نه گلزار میتواند جای فردوسیپور را پر کند، نه علیخانی
برنامه ۹۰ پُربینندهترین برنامه تلویزیون ۲۰ سال خود را در صدر نگه داشت و حتی با برنامههای پُربینندهای مانند خندوانه و دورهمی جایگاهش را از دست نداد. در حالی که شبکه سه سیما که ۲۵ ساله است در عرض ۵ سال قافیه را به شبکه نسیم باخته. حالا اقبال عمومی از برنامههای متعدد و متنوع برنامههای شبکه نسیم بیشتر شده و مدیر جوانِ شبکه ۳ تلاش کرده با برنامه برنده باش، عصر جدید و ستارهساز راهی برای جذب مخاطب پیدا کند.
برنده باش با حضور محمدرضا گلزار، سوپراستار سینما در یک مسابقه بختآزمایی که با دریافت مبلغ هنگفتی از جیب مردم مبلغ اندکی را به عنوان جایزه به شرکتکنندهها پرداخت میکند. در ازای آن بعد از زمان کوتاهی سقف جایزه از ۲۰۰ میلیون تومان به ۱۰۰ میلیون تومان تقلیل یافت. اغلب شرکتکنندهها نیز به جایزه ۵ میلیون تومان دست پیدا میکنند و هر شرکتکننده تقریبا یک میلیون تومان هزینه میکند تا روبروی گلزار بنشیند. طراحی مسابقه به گونهای است که هر فرد بادانشی میتواند به مسابقه راه یابد، در حالی که پاسخ غلط به هر پرسش در اپلیکیشن خود نیز امتیاز دارد. حالا اگر فردی مدام بسته خریداری کند و به تمام سوالات پاسخ اشتباه دهد هم میتواند در مسابقه شرکت کند. برای همین، هر فردی با کمترین دانش و اطلاعات میتواند خود را در برابر سوالهای گلزار محک بزند. پس در نتیجه میلیاردها تومان به حساب برنده باش واریز میشود تا با کیفیت نازل پخش شود؛ بیآنکه سازندگان برنامه لحظهای گمان برند شرکتکنندهها و مخاطبان فریب میدهند.
عصر جدید فارغ از حضور برخی استعدادها که حیرتانگیز است و آدم را به وجد میآورد، با اجرای تصنعی و کسالتبار علیخانی و برخی داوران اغلب ناامیدکننده است. مثلا آنجا که بشیر حسینی، دانای کل برنامه موافق پانتومیم نیست، چرا که هنر ایرانی نیست، یا جایی که یک بازیگر حرفهای تئاتر ۴ چراغ سفید از داوران گرفته و در امتداد آن رویا نونهالی این بازیگر را در آغوش میگیرد. و البته آریا عظمینژاد، داور سرسخت برنامه یک جایی وا میدهد که انتظار نمیرود. با لحاظ مجموعه اتفاقات عصر جدید به نظر میرسد سازندگان برنامه ایدئولوژی خاصی را دنبال میکنند، یعنی فراتر از اینکه دنبال کشف استعداد و ایجاد سرگرمی برای مخاطبان باشند. ستارهساز، برنامه استعدادیابی فوتبال نیز هنوز توجه چندانی به خود جلب نکرده ولی امثال خداداد عزیزی و فیروز کریمی را دارد که گاهی با طعنه و شوخی در برنامه کنداکتور شبکه سه را پُر میکنند.
همین سه برنامه پُر از چهرههای مشهور است که اگر ستاره شدند یا بودند، در مدیوم تلویزیون نبوده اما عادل فردوسیپور که خود را فرزند رسانه ملی میداند، ستاره تلویزیون بود. تلویزیونِ ورشکسته که در سیاستهای کلی سازمان نشان میدهد برای درآمدزایی دست به هر کاری میزند، آیا ستارههایی در حوزههای سینما، ورزش و موسیقی به سادگی در تور خود انداخته است؟ اگر صرفا انگیزه مالی قابل توجه نبود، امثال گلزار، حیایی و... حاضر بودند در چنین برنامههایی نقشی داشته باشند؟ فردوسیپور اما برنامه ۹۰ را با تمام ناملایمتیها، کارشکنیها، اتهامهای بیاساس و... به عرش رساند و باوجود اندک انتقادهای به جا از برنامه دو دهه در عرض نگه داشت؛ آن هم با کمترین هزینه و البته با سودآوری برای شبکه سه.
فردوسیپور در فضای مسموم و پُر از فساد فوتبال ایران در این سالها هیچگاه دستش آلود نشد و بدون در نظر گرفتن منافع یک شخص، یک باشگاه یا فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش با صراحت در کلام ۹۰ را اجرا کرد. او به قدری عادل بود که در مراسم تودیع اصغر پورمحمدی، مدیر سابق شبکه سه درباره او چنین گفت: «من خیلی ایشان را اذیت کردم، ایشان هم من را گاهی اذیت میکرد. اما لاقل دیگر از حالا دوشنبهها از پیش لرزهها و پس لرزههای برنامه ما راحت هستند.» پورمحمدی ظرفیت بالا و سعه صدر داشت و ارزش «برنامه ۹۰» را میدانست، اما فروغیِ جوان با حذف فردوسیپور ظرفیت خود را نشان داد. حالا مدیر شبکه سه و رئیس صداوسیما آسوده بخوابند، بدون در نظر گرفتن از دست رفتنِ سرمایهای چون عادل فرودسیپور.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر