استقبال رسانه اصولگرا از شایعه حذف فردوسی پور
تصویب قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان پوست اندازی در سطوح مختلف نظام اداری موجی از امید را در میان مردم بوجود آورده است.کارشناسان و افکار عمومی بر این باورند که هر تغییری در هر سطحی، در هر سازمانی، موجب امیدواری در نسل جوان کشور خواهد شد و در این شرایط مردم انتظاری جز این ندارند.
در سطوح فرهنگی و در بخش رسانهای به ویژه رسانه ملی نیز پوستاندازی ضرورت دو چندانی دارد. به عنوان نمونه جوانی که در حوزه اجتماعی به صورت پویایی دوران تحصیلات آکادمیک خود را پشت سر گذاشته و مدتها در رسانههای مکتوب و مجازی به صورت تخصصی در حوزههای اجتماعی و مسائل خانواده کارکرده، بخشی از پتانسیلهای اثر گذار او به هر دلیل استفاده نشده است.
خلاقیت این جوان آنقدر دایره وسیعی دارد که باید پویش و تلاشهایش در رسانه ملی بازتاب داده شود، اما این جوان سالها زیر سایه یک مجری قدیمی با بیش از سی سال سابقه اجرای یک برنامه ثابت و کلیشهای در رسانه ملی قرار میگیرد! و این تصور برایش پیش خواهد آمد که در این سازوکار جایی نخواهد داشت و جایی برای رشد و نمو بیشتر نمیبیند. در واقع حضور و پویش در رسانه ملی از آمال اوست اما طرح مسائل خانواده در حوزه اجتماعی به صورت تخصصی در یک انحصار یک مجری خاص است. حالا عزم و اراده رسانه بر جوانگرایی گذاشته شده، چرا این جوانگرایی در حوزه برنامهسازی تجلی، بروز و ظهور نداشته باشد؟
به صورت طبیعی نوعی سرخوردگی از ثبات رسانهای در شاخههای مختلف فرهنگی، هنری، سیاسی، اجتماعی و ورزشی در اقشار نخبه جامعه بوجود میآید و از سوی دیگر پویشهای مدیایی رسانه ملی با ثبات مجریان و برنامهسازان، با همان کلیشههای سیسال قبل، موجب مخاطبگریزی و از سوی دیگر موجب سرخوردگی نخبهگان میشود.
در عرصه ورزش نیز به خصوص ورزش پرطرفدار فوتبال وضعیت به همین منوال است و «برنامه نود» هیچ تغییر روشی در سبک و اجرا نمیدهد و به دلیل هیجانی بودن این رشته ورزشی و هواداران فراوان فوتبال، سالهای متمادی این برنامه خاص، به یک روش فرمولیزه شده- کلیشهای اجرا میشود و فرامتن فوتبال و دخالت در مدیریت ورزشی، جنبه با اهمیتتری در برنامه نود پیدا میکند، در نتیجه عادل فردوسیپور با اتکا به حواشی تبدیل به یک برند فوتبالی شده است.
در طول بیست سال گذشته هیچ گاه چهره شاخص علمی فردوسیپور در برنامه ۹۰ دیده نشده و اثر گذاری او همواره به عنوان یک چهره فرامتنی پوپولیستی مطرح بوده است. مخصوصا در حوزه ورزش خیل وسیعی از نخبگان مطبوعاتی فوتبالی هم به واسطه انحصاری بودن برنامه نود دیده نشده و به صورت غیرطبیعی یک سیکل انحصاری به وجود آمده است.
چند هفتهای است که حواشی تغییر احتمالی عادل فردوسیپور به عنوان مجری برنامه ۹۰ مطرح است. این بحث از دوران مدیریت پورمحمدی ریشه گرفته است.
اما با تغییر مدیریت شبکه و حضور «علی فروغی» متاسفانه برخی رسانهها، در اشکالی بدوی، انگشت اتهام را به سوی مدیریت فعلی شبکه گرفتهاند.
فروغی هم برای مبرا شدن از این اتهامات در مصاحبه اخیر خود با هفته نامه صبح صراحتا اعلام کرده که برنامه نود تعطیل نخواهد شد و این موضوع تیتر اصلی روزنامه صبح نو شد. اگر حواشی مربوط به ویژه برنامه جام جهانی ۲۰۱۸ را مرور کنیم، در پایان این مجموعه برنامه، نامه خداحافظی جعلی منتسب به عادل فردوسیپور منتشر شد که مدیریت وقت شبکه سوم سیما صراحتا از عادل فردوسیپور حمایت کرد.
همه این نشانهها در دورانی که مدیران بالادستیتر رسانه ملی شفاف نیستند، نشان میدهد که تغییر احتمالی عادل فردوسیپور از برنامه ۹۰ هیچ ارتباطی به «علی فروغی» ندارد، اما طرفداران رسانهای عادل، فرصت مغتنمی پیدا کردهاند با سیبل کردن فروغی، مسئله رفتن عادل را به او نسبت دهند.
این معادله نوعی حقهبازی توام با شانتاژ رسانهای است و مثل نامه خداحافظی بازی کاملا کلیشهای است. علی فروغی؛ «رضا گلزار» که پرحاشیهترین بازیگر سینمای ایران را به شبکه سوم سیما آورد، بازیگری که در در برخی کنسرتهای خاص در خارج کشور به سادگی حضور پیدا میکند و فیلم آن هم در فضای مجازی منتشر میشود. گلزار پیش از این هم در کلوپهای مختلط دبی حضور پیدا کرده و انتشار عکسهای آن در فضای مجازی حواشی فراوانی برایش بوجود آورده است، اما علی فروغی در حالی که قرار بود برنامه گلزار از شبکه نسیم پخش شود او را به شبکه سوم سیما آورد. بنابراین تغییر احتمالی عادل فردوسیپور را نمیتوان به مدیریت وقت شبکه نسبت داد. برعکس به نظر میرسد که از این اتفاق بسیار ناراحت است اما فروغی در این مقطع باید هوشمندانه عمل کند و مثل موارد قبلی در دام رسانهها نیفتد و از پاسخگویی در مورد رفتن عادل از برنامه ۹۰ امتناع کند، چون این کار تصمیم او نیست.
با این همه عادل فردوسیپور برای برند برنامه ۹۰ زحمات فراوانی کشیده است و این زحمات جای تقدیر فراوانی دارد. او به عنوان مجری و گزارشگر جایگاه خاصی در سازمان صدا و سیما دارد اما واقعیت این است که رفتن فردوسیپور از برنامه نود به معنای قطع همکاری با رسانه ملی نخواهد بود.
در این مقطع فردوسیپور باید این فضا را مدیریت کند تا رسانهها در مقابل صدا و سیما قرار نگیرند، اگر این اتفاق بیفتد احتمالا به حذف کلی او از جریان رسانه منجر خواهد شد. فردوسیپور باید همان کاری را انجام دهد که فریدون جیرانی پس از حذف از برنامه «هفت» در ۲۳ اردیبهشت ۹۱ انجام داد. آخرین «هفت» جیرانی پرشورتر برگزار شد، او با همه بینندگانش خداحافظی کرد و رفت برای اصلیترین شبکه سیما، شبکه یک، یک سریال الف ویژه ساخت.
در بسیاری از شبکههای خصوصی و مخصوصا دولتی دنیا پروتکلهای مهم رسانهای توسعه مدار اصرار دارد یک برنامه ترکیبی مثل نود عمری طولانی داشته باشد اما مدت زمان همکاری مجریان از ۵ سال تجاوز نکند.
برنامه «نود» بیست سال است که با یک مجری خاص اداره میشود و از منظر کارشناسی توسعهمدار این روند آفتی برای مدیران سیما، فردوسیپور و حتی مخاطبان برنامه نود است.
حتی در شبکههای دولتی انگلیس، برند و عنوان برنامه طرفدار دارد و مجریان آن به صورت متوالی تغییر میکنند. حالا که زمزمههای رفتن عادل فردوسیپور از برنامه «نود» پررنگتر میشود، اولا رسانهها نباید اشتباه کنند و مدیریت فعلی را در تیررس انتقاد قرار دهند، کما اینکه طرفداران رسانهای عادل از این حربه برای عقب نشینی سازمان صدا و سیما استفاده خواهند کرد. همانطور که اشاره شد این تصمیم در زمان مدیریت علی اصغر پورمحمدی گرفته شده و در این تغییر اساسی و کارساز فروغی در لیست متهمان نیست.
عادل برای صدا و سیما باید بماند و همچنان در این رسانه فعالیت کند. او چه کاری در این مقطع باید انجام دهد؟
او تبدیل به قهرمان بزرگی خواهد شد اگر مثل بازیکنان فوتبال یک دور افتخار بزند و شاگردش را که تربیت شده خود اوست (امیر حسین میثاقی) را روانه زمین مسابقه کند و خودش به سراغ مربیگری و تربیت مجریهای ورزشی برود و گه گداری هم برخی مسابقات هیجان انگیز را گزارش کند. انجام هر فعل اشتباهی، حواشی فراوانی خواهد داشت، او نباید رفتارش شبیه هاشمینسب در آن دربی معروف پر حاشیه یا مجتبی محرمی در دربی دهه هفتاد باشد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر