکومت بود. همه دولت‎هایی که بعداز پیروزی انقلاب آمدند در خدمات و آب‌رسانی و عمران کمک کردند. اما مشکل اهل سنت در گذشته در خصوص مشارکت و به کار گیری شایستگان آن‌ها بود. این مسئله در دوره اصلاح‌طلبان حاصل نشد.

نمی‌گوییم اصلاح‌طلبان هیچ کاری نکردند کار‌هایی انجام دادند، اما مسئله اهل سنت مشارکت در اداره امور بود. باید در حد وزارت، معاونت، استانداری، سفارت و مانند آن، اهل سنت به کار گرفته شود. متاسفانه دراین مدت این مسئله حاصل نشد. در دوره دوم آقای روحانی همه وزرا را تکمیل کردند. من مصاحبه‌ای کردم که اگر به خواسته‌های اهل سنت توجه نشود ما ممکن است به اصول گرا‌ها گرایش پیدا کنیم. آن زمان این مصاحبه در رسانه‌ها مطرح شد و حرف من هم از صمیم قلب بود.

انتظار می‌رفت که آقای روحانی یک وزیر یا یک معاون یا استاندار از اهل سنت منصوب کند. گفتیم حداقل استاندار کردستان یا سیستان و بلوچستان که اکثریت اهل سنت هستند را از اهل سنت قرار دهید. در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی ۴ سال پیگیر بودیم و نتیجه‌ای نگرفتیم. طی این مدت اصولگرایان همیشه گلایه داشتند که شما ما را امتحان نکردید و حتی زمانی که آقای روحانی در مقابل آقای رئیسی پیروز شد، اصولگرایان گلایه کردند که اگر از آقای رئیسی حمایت می‌کردید برنده می‌شد. اصلاح‌طلبان هم مدام می‌گفتند که اصول گرا‌ها اجازه نمی‌دهند که ما وزیری از اهل سنت قرار دهیم. بخش بزرگی از قدرت در نظام جمهوری اسلامی‌در دست اصول گرا‌ها است و آن‌ها اجازه نمی‌دهند که در سطوح بالای مدیریتی از اهل سنت استفاده کنیم.

منتظر هجمه‌ها بعد از حمایت از رئیسی بودیم

وقتی این انتخابات پیش آمد ما احساس کردیم در جمهوری اسلامی دو قطبی شکل گرفته است. اصلاح‌طلبان می‌گویند که اصول گرا‌ها اجازه کار نمی‌دهند و اصول گرا‌ها می‌گویند که اصلاح‌طلبان توانایی ندارند که مشکلات ملت را حل کنند. فقر، تنگ دستی، بیکاری به یک بحران تبدیل شد. اصلاح‌طلبان نمی‌توانستند این را حل کنند؛ لذا ما گفتیم حال که قدرت در حال یک دست شدن است به طوری که مجلس و قوه قضائیه در دست اصول گرا‌ها است، اگر قوه مجریه هم در دست اصول گرا‌ها باشد، شاید بهتر بتوانند هم مشکلات ملی که اولویت اول ما است، را حل کنند.

ملت باید به این‌ها فرصت دهد. هم اینکه منافع جامعه اهل سنت و اقوام ایرانی را در این دیدیم که این بار به آقای رئیسی رای داده شود. بر اساس این حرف که گفته می‌شد اصولگرا‌ها را آزمایش کنید که فردا افسوس نخوریم چرا یک بار آن‌ها را امتحان نکردیم. این بار متوجه بودیم که هجمه خیلی بر ما سنگین می‌شود، اما به هر روی جمع بندی بر این شد که به آقای رئیسی رای دهیم و این فرصت را به آن‌ها بدهیم که هم مشکلات ملی را حل کنند و هم مطالبات اهل سنت در به کارگیری شایستگان آن‌ها حل شود. این که رییس جمهوری یک مشاور ار اهل تسنن تعیین کرده‌اند، علامت خوبی است و ما خشنود هستیم، در دوره آقای روحانی همین مشاور را هم نداشتیم. این کل مطالبات ما نیست. انتظار ما این بودکه حداقل در کابینه یک وزیر اهل سنت باشد یا از یکی از معاونان رییس جمهوری از اهل سنت باشد. مطالبه این بود در معاونت‌های وزیران یا سفرا از اهل سنت استفاده کنند. اگر در برخی جا‌ها از سفرای اهل سنت استفاده شود بهتر می‌توانند کار کنند.

البته در دوره آقای روحانی سفیر از بین اهل سنت داشتیم؟

دو سفیر داشتیم. در ملاقات با آقای ظریف گفتیم که ۱۰ سفیر از اهل سنت قرار دهید. گفتند که در جلسه‌ای که با آقای روحانی داشته‌ایم تعیین شده که ۵ سفیر قرار دهیم. در عمل همان دو سفیر از اهل سنت انتخاب شد. یکی از آن‌ها که بازنشسته شده است و یکی از آن‌ها همچنان مشغول است. ما امیدواریم در دولت آقای رئیسی چند استاندار از اهل سنت داشته باشیم. گفتند که برخی جا‌ها مثل زاهدان ممکن نیست. ما گفتیم که اشکال ندارد در جا‌های دیگر بگذارید. منظور ما صرفا زاهدان یا سنندج نیست. البته در سنندج زمینه بیشتر فراهم است. در آنجا کرد شیعه و سنی خیلی به هم نزدیک هستند؛ لذا اگر یک کرد سنی استاندار قرار دهند کرد شیعه اعتراضی نمی‌کند. اگر یک کرد شیعه معتدل هم بگذارند اهل سنت راضی می‌شوند. در مجموع ما می‌خواهیم تعدادی از اهل سنت را به عنوان استاندار، سفیر یا معاون وزیر قرار دهند. ما ایرانی هستیم. اگر هر جایی از اهل سنت استفاده شود مطمئنم کمتر از شیعیان کار نمی‌کنند. بیشترین برندگان جوایز و مدیران نمونه از اقلیت است. اگر چه در استان جمعیت ما اکثریت است، اما در مدیران مرکز استان تعداد کمی از اهل سنت را در مناصب قرار داده‌اند، حدودا ۱۰ درصد. ما امیدواریم که مدیرانی قوی و توانمند منصوب کنند.

شما فقط امیدوار هستید یا صحبت‌هایی شده است؟

صحبت‌هایی هم شده است. در زمان انتخابات تیمی از طرف آقای رئیسی به زاهدان آمد و امید دادند که از شایستگان اهل سنت استفاده می‌شود، خود آقای رئیسی هم این امید را داده‌اند.

شما فرمودید چه اشکالی دارد که در استان‌های کردستان، سیستان وبلوچستان و گلستان و هرمزگان از اهل سنت استفاده شود؟ من به عنوان یک روزنامه نگار قانع نشدم. چرا در استان‌های مشخصی باید به کار گرفته شوند؟ چرا بر اساس شایسته سالاری در پست‌های مختلف و جا‌های مختلف از اهل سنت استفاده نشود؟ چرا در بخش صنعت و معدن از یک هموطن کلیمی به عنوان وزیر استفاده نشود؟ چرا در وزارت کشاورزی، صنعت و وزارت‌های تخصصی از اهل سنت استفاده نشود؟ شاید برخی جا‌ها مثل وزارت ارشاد، وزارت کشور حساسیت‌هایی وجود داشته باشد. اما چرا در بخش‌های تخصصی فارغ از مذهب و قومیت از ایرانیان استفاده نشود؟

مذهب را از فرم استخدام بردارند و وطن مطرح باشد
خواسته ما هم همین است. به طور مثال گفته‌ایم مذهب را از فرم استخدام بردارند و وطن مطرح باشد. اگر بحث دین است فقط اسلام مطرح باشد و مذهب ذکر نشود. در بسیاری از کشور‌های دیگر که شیعیان اقلیت هستند در فرم‌های استخدام هیچ جایی بحث مذهب مطرح نیست، وطن مطرح است. ما معتقدیم در این فرم‌های استخدام نباید مذهب مطرح باشد. خود این پرسش از مذهب واهمه تبعیض ایجاد می‌کند. یکی را در دنیروی انتظامی استخدام کرده بودند، آن شخص خود را شیعه معرفی کرده بود. در تهران متوجه شده بودند از اهل سنت است، او را مرخص کردند. در نیروی مسلح هم همین گونه است. خب اهل سنت هم ایرانی و بسیار شجاع هستند. در جبهه‌ها از کشور دفاع کرده‌اند، اما اکنون به کار گرفته نمی‌شوند. مگر اینکه جزیی و موردی از ان‌ها استفاده شود. خواسته ما این است که در تمامی سطوح بر اساس شایسته سالاری به کار گرفته شوند.
در تهران خواستار مسجدی مجزا برای اهل سنت هستیم که آزادانه عبادت کنیم
در خصوص مسجد هم که اشاره کردید باید بگویم این یکی از خواسته‌های عمومی‌اهل سنت است. چون اهل سنت از جا‌های مختلف کشور به تهران می‌آیند و برای همه‌ایرانیان یک جای مشترک است. ما هم خواستاریم که مسجد داشته باشیم و آزادانه نماز بخوانیم. این را برای جمهوری اسلامی یک عزت می‌دانیم. ما با برداران شیعه صمیمی‌ هستیم. من حمله به دو مسجد شیعیان در افغانستان را به شدت محکوم کردم. به طالبان پیام دادم که باید مسئولیت امنیت برادران شیعه را بپذیرند. خود طالبان هم اعلامیه دادند که از این پس امنیت را برای شیعه و سنی تامین می‌کنیم. در زاهدان هم اعلام کردم اگر دشمنی می‌خواهد به اینجا دست درازی کند اول باید اهل سنت را بکشد تا به شیعیان برسد. این سیاست ما نیست این اعتقاد ما است. این مسئله ریشه قرآنی دارد و باید پایبند قرآن باشیم؛ لذا معتقدیم باید شایسته سالاری وجود داشته باشد و فراتر از قوم و مذهب عمل شود. آن زمان است که از پیام وحدت ما در دنیا استقبال می‌شود.

از دولت اصولگرا حمایت کردید، اما رویکرد‌های اصلاح‌طلبانه دارید. به عنوان مثال در مورد قانون اساسی گفته‌اید قانون اساسی ما وحی منزل نیست و می‌توانیم بخش‌هایی از آن را اصلاح کنیم؟

بله، قبلا گفته ام و الان هم می‌گویم. مقام معظم رهبری فرمودند هر شخص باید اصلاح طلب باشد. اصلاح‌طلبی چیز خیلی خوبی است. حتی در زندگی شخصی هم باید اصلاح طلب باشیم. در ساختارهایمان هم باید اینگونه باشد. فکر اصلاح‌طلبی در ذهن همه ما وجود دارد. ما جامعه اهل سنت مستقل هستیم و خودمان تصمیم گیری می‌کنیم. اما اصل اصلاح‌طلبی چیز خوبی است که انسان در فکر اصلاح باشد. ما الان ۴۳ سال است که قانون اساسی داریم نیاز است خیلی مسائل در آن اصلاح شود.

از جمله فرمودید که بازجویی و اعتراف‌گیری تحت شکنجه از دیدگاه اسلام اعتباری ندارد که سخنی اصلاح‌طلبانه است؟
اعتراف با اجبار شرعا قابل قبول نیست/قانون اساسی نیاز به بازبینی دارد
بله درست است. این‌ها صحبت‌های اعتقادی هستند. اعتراف با اجبار شرعا قابل قبول نیست. مثلا اعدام و موارد دیگر مطرح است. پیامبر و خلفای راشدین و زندگی ائمه اهل بیت را ببینیم، همه بر این اعتقاد هستند. قانون جزایی ما نیاز به بازبینی دارد. مخصوصا قانون‌هایی که اعدام در آن‌ها است، معتقدیم باید تغییر کند. ما این‌ها را مطابق با قوانین اسلامی نمی‌بینیم. اگر کارشناسان این قوانین را وضع کرده‌اند، نگاه کارشناسی دیگری در مقابل وجود دارد. اگر مجتهد این مسئله را اجتهاد کرده است، اجتهاد دیگری در مقابل آن وجود دارد، شاید آن اجتهاد بهتر باشد؛ لذا قانون اساسی نیاز به بازبینی دارد.
سپاسگزارم از فرصتی که به ما دادید.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.