پازل اصولگرایان تا انتخابات ۹۸/ از شوک ناطق تا اتمام حجت با پایداری/ چراغ سبز اصولگرایان سنتی به شورای وحدت
هرچند نارضایتیها و ریزش سرمایه اجتماعی مثل آتش به جان اصلاحطلبان افتاده اما همین مسئله برای اصولگرایان کاخ آمال و آرزویی در میدان بهارستان و حتی خیابان پاستور ساخته است، آن هم با این تصور که قرار است این بار بعد از سه دوره ناکامی، فاتح انتخابات اسفند ۹۸و حتی ۱۴۰۰ باشند و بعد از سوت پایان، داور دست آنها را بالا ببرد. البته برای آنکه بهترین نتیجه را به دست بیاورند از ماهها پیش به جنگ مهمترین معضلشان یعنی تفرقه رفته اند تا شاید بعد از سال ها وحدت حاصل شود اما به نظر میرسد در چند قدمی انتخابات هرچند پالس های امیدوارکننده ای از وحدت اصولگرایانه به فضای سیاسی کشور ارسال می شود اما هنوز چالشهای آنها بطور کامل تمام نشده و هرروز موضوع جدیدی ظهور و بروز میکند. خلاصه آنکه تب و تابی در درون اردوگاه اصولگرایان به راه افتاده است که مرور آنها میتواند تکمیل پازل انتخاباتی جریان راست باشد.
چتری برای وحدت
اگر اصلاحطلبان بزرگترین مشکلشان رد صلاحیتها است اما اصولگرایان با معضلی به مراتب بزرگتر دست به گریبان هستند و آن مسئله رسیدن به وحدت است. هربار که تنور انتخابات داغ میشود سروکله تشکلهای فصلی اصولگرایی آن هم برای رسیدن به وحدت حداکثری نیز پیدا میشود از ائتلاف ۲ + ۱ یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری گرفته تا ائتلاف ۷+۸ انتخابات مجلس دهم؛ ائتلافهایی که چندان موفق نبودند. جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با رویکردی متفاوت برای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری روی کار آمد و هرچند توانست ۱۶ میلیون رای برای ابراهیم رئیسی کاندیدای نهایی این جبهه به ارمغان بیاورد اما نتوانست به عنوان یک ساز و کار موفق ادامه حیات دهد و با پایان انتخابات بازار انتقاد از این جبهه داغ شد.
حال برای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری «شورای وحدت» جایگزین جمنا شده است و تلاش میکند تا اصولگرایان را زیر یک چتر جمع کند؛ هرچند ابراهیم رئیسی از اولین حلقههای متولی این شورا بود اما با انتصابش بر راس قوه قضائیه راس هرم این شورا نیز به محل تردید تبدیل شد تا اینکه اسم غلامعلی حدادعادل سال ۹۷ به عنوان یکی از افرادی که ریاست این شورا را بر عهده دارد مطرح شد اما همان زمان به سرعت این موضوع از سوی مهدی چمران تکذیب شد. اما بار دیگر این موضوع از سوی پرویز سروری مطرح شد و او در گفت و گویی با روزنامه سازندگی حدادعادل را به عنوان رئیس شورای وحدت معرفی کرد. ضد و نقیضها درباره نقش حدادعادل در جریان اصولگرایی اما همچنان مطرح است آنگونه که حسین کنعانی مقدم ریاست حدادعادل بر شورای وحدت را رد میکند و میگوید تنها مسئولیت شورای وحدت با حدادعادل است و نه مدیریت آن.
با این وجود شورای وحدت که در ابتدای شکل گیری سرسازگاری با برخی چهره های شاخص اصولگرایی از یک سو و محوریت جامعه روحانیت از سوی دیگر نداشت گویی به این نقطه رسیده است که با این دست فرمان قادر به برقراری وحدت نخواهد بود و این روزها ضمن پذیرفتن جایگاه محوری جامعه روحانیت تلاش دارد در سکوت رسانه ای رایزنی با چهره های شاخص را دنبال کند. بزرگترین معضل این روزهای شورای وحدت اما پایداری ها هستند که گرچه در روزهای ابتدایی گفته می شد نماینده ای در جلسات دارند اما این روزها با شرط و شروط به خواسته های این شورا پاسخ می دهند.
ساز ناکوک پایداری اینبار هم نواخته می شود؟
«بازی بهم زن» و «بچه شلوغ کن» اینها الفاظی است که در فضای خانواده و زبان عامیانه میتواند مصادیق زیادی داشته باشد اما وقتی پای این القاب به عالم سیاست آن هم در جمع اصولگرایان میرسد یک مصداق بیشتر ندارد؛ کافی است این واژهها به زبان بیاید تا همه نگاهها متوجه «جبهه پایداری» شود.
سوت هر انتخاباتی که زده می شود، دیگر فرقی نمیکند قرار است نتیجه این انتخابات ترکیب مجلس را مشخص کند یا تکلیف کرسی ریاست جمهوری، سهم پایداری باید محفوظ باشد وگرنه آنها هستند که زیر میز مذاکره میزنند. این انتخابات هم دست کمی از سالهای قبل نداشت و وقتی بحث «وحدت» دوباره داغ شد زمزمه های وحدت شکن پایداری ها هم شروع شد، شاهد این ادعا هم صحبتهای چند ماه پیش مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری است. ۲۳ تیرماه بود که آقاتهرانی از مدل انتخاباتی پایداری سخن گفت و اعلام کرد « جبهه پایداری بر اساس بررسیها و استفاده از تجارب گذشته خود با جریانهای انقلابی برای انتخابات مجلس در سال جاری به مدلی برای همافزایی و وحدت رسیده است و بر اساس آن مدل، ارتباطات و فعالیتهای خودش را با دیگر تشکلهای انقلابی در جهت تحقق گفتمان انقلاب اسلامی و روی کارآمدن مجلس انقلابی عملیاتی میکند »
البته کلید خوردن این موضوع پیش از صحبتهای آقاتهرانی و با فرمان انتخاباتی پدر معنوی جبهه پایداری یعنی آیتالله مصباح یزدی آغاز شد. او گفته بود:« باید بنایمان بر این باشد که افراد اصلح را بشناسیم .» هرچند آیتالله مصباح یزدی در صحبتهایش پالس مثبتی را هم به ائتلاف اصولگرایان داده بود که ما هم در دایره ائتلاف قرار می گیریم اما صحبت های بعدی اعضای این جبهه مانند آنچه محصولی یا سخنگوی این جبهه مطرح کردند که ورودشان به انتخابات با لیست مستقل موفق تر خواهد بود امید اصولگرایان برای پایان یافتن تفرقه افکنی پایداری ها را کمرنگ و کمرنگ تر کرد.این روزها اما گویی پایداری ها که نگرانن چند کرسی باقیمانده در قدرت پارلمانی را از دست بدهند جسته و گریخته با شورای وحدتی ها گفتگو می کنند و بدشان نمی اید اگر سهمی قابل قبول از لیست نهایی به آنها برسد در قالب این شورا وارد انتخابات شوند.
اتمام حجت اصولگرایان سنتی با پایداری ها
اما یک سر این تغییر رویکرد پایداری ها را باید در تغییر نگاه اصولگرایان به پایداری ها هم جستجو کرد. پالس های ارسال شده به سوی پایداری ها حکایت از آن دارد که دیگر اینبار قرار نیست کسی درمقابل این رویه های تک روانه کوتاه بیاید. آنچنان که وقتی محمدرضا باهنر با اطمینان خاطر می گوید « در تهران از اصولگراها، دو لیست درنمیآید» به سرعت پایداری ها را غیرمستقیم هدف اظهاراتش قرار می دهد و می گوید تلاش می کنیم با آنها به توافق برسیم اما اگر هم لیست جداگانه بدهند طرفداری نخواهد داشت.
آیت الله موحدی کرمانی نیز در جریان هشتمین نشست هم اندیشی جامعه روحانیت مبارز با احزاب و تشکلهای اصولگرا که در دفتر مرکزی جامعه روحانیت برگزار شده بود به طور غیر مستقیم پایداری را نشانه میرود و میگوید: «با مجلس صالح همه مشکلات و تنگناها قابل رفع شدن است و باید که جایگاه مجلس را دریابیم. بدون تعارف باید بگوییم که با مجلس مطلوب، فاصله داریم و برای رسیدن به یک مجلس شایسته و راهگشا و گرهگشا، باید تعصبهای گروهی و سهمخواهی کنار گذاشته شود و از خردهگیری نسبت به یکدیگر در مجموعه جریان ارزشی خودداری کنیم تا به اتحاد و وحدت برسیم.» جملاتی که به نوعی تعیین تکلیف طیف نزدیک به باهنر یعنی همان سنتی ها با تحرکات تک روانه پایداری ها را مشخص می کند.
شاید از همین روست که پایداری ها هم کمی کوتاه آمده و مانند چندماه قبل چندان بر ارائه لیست مستقل مانور نمی دهند و بنایشان را بر حضور در جمع ائتلافی اصولگرایان گذاشته اند و حتی خودشان هم به دیدار بزرگان اصولگرا می روند. آنچنان که دیدار یکباره پایداری ها با دبیرکل جامعه روحانیت مبارز خبرساز شد.
غلامرضا مصباحی مقدم در این رابطه به تسنیم گفته است: «در این دیدار، آیتالله موحدی کرمانی از اعضای جبهه پایداری خواست برای کمک به وحدت نیروهای انقلاب کمک کرده و در مسیر وحدت حرکت کنند؛ آقای موحدی کرمانی به اعضای جبهه پایداری تأکید کردند که برای رسیدن به وحدت لازم است همه گروههای انقلابی، انعطاف لازم را داشته باشند و اینطور نباشد که بگویند میخواهیم به ۱۰۰ درصد خواستههایم برسیم و درصورتیکه ۶۰، ۷۰ درصد خواستههای آنها محقق شده باشد بهتر است تمکین کرده و به وحدت تن بدهند.»
حال چندی بعد از انتشار این اخبار حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه از نزدیک شدن جبهه پایداری به شورای وحدت خبر میدهد. او به خبرآنلاین میگوید: «نزدیک شدن پایداری به شورای وحدت نیازمند این بود که طرفین از خواستههای صد در صدیشان عبور کنند، بنابراین باید گفت که هر دو به هم نزدیک شدند.» او البته این پالس را به پایداری ها می دهد که قرار نیست نظر و نگاه پایداری ها بر جریان اصولگرا غالب شود.
چراغ سبز موتلفه به شورای وحدت
اما روزگار انتخاباتی حزب موتلفه اسلامی در چند ماه مانده به انتخابات چگونه می گذرد؟ موتلفه ای ها که قبل از دیگر تشکل های اصولگرا و از مدت ها قبل استارت تحرکات انتخاباتی شان را زده بودند گرچه درحال شناسایی کاندیداهای خود برای معرفی به یازدهمین انتخابات مجلس هستند اما رویکرد وحدت گرایانه ای دارند. آنچنان که اسدالله بادامچیان به ایسنا میگوید: ما با حفظ ارزشهای خود، اهل تعامل با همه نیروهایی هستیم که دنبال خدمت به مردم هستند. دنبال جناحبندیها هم نیستیم چون این جناحبندیها به کشور ضرر زده است. ما معتقدیم به جای سیاه و سفید نشان دادن جناحهای سیاسی، باید فضایی ایجاد شود تا همه جناحها برنامهها و دیدگاههای خود را برای اداره کشور مطرح کنند و این مردم هستند که حرف آخر را خواهند زد. نگاه ما این است که میدان را برای افرادی که قصد خدمت به مردم دارند، باز کنیم. موتلفه با همه گروههای اصولگرا از جمله جبهه پایداری تعامل داشته و دنبال برخورد حذفی نیست.
این فعال سیاسی اصولگرا با تاکید بر اینکه موتلفه دنبال برخورد ایجابی است نه سلبی، خاطرنشان کرد: موتلفه قصد سیاهنمایی ندارد و دنبال معرفی شایستهترین افرادی است که توانایی تحقق خواستههای مردم را داشته باشند. دولت و مجلس باید دولت و مجلس همه مردم باشد در حالیکه یکی از مشکلات دولت فعلی این است که متعلق به یک جناح یعنی اصلاحطلبان اعتدالی است.
بازگشت به شیخوخیت
ردپای پالس های وحدت گرای این روزها در فضای اصولگرایی را که دنبال کنیم بدون شک به جامعه روحانیت هم می رسد. تشکلی تاثیرگذار در جریان راست که همیشه محور اصلی وحدت بخشی در این جریان بوده است اما طی چند انتخابات اخیر با طغیان و سرکشی طیفی از نوآمدگان اصولگرا این محوریت به حاشیه رفته بود. شاهد مثال آن نیز این جمله مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت در سالگشت رحلت آیت الله مهدوی کنی است که به خبرآنلاین گفت««از سال ۸۴ نوعی خودسری در رفتار سیاسی برخی شخصیتهای اصولگرا مشاهده شد که در نهایت تن به شیخوخیت ندادند و دیدیم که با شکست هم مواجه شدند»
جامعه روحانیت اما از مدت ها قبل در پی بازسازی تشکیلاتی که داشت به شکلی جدی و پرقدرت وارد فضای انتخابات شد و از همان ابتدا تاکید کرد قرار نیست یک جایگاه مشورتی و نمادین داشته باشد. درواقع ریشسفیدان اصولگرا برای آنکه قافله نواصولگرایان را هم با خود همراه کنند نیاز به یک بازبینی داشتند که بعد از سالها، خرداد ۹۷ علاوه بر تغییر دبیرکل، اساسنامه جامعه روحانیت مبارز نیز تغییر کرد و حتی تغییر و تحولات در این تشکل به نام آن هم رسید و اسمش از «جامعه روحانیت مبارز تهران» به ««جامعه روحانیت مبارز کشور» تغییر پیدا کرد.
جامعه روحانیت مبارز بعد از این تغییرات سلسله جلساتی را با احزاب اصولگرا ترتیب داد تا جامعه روحانیت مبارز را در پوسته جدید معرفی کند. چهرهای که میخواهد بگوید «آقابالاسر» نیست و این لفظی است که مصباحیمقدم از آن استفاده کرد. او به خبرآنلاین گفت: هرچند جریان نواصولگرایی در طول سالهای اخیر تلاش کرد تا از لیدر سنتی جناح راست فاصله بگیرد و حتی در مقاطعی خواست تا خودش در این منصب قرار بگیرد اما بعد از تغییرات جامعه روحانیت مبارز و اصلاح ساختاری این تشکل و همینطور سلسله جلسات آنها با احزاب اصولگرا، ورق به سود این تشکل روحانی درحال برگشتن است.سخنگوی جامعه روحانیت مبارز می گوید جامعتین برای اصولگرایان نقش پدری دارد نه آقابالاسر. او با اشاره به جلساتی که جامعه روحانیت با احزاب داشته است به خبرآنلاین گفت: «در این جلسات گفتیم ما نمیخواهیم آقا بالا سر باشیم و مبادا چنین تصوری ایجاد شود. ما نمیخواهیم تحکم کنیم و قصدمان این نیست که رأی و نظر خود را به کسی تحمیل کنیم. قصد ما این نیست که سهم خواهی کنیم و بگوییم چه کسی باشد و چه کسی نباشد. انتظار ما این است که نیروهای انقلابی به وصیت امام توجه کنند که سفارش کردند که روحانیت مبارز هیچ گاه از سیاست کنار نگیرد و در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ورود کند؛ بنابراین مگر میشود که روحانیت ورود کند؛ اما ورودش این گونه باشد که شما لیست را تهیه کنید و بعد بیایید به جامعه روحانیت بگویید که شما این لیست را تأیید کنید».
تلاشی که گویا مثمر ثمر افتاده است و اخبار جسته و گریخته حکایت از آن دارد که در نهایت شورای وحدت متوجه شده است که در همراهی با این تشکل روحانی توانایی بیشتری برای برقراری وحدت در بین اصولگرایان خواهد داشت.
شوک ناطق نوری
جامعه روحانیت اما تنها به این تحرکاتی انتخاباتی اکتفا نکرده و شوک اصلی را زمانی به فضای انتخابات زده وارد کرد که خبر حضور ناطق نوری در جلسه جامعه روحانیت منتشر و مایه تعجب همگان شد. تعجب از این بابت که در طول ۱۰ سال گذشته هربار که جامعه روحانیت مبارز از ناطق نوری دعوت کرد تا به جلسات برگردد، این دعوت از سوی ناطق نوری بیپاسخ ماند اما در فاصله چندماهه تا انتخابات مجلس یازدهم و در گیروداری که اصولگرایان هنوز به سازوکار وحدت هم نرسیده اند اولین شوک از سوی جامعه روحانیت و شخص ناطق نوری به فضای انتخابات وارد شد. حضوری که بسیاری را خوشحال کرد و البته بودند آنهایی که ابروهایشان از نگرانی و ناراحتی گره خورد. همان ها که از سال ۸۴ بنای تقرفه را در جریان اصولگرا گذاشتند و پشت پا به بزرگان این جریان زدند.
مصباحی مقدم و رضا اکرمی درباره این دعوت و این حضور ناطق نوری به خبرآنلاین میگویند: با ورود ناطق نوری به جلسه روحانیت مبارز بعضی از اعضای آنقدر خوشحال شدند که شعار «یار امام خوش آمد» در زمان حضور ناطقنوری در جلسه سردادند. روایت ها اما می گویند فضای آن روز جامعه روحانیت تنها حمایت از ناطق نبوده بلکه طیفی از اعضای این تشکل تلاش داشتند تا با فشار بر آیت الله موحدی کرمانی مانع حضور ناطق در جلسه جامعه روحانیت شوند، تلاشی که به سرانجام نمی رسد.
البته آنطور که شنیده میشد گویا وقتی زمزمه دعوت از ناطق نوری مطرح بوده است برخی اعضای این تشکل روحانی، تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا موحدی کرمانی را از این اقدام منصرف کنند که البته او در برابر این عده مقاومت میکند و با تلاش اکثریت اعضای جامعه روحانیت مبارز، نهایتا آن جلسه تاریخی تشکیل میشود. اما آیا این حضور ربطی به انتخابات اسفندماه دارد؟ سوالی که پاسخ به آن بیشتر از آنکه مثبت باشد منفی است.
تقابل جلیلی و قالیباف
اما در همین روزهایی که تمرکز اصولگرایان بر نهایی کردن سازوکار ورود به انتخابات است، نام دو چهره اصولگرا بیش از همه شنیده می شود. دو چهره ای که یک روز بحث کاندیداتوری شان مطرح می شود و روزی دیگر سرلیستی شان از تهران یا مشهد. صحبت از قالیباف و جلیلی است. دو چهره ای که نامشان در لیست کاندیداهای ریاست جمهوری بود و حال بدشان نمی آید مسیر بهارستان را هم طی الارض کنند.
درست در زمانی که صحبت از توافق و تفاهم بر سر یک لیست داف شده بود رویارویی محمدباقر قالیباف و و سعید جلیلی نقل هر محفلی میشود ان هم بر سر سرلیستی در مشهد.
برخی معتقدند قالیباف تلاش دارد در قالب طرح «مجلس نو» بختش را در انتخابات مجلس بیازماید برخی دیگر هم می گویند قالیباف سودای لیدری دارد و می کوشد لیست هایی را با امضای خود از چند شهر از جمله مشهد راهی انتخابات کند.هر دو تصمیم اما او را مقابل جلیلی و پایداریها قرار خواهد داد. رویارویی اصلی هم در شهر محبوب هردوی آنها صورت خواهد گرفت؛ مشهد!
براساس این گمانه زنی ها چه قالیباف بخواهد مستقیما از مشهد به عنوان سرلیست وارد انتخابات شود و چه در حکم لیدری پرچم نواصولگرایی بدست بگیرد، آب او با سعید جلیلی در یک جوی نمی رود. قالیباف و جلیلی نشان داده اند در عکس های یادگاری صمیمی هستند و قاب زیبایی از برادری اصولگرایانه را به تصویر می کشند اما در پشت پرده بنایش نه اتحاد است نه برادری. حتی اگر بتوان همراهی این دو چهره بایکدیگر را متصور شد پشت پرده آن یا سهم خواهی در جریان بوده است یا بده بستان های سیاسی.
البته رضا شیران خراسان نماینده نزدیک به قالیباف در گفتوگو با خبرآنلاین این گمانه را رد میکند و میگوید: با قطعیت میگویم آقای قالیباف نه از مشهد و نه از تهران کاندیدا نمیشود، چرا که قصدی برای حضور در انتخابات مجلس ندارد، اما اینکه لیستی در مشهد ارائه ندهند بحث دیگری است و شاید لیستی از جانب قالبیاف ارائه شود.
او درباره احتمال کاندیداتوری سعید جلیلی هم گفت: آقای جلیلی نیزاز مشهد کاندیدا نمیشود،اما شاید از شهرهای دیگر در انتخابات مجلس کاندیدا شود.
اما صحبتهای مرتضی طلایی از دوستان نزدیک محمدباقر قالیباف که در نیروی انتظامی و مدیریت شهری همکاری نزدیکی با او داشت، درباره اخبار مربوط به سرلیستی قالیباف از تهران یا مشهد قابل توجه بود. او گفت: آقای قالیباف برای مجلس کاندیدا نخواهد شد، نه از تهران، نه از مشهد و نه از هیچ کجای دیگری. اتفاقا در خبرها دیدم آقای شیران نماینده مشهد در مجلس که ارتباط بیشتری با آقای قالیباف دارد، نیز اعلام کرد «آقای قالیباف نامزد انتخابات مجلس نمی شود» .
طلایی گفت: آقای قالیباف یک شخصیت تکلیف گراست، اگر بر او تکلیف شود تا به عرصه ای که نیاز انقلاب است پا بگذارد، این کار را خواهد کرد. برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هم این طور خواهد بود که اگر به او تکلیف شود حضور پیدا می کند. اول باید انتخابات مجلس تمام و نتیجه آن اعلام شود. نتیجه انتخابات مجلس می تواند معادلات و آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری را شفاف تر و روشن تر کند.
طلایی درباره پیوستن جبهه پایداری به ائتلاف نیروهای انقلابی اصولگرا گفت: همه تلاش ها برای آن است که این اتفاق بیفتد. همه نیروهایی که خودشان را منتسب به جریان انقلاب و اصولگرایی می دانند باید در کنار هم قرار بگیرند تا لیستی یکپارچه و یکدستی را برای انتخابات ارائه کنند. اگر این اتفاق بیفتد به نفع جریان انقلابی و اصولگرا خواهد بود تا آنکه بخواهند هر کدام جداگانه لیست بدهند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر