در میان خبرهای انتخاباتی که این روزها از دو اردوگاه چپ و راست، شنیده می شود، آنچه تبدیل به بحثی فراحزبی شده و هر دو جریان به کرات نسبت به آن هشدار می‌دهند، ظهور طیف سیاسی جدیدی موسوم به «جریان سوم» است، طیف جدیدی که می تواند با سوار شدن بر موج شعارهای پوپولیستی کرسی هایی در مجلس بدست آورد. برخی چهره‌های سیاسی اگرچه آمادگی ضمنی برای بروز چنین جریانی در جامعه را تایید می‌کنند اما با این حال چشم‌انداز عملی برای ظهور چنین جریانی متصور نیستند.

آنچنان که عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز بر همین باور است. عبدی البته معتقد است حتی اگر با معجزه‌ای مسیر فعالیت سیاسی جریان سوم میسر شود، ماحصل بسیار کوتاه‌مدتی پیش‌رو خواهد داشت چراکه درپی درگیری و کشمکش‌ها، اعضای آن علیه یکدیگر شمشیر می‌کشند؛ بنابراین حضور چنین جریانی به صلاح کشور نخواهد بود.

 

در ادامه مشروح گفتگوی خبرآنلاین با عباس عبدی را بخوانید؛

********

 

آقای عبدی! تحلیل هایی مبنی بر احتمال حضور طیف جدید سیاسی با عنوان «جریان سوم» در انتخابات آتی مجلس به‌گوش می‌رسد. از نظر شما تا چه‌ میزان فضای سیاسی کنونی در کشور  و موج نارضایتی اقتصادی جامعه، بستر را برای ظهور و بروز چنین‌جریانی فراهم می‌کند؟

در اینکه اکنون وضعیت و عرصه سیاسی کشور به یک بن‌بست رسیده و جناح‌ها نیز در نوعی آچمز قرار گرفته‌اند، تردیدی نیست. با این حال نسبت به اینکه موجی ایجاد شود و یک جریان سیاسی جدید ظهور کند، اطمینان ندارم. جریان‌های سیاسی نمی‌توانند به یکباره از زیر زمین ظاهر شوند، باید دید که ریشه‌های جریان موردنظر در کجا قرار گرفته است.

 

اگر جریان سوم از دل گفتمان اصلاح طلبی بیرون بیاید بعید است از فیلترهای نظارتی عبور کند

اگر با ریشه‌یابی مشخص شد که از دل همین ساختار موجود سربرآورده است که در عمل تفاوتی با طیف‌های کنونی ندارند و پیش‌تر به همه مشکلات آن آلوده شده‌اند. هر میزان نیز که تلاش کنند تا سوابق خود را پاک کنند، چنین امری مسیر نخواهد بود. نباید فراموش کرد که این افراد اغلب در گذشته از رانت‌های سیاسی و اقتصادی برخوردار بوده‌اند و پیش از این عملکرد خود را در دولت و سلطه اصولگرایان بروز داده‌اند. اما اگر قرار باشد چنین جریانی از دل نیروهای خارج از این دایره و با گفتمان اصلاح‌طلبی بیرون بیاید بعید است بتوانند بصورت قدرتمندی از فیلترهای نظارتی برای ظهور و بروز در انتخابات اسفندماه عبور کنند. از این‌رو این‌گونه می‌توان گفت که هم‌اکنون در جامعه شرایط ذهنی برای ورود چنین جریانی وجود دارد اما با این حال در بستر عملی مسیر بروز آن با موانع جدی مواجه است. 

 

جریان اعتدال گرایی ادعای جدی درباره جریان سوم بودن نداشت

اساسا عرصه سیاسی کشور را آماده پذیرش چنین‌ جریانی می‌دانید؟ در گذشته نیز حرکت‌هایی برای ایجاد چنین جریانی ذیل پرچم اعتدال‌گرایی انجام شد اما در عمل این جریان متناسب با فضای سیاسی به سمت یکی از دو حزب اصلی می رود و با آنها ائتلاف تشکیل می دهد و خیلی بروز و ظهور مستقلانه ندارد.

جریان موسوم به اعتدال‌گرا از ابتدا نیز ادعای جدی در این باره نداشت و هویت سیاسی خود را به‌طور مستقل تعریف نمی‌کرد و در بین دو جریان حرکت می‌کرد از همین منظر نمی‌توان اعتدال گرایی کنونی را جریان سیاسی ایجابی تعریف کرد. در سال 92 نیز اعتدالیون تنها به این دلیل توانستند وارد عرصه شوند که جریان اصلاح‌طلب امکان رقابت و حضور مستقل را نداشت و تصور نمی‌کنم اگر حمایت اصلاح‌طلبان از این جریان و نامزد آن‌ها در انتخابات ۹۲ نبود، شانسی برای ظهور و بروز پیدا می‌کردند.

 

اگر جریان سوم شکل بگیرد اعضایش به سرعت علیه یکدیگر شمشیر می کشند

در شرایط فعلی در نظام سیاسی ایران تنها جریانی می‌تواند پا به عرصه سیاسی بگذارد که به‌طور کامل در ذیل ساخت قدرت تعریف شود. ولی به سبب وجود بدبینی‌ها به عملکرد کلی ساختار کنونی، چنین جریان‌هایی نمی‌توانند بروز یابند. از همه مهم‌تر آنکه حتی در صورت فعالیت چنین نیروهایی، دستاورد بسیار کوتاه‌مدتی پیش‌رو خواهند داشت چراکه در پی درگیری و کشمکش‌ها علیه یکدیگر شمشیر می‌کشند و از سوی دیگر دارای پس زمینه‌های فکری و سیاسی روشنی نیستند تا بتوانند تشکیلات و انسجام کافی داشته باشند.

جریان سوم چاره ای جز رادیکال بودن ندارد

تا چه‌ میزان احتمال رشد عناصر رادیکال در ذیل چنین جریانی‌ وجود دارد؟ به‌طور کلی خطرات این جریان را چه می‌دانید؟

 این جریان‌ها چاره‌ای ندارند جز اینکه با اتخاذ خط‌مشی رادیکال در برابر هر دو جناح دیگر خودنمایی کنند. اما به‌دلیل اینکه هنوز خطر جدی ازسوی چنین جریانی به‌طور جدی احساس نمی‌شود متوجه نیستند که دو جناح فعلی که گروه سوم قصد حذف آن‌ها را دارند از چه ظرفیت‌های برای تخریب جریان نوظهور دارند. لذا معتقدم که در مجموع چنین جریان‌سازی‌هایی نمی‌تواند فضای مثبتی را در کشور ایجاد کند.

 

اصولگرایان و اصلاح طلبان باید بدون رانت با یکدیگر رقابت کنند

پرسشی که اکنون مطرح می‌شود آن است که در چنین برهه‌ای چه راهکاری برای برون رفت از بن‌بست وجود دارد؟ معتقدم که باید در فضای سیاسی کشور گشایش انجام بگیرد و افراد مختلف بتوانند با قرار گرفتن در هر یک از دو جناح اصلاح‌طلب و یا اصولگرا و بدون حمایت و رانت قدرت با یکدیگر به رقابت بپردازند. البته بخش‌های قابل‌توجهی از نیروهای سیاسی کشور نیز فراتر از این دو گفتمان سیاسی تعریف می‌شوند. بنابراین اگر مسیر برای این جریان‌ها هموار نشود امکان ندارد تا یک جناح جدید بتواند خارج از ساختار قدرت خود را برجسته و مطرح سازد تا به‌نوعی هژمونی در جامعه دست یابد و بیشتر شبیه به یک طنز است. شکل‌گیری از درون ساختار هم دردی از ان را درمان نخواهد کرد همچنان که احمدی‌نژاد درمان نکرد بلکه بدترش نمود.

به نظر شما اصلاح‌طلب‌ها و اصولگراها درک درستی از خطرات بروز چنین جریانی‌دارند؟ چرا که‌ در هر دوحزب شاهد تفرقه و تشتت آرا هستیم. این‌ اختلافات نمی‌تواند فضا را بیش از پیش برای حضور یک جریان سیاسی جدید فراهم ‌کند؟

دو جریان کنونی کشور اکنون به‌قدری درگیر اختلافات و مشکلات خود هستند که در عمل زمان و و فضایی برای پرداختن به این دغدغه ندارند. از این رو بعید به‌نظر می‌رسد که اکنون اراده‌ای بین هیچ یک از دو طیف‌ برای مقابله با جریان جدید سیاسی وجود داشته باشد ضمن اینکه از دید من نباید هم به چنین موضوعی بپردازند و عمده تمرکز خود را بر بازسازی نیروهای و صفوف خود معطوف سازند تا بتوانند در شرایط کنونی یک ایده و اراده مثبت را به جامعه عرضه کنند و تا حدی که میسر است اعتماد جامعه را به دست آورند. پرداختن به این چنین جریانی جز این که انحرافی است و مانع اصلاح خودشان می‌شود انان را هم برجسته و تقویت می‌کند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.