مجوز طرح ترافیک برای۶هزار نفر و حضرت ابوذر!
تعدادی از همکاران،آن یادداشت را تحویل گرفتند و تعداد زیادی نیز آن را برنتافتند. اصلاح طلب و اصولگرا و معتدل،البته هم در میان موافقان بود و هم مخالفان .
***
بعد از آن بود که آمار جالبی به دستم رسید.۶۰۰۰نفر در تهران به عنوان خبرنگار،مجوز طرح ترافیک دارند! کاش اداره کل محترم مطبوعات داخلی وزارت ارشاد اعلام کند در شهر تهران چند روزنامه نگار زندگی می کنند.وقتی می بینم در رسانه ای که در آن شاغل هستم حداقل دوسوم افرادش، مجوز طرح ترافیک ندارند این رقم ۶۰۰۰ معنایش چیست؟ معنایش این است: قطعا افرادی هستند که در این صنف حضور ندارند و به اسم این صنف مجوز طرح ترافیک می گیرند.
دلیل علاقه به مجوز طرح ترافیک هم روشن است: "کاملا مفت است". البته مفت مفت هم نه. معادل هزینه یک رفت و برگشت با اسنپ را می دهند، یک سال پشت فرمان ماشین شان "قیژ" از جلوی مسافران منتظر تاکسی و اتوبوس عبور می کنند و وارد محدوده طرح می شوند.
***
برخی دوستان عزیزم برایم پیغام گذاشتند در حالیکه سرمایه دارها مجوز طرح می گیرند چرا ما نداشته باشیم؟
خداوکیلی این هم شد استدلال؟ بعضی از سرمایه دارها هزار کثافتکاری دیگر هم می کنند؛این مجوز می شود که ما هم همان غلطها را بکنیم؟ رشوه می دهند،ما هم بدهیم؟ نزول می خورند و می دهند،ما هم همان کار را بکنیم؟وامهای کلان می گیرند و پس نمی دهند، ما هم بگیریم و پس ندهیم؟ بعضی شان فسادهای شرم آور اخلاقی دارند،ما هم داشته باشیم؟...
وانگهی شما فکر می کنید آن آدم پورشه سوار و آن بنزنشینی که صدهامیلیون تومان پول ماشین داده و شیشه های دودی ماشینش را بالا داده که مبادا ریا بشود! وقت شریف و گرانبهایش را صرف خرید مجوز طرح می کند؟ او با تکبر فراوان می رود توی محدوده طرح ترافیک و جریمه اش را که معادل یک نخ سیگارش هم نیست می پردازد.
تازه،مگر این سرمایه دارها چند نفرند؟ مگر دکترخلبان شهردارمان نگفت ۴درصد؟ چرا همان آقا و همین شهردار فعلی نمی توانند با حمایت ۹۶درصد بقیه،جلوی ماشین ۴درصدی ها را سد کنند تا هیچکدامشان نتوانند وارد محدوده طرح ترافیک شوند؟
***
هنوز رقم ۶۰۰۰مجوز طرح ترافیک برای خبرنگاران تهرانی روی اعصابم است.بخش عمده ای از این ۶۰۰۰ مجوز را کسانی گرفته اند که خبرنگار نیستند اما شرافت ما روزنامه نگارها را لگدمال کرده اند. ممنون می شوم اگر اسم این ۶۰۰۰نفر را منتشر کنند تا همه چیز شفاف شود.
از دوهفته قبل که مطرح کردم مجوز ورود به طرح ترافیک برای روزنامه نگاران لغو شود،خیلی حرف و حدیث شنیدم اما همه آنها مرا بر استدلالم مستحکم تر کرد که حتی به یک روزنامه نگار مجوز ندهند. به خصوص وقتی کسب اطلاع کردم که فلان آدم که مجوز فصلنامه اش را مدتها پیش گرفته و حتی یک نسخه اش را هم منتشر نکرده، اما مجوز طرح ترافیکش در جیبش است. بگردید از این نمونه ها فراوان است.
***
بروید چهارراه یافت آباد و میدان شوش؛ جوادیه و خاک سفید؛ افسریه و بهارستان؛شهرری و میدان منیریه؛ چرا اصلا پایین شهر؟ بروید جردن و زعفرانیه و دربند؛ از ۱۰۰ رهگذر سوال کنید که آیا حاضرید خبرنگارها هر روز مجوز طرح داشته باشند؟ اگر حتی ۱۰نفرشان موافق بودند با گردن افراشته بروید نتیجه نظرسنجی را بکوبید روی میز شهردار و مجوزتان را بگیرید و بروید. نوش جانتان!
***
اگر ابوذر استخوان شتر دست می گرفت و بر تبعیض و فساد می تاخت، بنده"زر" نبود. رفیق"زور" نبود. فریفته"تزویر" نبود. به همین دلیل زبانش دراز بود و سرش به آسمان ساییده می شد. فکر می کنید بلد نبودند یک "مجوز طرح ترافیک خبرنگاری" به او بدهند و خفه اش کنند؟!
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر