پرداخت ۱۰۰ میلیون تومان برای یک تیتراژ!
از همه اینها گذشته، تیتراژ خوانی سریالهای تلویزیونی در این سالها توانسته ویترین موفقیت و شهرت چهرههایی باشد که بتازگی به عرصه موسیقی قدم گذاشتهاند. البته این موضوع یک جنبه دیگر هم دارد؛ در مواردی همراه شدن صدای برخی خوانندگان موجب بهتر دیده شدن سریال یا فیلم تلویزیونی هم شده است. بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که مسئولان رسانه ملی خلأها و نقصهای بسیاری از سریالهای سطحی پخش شده از تلویزیون را با حضور خوانندههای مطرح موسیقی کشورمان پر میکنند. در هر حال همواره برای مخاطبان موسیقی و بینندگان سریالهای تلویزیونی جذاب بوده که بدانند تیتراژ برنامههای ماه رمضان را چه کسانی میخوانند.
پرداخت ۱۰۰ میلیون تومان برای یک تیتراژ
فریدون آسرایی ازجمله خوانندگان موسیقی پاپ است که فعالیت کمتری در تیتراژخوانی برنامههای تلویزیونی دارد و به گفته خودش چندان به تیتراژخوانی علاقهمند نیست؛ مگر اینکه کار پیشنهاد شده نظرش را جلب کند. او امسال تیتراژ ویژه برنامه «دعوت» را خوانده است که از شبکه یک سیما پخش میشود. او سال گذشته نیز قطعه«رویا» را در جشن رمضان اجرا کرد. آسرایی انتخاب تیتراژ سریال یا برنامهها را منوط به موضوع فیلم یا برنامه عنوان میکند و تأکید دارد، ترانه باید با محتوای داستان همراه باشد. او در این باره به «ایران» گفت: ترانهها باید متناسب با موضوع برنامهها بویژه برنامههای مناسبتی انتخاب شوند بهطورمثال ترانه «دعوت» راز و نیاز انسان با خدا است.البته این موضوع بیارتباط با ترانه سرایان نیست و در این زمینه باید افرادی انتخاب شوند که با چارچوب این گونه کارها آشنا ترند.
این خواننده پاپ درپاسخ به این سؤال که انتخاب خواننده به سفارش صدا وسیماست یا تهیهکننده یا کارگردان، بیان کرد: این کار معمولاً به انتخاب تهیهکننده بوده که البته براساس جذب یا عدم جذب اسپانسر دستمزدهای مختلفی برای آن تعریف میشود.
آسرایی حضور چهرههای مطرح موسیقی درتیتراژ خوانی را سلیقه تهیهکننده عنوان میکند و در این باره بیان می دارد: سلایق تهیهکنندهها متفاوت بوده، ممکن است به صدای خاصی علاقهمند باشند و از خواننده مورد علاقهشان برای خواندن کار دعوت کنند. ناگفته نماند دربسیاری ازمواقع خوانندههای ما ازطریق همین تیتراژخوانیها به شهرت رسیدهاند و مسیر ترقی بوده است. اما گاهی اوقات خوانندههای معروف، تیتراژ هم خواندهاند اما آن گونه که باید و شاید تأثیرگذار نبودند و اقبال خوش نداشتند. من شخصاً اقرار میکنم که تیتراژهای خوبی نخوانده ام! چرا که دربسیاری ازموارد سفارش کار بهصورت عجلهای بوده و از این روی نمیتوان انتظارداشت تیتراژی که درمدت سه روز یا حتی کمتر جمعآوری میشود، نتیجه خوبی داشته باشد.
او در پاسخ به این سؤال که آیا پول یا پارتی یا همان مافیایی که از آن صحبت میشود در انتخاب خواننده تأثیرگذار است؟ گفت: تهیهکنندهای را میشناسم که برنامههای بسیار خوب و پربینندهای تولید میکند، اما معمولاً به خوانندهها دستمزد نمیدهد و بیشتر بهصورت رفاقتی کار میکنند.
بهگفته آسرایی خوانندههای بسیاری هستند که علاقهمند به تیتراژخوانی در تلویزیون هستند و حتی شنیدهام مبالغی نزدیک به ۱۰۰ میلیون تومان هم پرداخت کردهاند تا تیتراژ یک برنامه را بخوانند. او میگوید: شخصاً چنین عقیدهای ندارم و برای تولید و اجرای کارهایم دستمزد تعیین میکنم البته در تیتراژ برنامه «دعوت» بهخاطر رفاقتی که با آقای کشاورز دارم بحث مالی برایم مهم نبود. به عقیده من خواندن تیتراژ بسیار اهمیت دارد چرا که اگر تیتراژ یک برنامه یا سریال موفق شود در دیده شدن خواننده و حتی فیلم یا سریال بسیار بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
تلویزیون و کنار زدن نامهای نیک
عبدالجبار کاکایی از شاعران و ترانهسرایان خوب ایرانی است که به سبب سرودن تیتراژ سریالهای تلویزیون شهره است. او در پاسخ به این سؤال که ترانههای تیتراژ بویژه ماههای مناسبتی چه ویژگیهایی باید داشته باشد به «ایران» گفت: هدفگذاری تیتراژها بر مبنای موضوعات مختلف سریالها است که لزوماً آموزش معنویت و مبانی دین شناسی نیست و عموماً در حوزه اخلاق اجتماعی بوده است اما به نظر میآید برخی از این مضامین ارتباط مستقیم با آموزههای معنوی ندارند اما به هر حال منفی یا خیلی بیربط هم نباید باشند.
عدهای از دوستان میگویند تیتراژ فلان برنامه هیچ ارتباطی با ماه رمضان ندارد و من هم نمیدانم چه توقعی باید از تیتراژها داشته باشیم! آیا تیتراژهای برنامههای مناسبتی باید مانند دعای بعد از افطار آموزش توحید و مبانی معاد باشد؟ معیار انتخاب تیتراژ پیرو موضوع سریال و فیلم است که معمولاً یک درام اجتماعی است و ترانه سرا هم براساس آن شعر میسازد؛ بنابراین نباید انتظار داشته باشیم هدفگیری آن به سمت طرح مبانی اعتقادی و دینی باشد.
او درخصوص انتخاب خواننده، بویژه چهرههای مطرح در تیتراژخوانی، گفت: در ظاهر، تهیهکنندهها شرکتهای تجاری هستند که سریالها را میسازند اما برای حمایت ازخوانندههایی که صدای بسیار هنرمندانهای دارند اما بازارکار چندانی ندارند، هزینهای در نظر نمیگیرند. درواقع صدا و سیما به مانند سابق نمیتواند چنین کارهایی انجام بدهد گویا موج بیپولی ظاهراً تلویزیون را هم با خود برده و آن را به دست شرکتهای تجاری سپرده است. این همان آفتی است که تلویزیون همیشه داشته یعنی با هنرمندان خوب و درجه یک مشکل دارد و ترجیح میدهد با هنرمندان رده دو یا سه کارکند. درواقع هر کسی که در تلویزیون به محبوبیت برسد به نوعی کنار زده میشود. این سیاستگذاری است که نه فقط در تلویزیون بلکه در برخی رسانهها و مطبوعات وجود دارد و در واقع هدفشان ساکت کردن صداهایی است که برای مردم اهمیت پیدا میکند. به نظر میآید نوعی حسادت پشت صحنه قدرت فرهنگی است که اجازه نمیدهد هنرمندی بزرگ شود، یا اظهار نظر کند چرا که خیلی زود فتیله صدایش را پایین میکشند.
در کشورهای درحال توسعه این معضل فرهنگی و این نگاه وجود دارد چرا که معمولاً نظامهای سیاسی با هنرمندان، ورزشکاران و نخبگان فرهنگی رقابت دارند و این اتفاق امروز در صدا و سیما، که در واقع ویترین برخورد با چهرههای سرشناس بوده قابل مشاهده است و بازهم تأکید میکنم تلویزیون به شخصه آفتی برای کنار زدن نامهای نیک است اگر رسانه ملی در دست چهرههای سرشناس بود قطعاً کار ما به اینجا کشیده نمیشد اما متأسفانه تلویزیون آرام آرام از هنرمندان فاصله گرفت و این سرنوشتش است.
کوتاه کردن راه با پول و پارتی
حجت اشرفزاده از دیگرخوانندگان خوب موسیقی پاپ و سنتی هم میگوید: معمولاً پیشنهادها درخصوص تیتراژخوانی براساس ژانر مورد علاقه و تواناییام بوده و در ادامه به توافق محتوایی میرسیم. این خواننده امسال تیتراژ سریال مناسبتی «از یادها رفته» را برعهده دارد که در شب های ماه مبارک رمضان از شبکه یک درحال پخش است. اشرفزاده سال گذشته هم تجربه تیتراژ خوانی در جشن رمضان را داشته است.
او درگفتوگو با «ایران» در خصوص مافیای تیتراژخوانی بیان کرد: من نه پدر پولدار و سرمایهداری داشتم، نه اسپانسر و نه با پارتی به جایی رسیده ام. پدر و مادر من معلم هستند و از ابتدای راه تا به امروز اگر به موفقیتی رسیدهام توانایی خودم بوده و به همین دلیل سالها زمان برد تا امروز به این جایگاه برسم. البته خاصیت این شغل همین است، اگر کسی بخواهد در عرصه هنر بویژه موسیقی به نقطه ای برسد باید سالها تلاش کند.
این خواننده درادامه افزود: ایراد بزرگی که متأسفانه در جامعه ما به چشم میخورد این است که برخی دوستان براین نظر هستند که راه موفقیت خود را با پول و پارتی کوتاه کنند؛اتفاقی که تقریباً در همه مشاغل دیده میشود.
اشرفزاده اظهار داشت: ۱۵ سال پیش نخستین آلبوم خود را منتشر کردم و دراین سالها زحمت کشیدم و با افراد یا پروژههایی کار کردهام که سلیقهام باشد و هیچ کاری را رفاقتی نمیخوانم. البته ممکن است همکاریهای متقابل هنری اتفاق بیفتد یا کمتر از بقیه دوستان دستمزد گرفته باشم اما تلاشم ایجاد یک موقعیت هنری است ولی بابت داشتن این موقعیت تا به حال پولی پرداخت نکردهام درواقع پولی نداشتهام که بدهم و ندارم.
خواننده قطعه پرمخاطب «ماه و ماهی» درخصوص مافیای موسیقی بیان داشت: اینکه فضای موسیقی درکشور ما دارای چالش و مشکلات زیادی است دراین شکی نیست. تهیه، تولید و نشر موسیقی دچار مشکل شده و موسیقی هرگز حمایت نشده و نمیشود و طبیعتاً خوانندههایی حمایت میشوند که توانایی مالی داشته باشند یا از تهیهکننده یا سرمایهگذار خوب برخوردار شوند. اما خوانندههای قدیمی یا حتی خوانندههای امروزی که توانایی ندارند ممکن است در کوتاه مدت در این رقابت کمی عقب بیفتند. اما من براین نظرم همان خواننده قدیمی موسیقی خوب خود را تولید کند و در این بازار رقابتی امروز حضور داشته باشد چرا که ممکن است بعد از مدتی یک خواننده نوظهور با یک موجی بیاید و برود اما خواننده خوب همیشه فرصت دیده شدن خواهد داشت.
به گفته اشرفزاده جامعه ما در سالهای متمادی نشان داده است که کشش هنرمندان بسیاری را دارد و میتواند هنرمندان فراوانی را برای خود نگه دارد. او میگوید: خوانندههای قدیمی یا حتی نسل امروزیها اگر تلاش خود را داشته باشند و ایستادگی کنند با وجود معایب و مشکلات بازار موسیقی نتیجه کار خود را خواهند دید. سخن من با این دوستان این است که به امید کمک از طرف کسی نباشند و ماندگاری را خودشان اثبات کنند. شعر خوب و موسیقی خوب ممکن است در یک دورهای دیده و شنیده نشود، اما طبعاً جایگاه خود را باز خواهد کرد و نباید ناامید و بیانگیزه باشیم. هنرواقعی دیرتر ظهورمی کند اما وقتی دیده و شنیده شود، جای خود را تثبیت میکند. ما نباید اصرارکنیم مافیایی وجود دارد و جوانان را ناامید کنیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر