در کنار این حق، باید از حقوق دیگری هم گفت که مربوط به جامعه است و نادیده گرفتن آن، ظلم به آحاد مردم است.

وقتی یک بازیگر فاسد دوران طاغوت می‌میرد، همین که مانعی برای تشییع جنازه و برگزاری مراسم معمول برای او وجود ندارد، به معنای رعایت حقوق شهروندی است، اما اینکه عده‌ای برای مطرح کردن او به عنوان یک هنرمند تلاش کنند، ظلم به فرهنگ و هنر جامعه است. 

آن بازیگری که پای جنازه چنین فردی می‌گوید مگر او چه کرده بود؟ خوب می‌داند که او از طریق سینما برای فاسد کردن آحاد مردم و تخریب فرهنگ جامعه هرچه می‌توانست انجام داد. به همین دلیل، به او اجازه ورود به سینما در دوران بعد از انقلاب داده نشد و حالا همفکرانش به جای اینکه از مسئولین به خاطر آزاد گذاشتنشان برای تشییع و برگزاری مراسم تشکر کنند، نباید احساس طلبکاری نمایند و درصدد بازسازی لشکر شکست خورده فرهنگ و هنر طاغوت برآیند.

از عده‌ای بازیگر بی‌اعتنا به ارزش‌ها و اصول و دور از فرهنگ و هنر واقعی، انتظاری غیر از تجلیل از یک بازیگر فاسد طاغوتی نیست ولی از رسانه ملی که از بیت المال تغذیه می‌کند و روزنامه‌هائی که از پستان پر شیر دستگاه‌های حکومتی تغذیه می‌شوند به ویژه از ارگان رسمی دولت توقع این نیست که با عناصر آلوده‌ای که می‌خواهند فرهنگ و هنر فاسد دوران طاغوت را بر گردانند و ذائقه جامعه را تغییر دهند و ارزش‌های دینی و اخلاقی را به فراموشی بسپارند همنوا شوند و چنین عناصر فاسدی را به عنوان الگوی هنری مطرح نمایند. این همنوائی موجب می‌شود نسل کنونی تصوری غیر از آنچه واقعیت بود از بازیگران دوران طاغوت پیدا کند و این خطری است که اباحیگری مورد نظر رژیم فاسد پهلوی و اربابان فاسدترش را به جان جوانان ما تزریق می‌کند. راستی در این وانفسای مظلومیت فرهنگ و هنر و غلبه سیاست بازی بر فرهنگ، چه کسی باید به داد نسل جوان جامعه برسد؟

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.