این روزها اقتصاد کشور حال و روز خوبی ندارد، به هر حوزه بنگریم وجود حباب و التهاب در آن امری مشهود است. آلبرت بغزیان مقصر اصلی این اتفاق را بانک مرکزی می داند و معتقد است: مردم در وضعیت بحران، تحریم یا جنگ برای حفظ قدرت خرید خود به بازارهای موازی همچون سکه، ارز، مسکن، زمین، خودرو، لوازم خانگی و بورس هجوم می آورند، اینجا بانک مرکزی باید تدبیر لازم را برای مدیریت اوضاع انجام دهد.

 

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

****

دو دیدگاه درباره بی سروسامانی حوزه اقتصاد وجود دارد برخی دولت را مقصر می دانند و می گویند زمام امور از دست مسئولان اجرایی خارج شده است، در مقابل دولتی ها نیز انتقادها را جنگ روانی و گرانی ها را حباب توصیف می کنند، نظر شما چیست؟

مردم در وضعیت بحران، تحریم یا جنگ برای حفظ قدرت خرید خود به بازارهای موازی همچون سکه، ارز، مسکن، زمین، خودرو، لوازم خانگی و بورس هجوم می آورند. دولت در ابتدا برای آنکه جلوی التهابی شدن بازار سکه را بگیرد، اقدام به پیش فروش سکه کرد و یک پولی هم جمع شد اما موعدش که رسید، تحویل ندادند. در این حالت اعتماد عمومی به بانک مرکزی از بین می رود بنابراین مقصر را رئیس بانک مرکزی می دانم. شاید رئیس بانک مرکزی بگوید اختیاری ندارد و سیاست های دولت را دنبال می کند اما وقتی می داند چنین سیاستی غلط است استعفا دهد. چندی پیش اعلام شد آقای سیف استعفا داد و مورد قبول قرار گرفت اما بعد هیچ خبری نشد. در مجموع آنچه اتفاق افتاد این بود که بانک مرکزی مثل چوپان دروغگو پیش فروش سکه اعلام کرد اما تحویل نداد، حالا به خریداران می گوید حواله فروش را به عنوان سکه بپذیرند. یعنی مگر می شود کسی حواله سکه را سر عقد به عروس و داماد کادو دهد؟ آنها سکه فیزیکی را قبول دارند. معتقدم حواله نمی تواند بازار سکه را از التهاب خارج کند.

اما مشکل فقط بازار سکه نیست، بازارهای دیگر هم دچار التهاب شدند. دلیل چیست؟

مردم می خواهند قدرت خرید پول شان را حفظ کنند، کالاهای وابسته به ارز را می خرند و نگه می دارند.

ارز ۴۲۰۰ چرا نتوانست جلوی التهابات اقتصادی را بگیرد؟

با ارز ۴۲۰۰ تومان ۸۰ درصد نیازهای داخلی را می توان برطرف می کرد اما از کجا معلوم کالای وارداتی با ارز ۴۲۰۰ قیمت گذاری شود؟ به عبارت دیگر واردکننده کالای خود را به قیمت ارز ۷ هزار تومان عرضه می کند بنابراین امروز یک سود خیلی زیادی متوجه کسانی است که دسترسی به ارز ۴۲۰۰ تومانی دارند. از این جهت من ارز ۴۲۰۰ تومان را ارز رانتی می دانم. نکته دیگر آنکه بانک مرکزی مبادلات ارزی خارج از ۴۲۰۰ تومان را ممنوع اعلام کرد اما این ممنوعیت در حد حرف بود و خیلی راحت این خرید و فروش ها در حال انجام است، پس در این قسمت هم نظارت بانک مرکزی ضعیف ارزیابی می شود.

امروز کدام مرجع باید پاسخگوی نگرانی مردم باشد؟

اگر مردم اعتراضی دارند پاسخگو بانک مرکزی است چون وظیفه حفظ ارزش پول ملی را برعهده دارد. چقدر میز و مسئولیت برای آقای سیف مهم است که حاضر به استعفا نیست، استعفا دهد و خیلی مردانه بگوید «تحت فشار هستم و نمی توانم» بنابراین بانک مرکزی به موارد یادشده واقف است و اقدامی برای کنترل و نظارت انجام نمی دهد.

نظارت ضعیف بانک مرکزی بر بازار ارادی است یا غیرارادی؟

نظارت بانک مرکزی عمدا ضعیف است. معتقدم وضعیت کاملا قابل کنترل است. وقتی اعلام می شود تحریم های سخت در پیش است مردم سابقه ذهنی دارند که در زمان تحریم کالا پیدا نمی شود. در چنین فضایی هر چه کالا تزریق شود متقاضی وجود دارد. اینجا نقش بانک ها مهم است. چرا بانک ها آمار پول های آماده برای سوداگری را به دولت ندادند. به عبارت دیگر نظارت و پایش ۱۴ هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی با بانک مرکزی است. چرا بانک مرکزی هیچ آلارمی نداد و حالا که این حجم نقدینگی به حرکت درآمد می خواهد مقصر را نقدینگی معرفی کند؟ در حالیکه خود بانک مرکزی نتوانست وظیفه مدیریت و هدایت نقدینگی را انجام دهد چون از این طرف حجم نقدینگی سرگردان بالاست و از طرف دیگر شرکت ها با کمبود نقدینگی مواجه هستند. نکته دیگر آنکه بانک ها باید مطالبات خود را از بدهکاران دانه درشت وصول کنند.

بازار مسکن که ارتباطی با ارز ندارد چرا ملتهب شد؟

دو هفته پیش وزیر راه و شهرسازی از اعطای وام ۲۰۰ میلیون تومانی به متقاضیان خرید مسکن خبر داد چون عده ای دست از بازار سکه و ارز کشیدند و پول های خود را دارند به سمت بازار مسکن سوق می دهند. باید سیاست های مالیاتی بر خانه های خالی و معاملات مسکن طوری باشد که اگر سودی هم است به جیب دولت برود اما چنین سیاست هایی اعمال نمی شود تا عرصه از فعالیت سوداگران گرفته شود.

 

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.