واکنش جعفریان به ایدههای یک استاد دانشگاه:حرفهایش مادر فرزندمرده را هم خنداند
تا این لحظه دوستان و عزیزان می توانند این صفحه را در وبسایت دانشگاه علم و صنعت ملاحظه بفرمایند.
از این عجایب طی این یک قرن گذشته فراوان دیده ایم که البته هر کدام با گرایش خاصی وارد این بحث شده و از آن خارج گشته و باز مرحله بعدی و بعدی تکرار شده است. همین الان جلوی بنده کتابی با نام «تطبیقات کریمی» هست که در تاریخ سوم شعبان ۱۳۵۰ ق ر ۲۱ آذر ۱۳۱۰ در ۸۴ صفحه منتشر شده و با دهها عنوان و توضیح، کوشیده است تا علوم جدید را از قرآن استخراج کند. یک عنوان در صفحه ۱۵ این است: اخبار از اسید کربونیک و مکروب» [کذا]. عنوانی دیگر در صفحه ۶۶: قوه الکتریسته در حال نطق یا قوه دفاعیه از برق» که آن را با چندین روایت از جمله «یموت المؤمن بکل میتة الا الصاعقة لا تأخذه و هو یذکر الله»، تطبیق داده، و موارد فراوان دیگر. اگرچه این موارد در روزگار ما فراوان بوده و هست، باید گفت، حتی در دنیای قدیم هم گاه این تلاشها صورت می گرفت و همه اینها ناشی از این بود و هست که کسانی ظاهرا از روی دلسوختگی، تلاش دارند همه مسائل علمی روز را که بشر را شگفت زده کرده، از دل قرآن و حدیث دربیاورند.
سالهاست که کلیپهای متعددی از اظهار نظرهای شگفت از خطیبان، در این باره منتشر می شود و جالب آن که در یکی از شبکههای معروف بیرون، تلاش مستمری برای توزیع و تبیین و تأکید بر اینها صورت می گیرد و صد البته که روی جوانان و مردمان فهمیده، اثر هم می نهد. ما مسلمانان، عموما، پرونده درخشانی در علم و دانش جدید نداریم، و همه اش به گذشتههای دوری می نازیم که باید گفت، اگر هم درست بوده، خیلی ربطی به دین نداشته و البته بنا هم نبوده داشته باشد. تحول علمی مربوط به نوع بینش ما نسبت به علم، تلاش ما، برنامه ریزی، متناسب کردن آن با نیازهای روز و بسیاری از امور دیگر و مصداق روشن «حتی یغیروا ما بانفسهم» است.
مشکل این است که این امر، به پایان نامهها دانشگاهی ورود کرده و گاه عناوینی از این دست در این حوزه دیده می شود. قرار است پایان نامههای و رسالههای دانشگاهی، اساس پیشرفت علم و دانش باشند، اما مع الاسف، سلایق خاصی که در بسیاری از این مراکز هست، مسیر آنها را به سمت و سویی می برد، که نه تنها دردی از علم و دانش را دوا نمی کند، بلکه سبب بی اعتمادی کلی به روند دانش در ایران می شود. در این زمینه، نسبت به مراکزی که در کشور به نوعی با دین ارتباط دارند، حوزههای علمیه اعم از برادران و خواهران، و مراکزی که ترکیبی از دانشگاه ـ حوزه هستند، یا موسساتی که به اوقاف ارتباط دارند، بویژه رشته علوم قرآن و حدیث که به وفور در دانشگاههای مختلف وجود دارد، باید نظارت و دقت بیشتری داشت.
عجیب است که حتی برگی از این پایان نامهها، در ایرانداک که طبق قانون، باید همه آنها را داشته باشد، وجود ندارد تا در مرئی و منظر و نقد و بررسی دیگران قرار گیرد. بسیاری از این پایان نامهها در خود این مراکز مورد استفاده دانشجویان بعدی هست، و ذهن آنها را هم می سازد، و سنتی را در تحقیق پایه گذاری می کند که اگر نگران کننده نباشد، بسا هیچ ثمری نداشته باشد.
به نظر می رسد، نظارت بر امر کلی پیشرفت علم، جدای از وظیفهای بر دوش استادان، رؤسای دانشگاهها، و وزیر آموزش عالی هست، بر عهده نهادی مانند فرهنگستان علوم هم هست که این امر را رصد کرده و با بررسی جلسات تخصصی از متخصصان هر رشته، توصیههای لازم را بنمایند. مگر کشور ما، چه قدر امکانات دارد که همین مقدار پول و هزینه هم، صرف اموری شود که علم را از مسیری جز تدقیق و تدبر پیش برده و مانند اسب آسیاب، همه را دور محوری برای قرنها بگرداند؟ باز به آن اسب، گندمی را آرد می کند، در اینجا، اغلب مثل آب درهاون کوبیدن، هیچ ثمری در پی ندارد. بنده ناچار بودم نظرم را بنویسم. شاید خطا رفته باشم، در آن صورت از خداوند میخواهم از خطای من درگذرد و به این ملت رحم نماید.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر