طرحی که پوتین برای اجرای آن به تهران نیاز دارد
فیصل القاسم در القدس العربی چاپ لندن نوشت: از زمان آغاز ائتلاف روسیه و ایران در سوریه بسیاری سوال می کردند چه چیزی بین مسکو و تهران را به یکدیگر نزدیک کرده است؟ هیچ چیز نشان دهنده وجود عناصر مشترک بین دو نظام کاملا متفاوت از لحاظ عقیدتی، سیاسی و فرهنگی نیست. نظام روسیه یک نظام ارتدوکسی دموکراسی سرمایه داری و ایران یک نظام دینی است. با این حال، و با وجود تفاوتهای فرهنگی و دینی، این دو نظام با یکدیگر تلاقی یافته اند، بدین جهت که دشمن مشترکی دارند که همان آمریکا و غرب است.
این روزنامه در ادامه آورده است: تنها این دو کشور هستند که با سوریه وارد ائتلاف شده اند. هنگامی که منافع مطرح باشد، هیچ چیز در سیاست محال نیست. ایرانی ها بعنوان پراگماتیست و واقع گرا شناخته می شوند،. فراموش نکنیم که کلمه بازار در اصل یک کلمه ایرانی است به معنای مکانی که تجار در آن خرید و فروش می کنند..
در سایه حمله غربی ها به نظام اسد و پیش از آن، حمله اسرائیل به پایگاههای ایرانی در فرودگاه تیفور در سوریه، برخی بر این عقیده اند که اسرائیل در تلاش برای مقابله با ایرانی ها برای خروج آنها از سوریه است و این شرایط روسها را در شرایط سختی قرار می دهد.
آیا روسها مجبورند برای جلب رضایت آمریکا و اسرائیل با هم پیمانان ایرانی خود در سوریه قطع ارتباط کنند؟ خوش بینان به این قطع رابطه با یک تفکر امیدوار به فروپاشی این ائتلاف می نگرند. اما جدایی روسیه و ایران به این آسانی که دشمنان ایران در منطقه آرزوی آن را دارند نیست.
باید به کسانی که نمی دانند بگوییم که نزدیکی بین روسیه و ایران هرگز نتیجه اوضاع سوریه نبوده و حتی زاییده منافع مشترک مسکو و تهران در سوریه و یا یمن نیست. فراموش نکنیم که روسیه ایران را متحد ضروری خود برای اجرای طرح اوراسیایی می داند که پوتین در سر می پروراند.
بر اساس این طرح، روسها تلاش می کنند یک ائتلاف اروپایی آسیایی تشکیل دهند که همانطور که از نامش پیداست با طرحها و ائتلاف های غربی مقابله کند. چنین طرح استراتژیکی نمی تواند بدون مشارکت فعال ایران پیش رود. بدین ترتیب، تلاقی روسیه و ایران یک ضرورت استراتژیک است، پیش از آنکه دو طرف در سوریه به یکدیگر برسند. حتی نزدیکی بین دو طرف ایران و روسیه در خاورمیانه به ازدواج کاتولیکی باز می گردد که طرح اوراسیا آن را می طلبد.
اگر منافع مشترک روسیه و ایران در طرح اوراسیا هم نباشد، طرفین نمی توانند به تنهایی در سوریه موفق شوند. این دو، اعتماد و تکیه ای حیاتی به یکدیگر دارند تا منافع خود در سوریه را تامین کنند و این مساله با استقبال نظام اسد نیز مواجه شده است.
شکی نیست که روسیه به یقین می داند که به تنهایی و با کمک سلاح هوایی خود نمی تواند در میدان سوریه بر معارضان پیروز شود، و نیاز به نیروهایی زمینی دارد تا مأموریت پاکسازی زمینی را نیز انجام دهند. پس نه نیروهای ایرانی قادر به تنهایی قادر به پیروزی در سوریه هستند و نه نیروی هوایی روسیه می تواند بدون کمک ایران در معرکه پیروز شود.
همانطور که می دانیم دمشق در نزدیکی سقوط به دست معارضان بود، اگر دخالت روسیه در سوریه پیش نمی آمد. پس از این دخالت بود که نیروهای روسیه و ایران توانستند معارضان در حلب را شکست دهند. علاوه بر اینکه نزدیکی روسیه و ترکیه در سوریه نیز نقشی محوری در سنگینی کفه ترازوی روسیه و ایران علیه نیروهای معارض داشته است.
بعضی بر این عقیده اند که ممکن است روسیه ایران را در سوریه به نفع اسرائیل بفروشد، به این اعتبار که روسها به اسرائیل نزدیک ترند تا به ایران. اما عده ای دیگر خلاف این عقیده را دارند و معتقدند روسیه از شبه نظامیان ایرانی در سوریه بعنوان ابزاری برای تهدید اسرائیل و آمریکا استفاده می کند.
هر زمان شبه نظامیان ایرانی به مرزهای اسرائیل با سوریه نزدیک شده اند، تل آویو مجبور به فشار بر آمریکا شده است تا فشارها بر روسیه در اوکراین، سوریه و دیگر مناطق را کم کند.
تحلیلگران بر این عقیده اند که یک تفاهم و توافق جدی بین ایران و ولادیمیر پوتین در این مورد وجود دارد. بنابراین، روی تضعیف نقش ایران در منطقه حساب باز نکنید.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر