چکش ریاست مجمع به صدا درآمد؛ بزرگترین چالش جهان در نشست این دوره
۲۵ شهریور ماه (۱۵ سپتامبر) به صورت رسمی چکش ریاست مجمع عمومی سازمان ملل متحد از تیجانی محمد بنده رئیس نیجریهای به ولکان بازکر دیپلمات با سابقه ترکیهای تحویل و هفتاد و پنجمین مجمع عمومی در سبک و سیاقی جدید آغاز شد.
طبق برنامه اعلام شده، جشن هفتاد و پنجمین سالگرد تاسیس سازمان ملل متحد با سخنرانی و تصویب اعلامیه مشترک که در ۶ ماه گذشته درباره آن بحث و بررسی شده است، در روز دوشنبه برگزار میشود و احتمال دارد، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران هم در آن سخنرانی کند.
مهمترین محورهای این اعلامیه را اقدامات جمعی برای رسیدگی به بحرانهای جهان معاصر، همه گیری کرونا و پیامدهای اقتصادی آن و قرار دادن سازمان ملل در مرکز پاسخگویی به بلایای جهانی تشکیل میدهند.
پس از آن، اجلاس سران اعضای سازمان ملل در روز سهشنبه آغاز میشود که رئیسان جمهوری، نخست وزیران، وزیران خارجه و در برخی موارد هم نمایندگان کشورها در نیویورک، بر اساس جدول زمانی اعلام شده سخنرانی خواهند کرد و صحبتهای حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی رئیس جمهوری ایران هم روز سهشنبه حوالی ظهر به وقت نیویورک پخش خواهد شد.
در سالهای گذشته، سالن مجمع عمومی به ویژه در سخنرانی افتتاحیه، مملو از جمعیت بود و هر کشوری ۶ کرسی اختصاصی داشت اما امسال به دلیل دستورالعملهای مربوط به مبارزه با کرونا، هر دولت تنها یک نماینده مستقر در سالن خواهد داشت و تمام بیانیههای سران دولتها به صورت از پیش ضبط شده از طریق ویدئو پخش خواهد شد.
پیش از این گفته میشد، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا که سال گذشته به خاطر یکی از جملاتش مضحکه رئیسان دولتها در این سالن شده بود، سخنرانی خود را به صورت حضوری ارائه خواهد داد تا اینکه روز گذشته کاخ سفید به طور رسمی اعلام کرد، ترامپ هم امسال به سازمان ملل متحد نخواهد آمد.
البته ترامپ همیشه از سالن مجمع عمومی سعی داشت، نمایش انتخاباتی برگزار کند و امسال هم همین برنامه را داشت اما این بار باید برای سالن خالی سخنرانی میکرد و در اجتماعی حاضر میشد که در چهار سال گذشته و به ویژه در موضوع آب و هوا، حقوق بشر، فلسطین و ایران بیش از گذشته منزوی شده است.
علاوه بر آن، ترامپ در چهار سال گذشته به روشنی نشان داد که نه تنها به چندجانبهگرایی و سازوکار سازمان ملل متحد اعتقادی ندارد بلکه نسبت به آن خصومت دارد و بر آن است تا به طور یکجانبه، سیاستهای قلدرمآبانه خود را بر دیگر کشورها تحمیل کند.
از یکم بهمن ماه ۱۳۹۶ که ترامپ به طور رسمی زمام امور را در کاخ سفید به دست گرفت تا کنون، نزدیک به ۲۰ اقدام ساختارشکنانه در سیستم حکمرانی جهانی که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، انجام داده است.
• ترک توافقنامه آب و هوایی پاریس برای مبارزه با تغییرات آب و هوا
• کناره گیری از توافق هستهای ایران موسوم برنامه جامع اقدام مشترک(برجام)
• خروج از شورای حقوق بشر ، یونسکو و سازمان جهانی بهداشت
• اعلام قصد خروج از اتحادیه پست سازمان ملل
• کنارهگیری از معاهدات تجارت تسلیحاتی و موشکهای هستهای میانبرد
• وتوی قطعنامههای قبلی شورای امنیت در مورد وضعیت قدس، به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل با نقض توافقنامههای بینالمللی و انتقال سفارت آمریکا به آنجا
• معکوس کردن مواضع در کرانه باختری اشغال شده برای باز کردن راه برای شهرک سازی بیشتر یهودیان
• اعمال مجازات بر کارکنان دادگاه کیفری بینالمللی از جمله دادستان آن
• پایان دادن به کمکهای مالی به صندوق جمعیت سازمان ملل (Unfpa)، کمک به پناهندگان فلسطینی (Unrwa) و برای مقابله با تروریسم، حفظ صلح و بودجه اقلیم سبز
• جلوگیری از فعالیتهای استیناف سازمان تجارت جهانی (WTO)
• امتناع از پیوستن به اتحاد بینالمللی برای تولید و توزیع واکسن کووید-۱۹
• تحریم موافقتنامههای بینالمللی در مورد مهاجرت
• دخالت در رویههای قانون کنوانسیون قانون دریا که هرگز تصویب نکرده است (Unclos)
اگرچه بررسی عملکرد دولت ترامپ به ویژه در حوزه سیاست خارجی در این مجال نمیگنجد اما سوال جدی این است که چنین شخصی با چنین دولتی که دستور کار اصلی آن تضعیف نظم بینالمللی و نادیده گرفتن امضای دولت آمریکا زیر تعهدات بینالمللی بوده است، چه صحبتی در جمع خواهان چندجانبهگرایی میتواند داشته باشد؟
کشوری که حتی در مبارزه با ویروس کرونا از بقیه عقبتر است و با شناسایی ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار مبتلا و داشتن نزدیک به ۲۰۰ هزار جان باخته ناشی از این بیماری، ناتوان در کنترل آن بوده است و به جای مبارزه با این پدیده و نجات جان شهروندان خود، خروج از سازمان جهانی بهداشت را کلید زد.
از دیگر اقداماتی که دولت ترامپ در سالهای گذشته برای مقابله با چندجانبهگرایی انجام داد، ایجاد محدودیت برای دیپلماتها و امتناع از صدور ویزا برای مقامات برخی کشورها به منظور حضور در سازمان ملل متحد بود که نمونه بارز آن، صادر نکردن ویزای وزیر امور خارجه ایران و همچنین صادر نکردن ویزای برخی از هیات همراه رئیس جمهوری در سال گذشته بود.
تحولات منطقهای و داخلی آمریکا به ویژه در آستانه انتخابات نسبتا خاص آمریکا در ۱۳ آبان ماه امسال، سخنرانی ترامپ را برای این دور مجمع عمومی هم حساستر کرده است و پیشبینی میشود به ۲ عنصر مهم اشاره کند.
نخست آنکه افتخار میکند پس از ۱۹ سال غارتگری و اشغال افغانستان با همانهایی سر میز مذاکره نشسته است که روزی برای جنگیدن با آنها به هزاران مایل آن طرفتر، قشون کشی کرده بودند. ترامپ طالبان را باهوش و سخت معرفی کرد و گفتوگو با آنها را بسیار کار برجستهای خواند.
دیگر آنکه در سایه تهدیدتراشی و پررنگ کردن خطر اختلافات فرقهای در داخل حکومتهای شیخ نشین حاشیه خلیج فارس، راه نجات آنها را همکاری همه جانبه به ویژه همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی نشان داد تا در سایه آن بتوانند بدون توجه به حقوق مسلم فلسطینیان مظلوم، از وقوع انقلابهای مردمی علیه حکومتهای پادشاهی که هیچ نشانی از دموکراسی ندیدهاند، جلوگیری کنند.
از این رو، شاید ترامپ بخواهد از مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای خود جایزه صلح نوبل را درخواست کند و خود را لایق چنین جایزهای نشان دهد هرچند که در کارنامه سیاه خود، دستور ترور فرمانده ارشد نظامی ایران یعنی سردار شهید قاسم سلیمانی را دارد و با استناد به یک آگهی تبلیغاتی مبنی بر طراحی ترور سفیر این کشور در آفریقای جنوبی، کشوری را تهدید کند که ۱۰۰۰ برابر قویتر پاسخ خواهد داد.
پیش از این هم بارها ایران را به حمله نظامی تهدید کرده بود از جمله اینکه به ۵۰ نقطه فرهنگی حمله خواهد کرد. علاوه بر آن، دستور رفتار خشن با معترضان نابرابری نژادی در آمریکا و درخواست صدور مجازات ۱۰ سال زندان برای کسانی که مجسمههای سران بردهداری را به زیر اندازند، جنبه دیگر شاکله فکری او را به نمایش گذاشت که حداقل برازنده جایزه صلح نیست.
آنچه که پیشبینی میشود ترامپ در مسیر یکجانبه خود بار دیگر بخواهد سازمان ملل متحد را به چالش بکشد، اعلام یکجانبه تحریمها علیه ایران است و بر اساس آن، دستور اجرایی صادر خواهد کرد که هم سطح تنش با ایران را افزایش دهد و هم بدون توجه به مخالفتهای آشکار شورای امنیت سازمان ملل متحد با درخواست مکانیسم ماشه، نشان دهد که آمریکا به موضوعی به نام سازمان ملل متحد، اعتقادی ندارد. شاید هم اگر در دور دوم رئیس جمهوری شود، به طور رسمی خروج خود از این سازمان بینالمللی را اعلام کند و بگوید در حالیکه کشورها با واشنگتن همراهی ندارند، ضرورتی برای حضورش در این نهاد بینالمللی احساس نمیکند.
از دیگر تفاوتهای این دوره مجمع عمومی سازمان ملل متحد، خیز برخی کشورها برای اصلاحات در این سازمان، تغییر ترکیب دائم و غیردائم شورای امنیت و دیگر اصلاحات ساختاری در این نهاد است.
هرچند طرح اصلاحات سازمان ملل از دوره کوفی عنان دبیرکل فقید این سازمان آغاز شد و تا کنون ادامه داشته است اما همچنان محلی جدی برای مناقشات و چانهزنیهای سیاسی است و کشورها در تلاشند تا بتوانند سهم بیشتری از آینده تصمیمگیری دراین سازمان را از آن خود سازند.
کشورهایی همچون آلمان، هند، برزیل، ژاپن و آفریقای جنوبی به دنبال آن هستند تا ترکیب آتی شورای امنیت را به گونهای تغییر دهند تا آنها البته در صورت پیروزی بر رقبا، یکی از اعضای دائم آن باشند هرچند که حق وتویی هم به آنها تعلق نگیرد.
این موضوع و بلندپروازیهای این کشورها که خود را یکی از موتورهای اقتصاد و حتی سیاسی جهانی میبینند، میتواند در مجمع عمومی هفتاد و پنجم که بیش از گذشته از گفتمان حضوری محروم شده و البته در دایرهای وسیعتر، حلقههای اتصال پایتختها را به این نهاد جهانی ایجاد کرده است، نمود بیشتری بیابد و چالشها، نواقص و ناکارآمدی این نهاد را روزافزون کند.
این چالشها آنجایی پررنگتر میشوند که به تهدیدهای اصلی مطرح شده از سوی دبیرکل سازمان ملل یعنی تغییرات آبوهوایی، بیماریهای همهگیر و سلاحهای کشتارجمعی مرتبط میشود. این تهدیدها از نظر علل و میزان تهدید متفاوتند اما وقتی کار به سازمان ملل میرسد و تک تک آرا اهمیت مییابد، این چانهزنی سیاسی و تاثیرگذاریهای پایتختها است که مسیر یک قطعنامه را روشن میکند و اگر کشورهای مدعی، در جایگاهی باشند که بتوانند امتیاز بدهند و امتیاز بگیرند، به طور قطع در تامین منافع خود موقعیت بهتری خواهند داشت.
در پارهای از مسایل بینالمللی، ناتوانی در تصمیمگیریهای جمعی، اختلال یک کشور قدرتمند در فرایند تصمیمسازی و تضاد منافع کشورهای عضو میتواند جنگ سردی را شکل دهد که خروج از آن، ساده نخواهد بود. همچنان که در بحرانهای فعلی جهانی و منطقهای شاهد هستیم که جنگها و دخالت برای دولت سازیها، زمان بسیار بیشتری را نسبت به گذشته صرف کرده و در نهایت هم ره به جایی نبردهاند. شاید نمونه مهم آن افغانستان، لیبی، یمن و سوریه باشد که هزاران نفر کشته، میلیونها نفر آواره، هزاران میلیارد دلار خسارت در جنگهای طولانی و خانمان سوز، همچنان ادامه دارد و هر سال، پدیدههای جدیدی هم از دل آنها متولد میشوند.
به این ترتیب باید منتظر ماند و دید که آیا سازمان ملل متحد که در شرایط کرونا به یک سازمان مجازی تبدیل شده است، در واقعیت هم به مجاز در خواهد آمد یا اینکه کشورهای عضو در حرکت عملی به سمت چندجانبهگرایی، در برابر یکجانبهگراییها خواهند ایستاد و اعتبار این نهاد بینالمللی را حفظ خواهند کرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.