مهدی چمران اظهارات اخیر آیت الله موسوی خوئینی ها را نشانه اشکال در حافظه تاریخی وی دانست و گفت: «اینکه امام موسی صدر و دکتر چمران با نهضت انقلاب همراه نبوده اند حرف بسیار عجیبی است. دکتر چمران قبل از انقلاب اساسا برای مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی به لبنان رفت.آنجا پایگاه ساخته و نیروهای ایرانی را تربیت می کردد. همچنین از طریق مرحوم حاج احمد آقا با حضرت امام در نجف ارتباط داشت.امام موسی صدر نیز یک تحول بزرگ در شیعیان لبنان به وجود آورد. دکتر چمران  در کنار او بود و توانستند که هسته اصلی مقاومت لبنان را همان روز بکارند».

اهم اظهارات چمران به شرح زیر است:

*امام موسی صدر بود که هویت شیعیان را آنجا زنده کرد. دکتر چمران هم که به او پیوست سازمان های نظامی را ایجاد کرده و علیه اسرائیل جنگیدند.آن ها قوی تر از داخل کشور در لبنان برای نهضت کار می کردند، آنجا جان به کف می جنگیدند و سازماندهی داشتند. اینکه آقای موسوی خوئینی ها در آن سفر چه گفته و چه شنیده اند را خودشان می دانند و خدایشان. در آن سفر به تفاهم نرسیدند که مجله چاپ کنند برای این بود که آن ها از نظر مالی امکانات چاپ یک جزوه کوچک را داشتند که منتشر کرده و شرح مبارزات خود را دادند. اینکه با نهضت همراه نبودند و این قبیل موضوعات به هیچ وجه صحت ندارد. آنجا مشخصا محل و مرکز مبارزه علیه حکومت شاه بود.

*{درباره ساواکی بودن رئیس دفتر امام موسی صدر}: ممکن است که به فردی مشکوک بوده باشند و او را آنجا نشانده باشند تا کنترلش کنند. به هرحال آنجا نفوذی هایی بود و حتی برخی روحانیون طرفدار شاه نیز سعی می کردند که نفوذ کنند. روشن است که اینقدر عقل داشتند که با این نفوذی ها چه طور برخورد کنند و قطعا اطلاعات اصلی را به آن ها نمی دادند.

*شاه سه بار برای ترور دکتر چمران نیرو فرستاده بود، یکی از آن ها نیروها حتی بچه محل ما بود کلت خود را تحویل دکتر داد و برگشت. او از جاهل های چاله میدان و چهارراه سیروس بود و به دکتر چمران گفت برای کشتن آمده بودم اما وقتی زندگی ات را اینجا دیدم منصرف شدم. همه این ها نشان می دهد که مبارزه جدی علیه شاه می کردند و فقط شعار نمی دادند.

* موسوی خوئینی ها از اول انقلاب هم نسبت به امام موسی دید مثبت نداشتند. البته نسبت به دکتر چمران اینگونه نبود. برای همین هم در مورد امام موسی همیشه نکات منفی را یادآوری کنند.»

*{در مورد ماجرای ملاقات امام موسی صدر با شاه: عده بسیاری از دانشجویان داخل و خارج از کشور از امام موسی خواهش کردند که به ایران بیاید و مانع اعدام حنیف‌نژاد و بدیع‌زادگان و ... شود. او نیز صرفا برای همین مساله آمد.

*برای همه روشن است که امام موسی و دکتر چمران در لبنان به صورت جدی علیه شاه مبارزه می کردند، امام موسی دست امام در منطقه بود. زیرا او را در منطقه بیش از ایران می شناختند و به همین دلیل دهم قذافی او را زندانی کرد و معلوم نیست چه بلایی سر او آورد. دست دیگر امام نیز  شهید سید محمدباقر صدر در عراق بود که او راهم صدام کشت. دستان امام را در منطقه قطع کردند تا ارتباط امام در منطقه با مسلمین قطع شود.

* اینکه گفته اند دکتر چمران به ایران آمد و یک هفته بعد از انقلاب رفت کاملا اشتباه است. او اصلا زمان پیروزی انقلاب ایران نبود و ۹ روز بعد از پیروزی تازه به ایران آمد. در واقع یک گروه ۹۲ نفره لبنانی متشکل از مبارزین و رزمنده ها ، علما و روحانیون مثل شیخ مهدی شمس الدین، رئیس پارلمان لبنان ، سید مهدی حسینی و همین آقای نبیه بری که الان رییس پارلمان است و ... جمع شده و خدمت امام آمدند. امام نیز به دکتر فرمودند که در ایران بمان. او نیز ماند و دیگر به لبنان برنگشت. حتی کتاب ها و لوازمش با کامیون فرستاده شد و همسرش نیز سه ماه بعد به تنهایی به ایران آمد لذا اینکه به لبنان رفت و امام پیغام داد اصلا درست نیست. این ها اشتباهات حافظه تاریخی است. اینکه امام موسی با نهضت انقلاب موافق نبود اصلا درست نیست. شاید با راه روش ایشان موافق نبوده اند اما اینکه با نهضت مخالف بوده اند حرف عجیبی است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.