این نوشتار با رویکرد عمومی و برای گروه های هدف غیرمتخصص زلزله و زمین شناسی، مدیران کشور، عموم مردم و بویژه مردم حساس به زلزله نگاشته شده است و هدف آن روشن ساختن صحت و اعتبار ادعای پیش بینی کنندگان زلزله در ایران است.

مناسب است که ابتدا در خصوص پیش بینی زلزله، گزاره هایی را قبول کنیم. بدین معنی که اصولا به چه نوع از ادعاها، سخن ها و یا گزارشات، باید نام پیش بینی گذاشت؟.به بیان دیگر منظور از پیش بینی زلزله بطور دقیق چیست؟

همچنین علاوه بر مفهوم پیش بینی زلزله، باید روی کاربرد پیش بینی هم تاکید ورزید؛ به عبارتی باید در ابتدا روشن ساخت که کار برد پیش بینی، اتخاد واکنش های مناسب با هدف دوری و یا کم کردن مخاطرات ناشی از پدیده پیش بینی شده است. اگر پیش‌بینی می‌شود که فردا برف یا باران در راه است، کاربرد چنین پیش‌بینی، این خواهد بود که می‌توان اقدامات پیشگیرانه اتخاذ کرد و از آثار منفی پدیده پیش‌بینی شده، احتراز کرد، با این سخن، پس پیش‌بینی که چنین کاربردی را نداشته باشد را نمی‌توان پیش بینی نامید.

با توجه به نکات فوق الذکر، باید گفت که منظور از پیش‌بینی زلزله، تعیین بزرگی، زمان و مکان وقوع زلزله آتی بطور نقطه‌ای یا در یک بازه‌ای معین از زمان، مکان و بزرگی است که بتوان اقدامات پیشگیرانه ای را برای کاهش خسارت و صدمات زلزله پیش بینی شده آتی انجام داد. 

به عبارت دیگر ارزش پیش بینی در آن است که انداره زلزله، حدود زمانی رخداد پیش بینی شده و مکان وقوع زلزله، در یک بازه باریکتری باشد، در غیر این صورت پیش‌بینی زلزله ارزش کاربردی نخواهد داشت و به یک بازی با کلمات برای حصول اهداف دیگر و احیانا، اهداف منفعت ‌طلبانه تبدیل خواهد شد. 

نظر شخصی نگارنده این نیست، که باید با مدعیان پیش بینی زلزله، برخوردی بازدارنده و منع کننده صورت پذیرد. به نظر می رسد که بازتاب ادعاهای این افراد و کش و قوس های بعدی آن، در کل به نفع ارتقاء سطح دانش عموم مردم از زلزله و شکل گیری بهتر فرهنگ زندگی با زلزله در جامعه خواهد شد. به جای هر برخورد بازدارنده ای، اگر عموم مردم، موارد و محدودیت های پیش بینی زلزله را بدانند و پس از چندی آزمون و خطا و بطور خود بخودی، مدعیان فاقد صلاحیت، مشتری برای سخنان خود نخواهند یافت.

ذکر یک نکته مهم دیگر نیز در ابتدای نوشتار حاضر، ضرورت دارد. به همان اندازه که پیش بینی وقوع زلزله و گفتن اینکه در یک ناحیه معینی زلزله ای بزرگ خواهد آمد، از نظر نگارنده در حال حاضر امری ناممکن و سخنی غیرکارشناسانه است، به همان اندازه نیز، گفتن اینکه در آن ناحیه، زلزله ای نخواهد آمد نیز، غیرکارشناسانه، فاقد پایه علمی و از طرف دیگر مسئولیت آور است.

چه، به هر حال در هر ناحیه ای احتمال وقوع زلزله وجود دارد و هیچکس نمی تواند با قاطعیت اعلام می کند، که بهیچ وجه زلزله ای در یک ناحیه معین رخ نخواهد داد. 

** شگردهای پیش بینی کنندگان زلزله

از آنجا که در این نوشتار هدف آنست که در خصوص اعتبار سنجی پیش بینی زلزله بحث شود، بهتر است ابتدا روی محورهای ادعایی پیش بینی کنندگان زلزله و رئوس مطالبی که در هر ادعا بیان می کنند، اندکی تمرکز شود. بر طبق تجربه ای که در خصوص ادعاهای پیش بینی کنندگان زلزله، پس از وقع زلزله ها، در سالیان اخیر بدست آمده، چندین شگرد را می توان کلاسه بندی کرد که اغلب پیش بینی کنندگان زلزله، یک یا چند مورد از آنها را استفاده کرده و بکار می گیرند. در ادامه نکات عمده ای که این دسته از افراد در ادعاهای خود در خصوص پیش بینی زلزله، رعایت می کنند، و در واقع به عنوان «شگردهای پیش بینی زلزله» می توان آنها را نام برد، آورده شده و مورد نقد قرار می گیرد.

** شگرد ۱- وسیع تر گرفتن منطقه پیش بینی شده برای رخداد زلزله

از ترفندهای زیرکانه ای که در پیش بینی زلزله ها، از آن استفاده می شود، وسیع کردن دایره شمول رخداد زلزله است. مثلا اعلام می شود که زلزله ای در استان های کرمان و سیستان و بلوچستان، فارس و هرمزگان خواهد آمد!. یا اینکه در استان های خراسان شمالی و جنوبی و رضوی و یزد. واضح است که هر چقدر پنجره مکانی بزرگتر باشد، احتمال رخداد بالاخره یک زلزله ای در آن بیشتر خواهد بود و لذا پیش بینی ها و به عبارت بهتر ادعاهای پیش بینی مصادیق بیشتری خواهند داشت. 

بد نیست در این خصوص توضیحاتی داده شود. اگر کسی ادعا کند، پیش بینی می شود فردا روی کره زمین زلزله ای رخ خواهد داد، این ادعا، آیا اعتباری دارد؟ آیا اساساً این ادعا، پیش بینی تلقی می شود؟. مسلما نه! چرا که ذکر بدیهیات است. مثل اینست که کسی بگوید پیش بینی می شود فردا آفتاب از شرق طلوع خواهد کرد. مسلم است که در کره زمین، روزانه زلزله ای ولو خرد، رخ می دهد، و گفتن اینکه پیش بینی می شود فردا در کره خاکی ما زلزله ای خواهد آمد، مضحک به نظر می رسد.

بنابراین، هر چقدر وسعت مکانی پیش بینی زلزله بزرگتر باشد، پیش بینی، کم اعتبارتر و بی اعتبارترخواهد بود. درزلزله های اخیر ایران زمین نیز مشاهده می گردد که پیش بینی کنندگان زلزله، از همین شگرد «وسیع کردن پنجره مکانی شمول رخداد زلزله، با هدف بالا بردن احتمال وقوع زلزله» بخوبی استفاده می کنند و مردم عادی و افراد غیر متخصص را با توجه به عطشی که در دوران اوج تب زلزله در کشور، برای این قبیل مطالب موجود است، جذب می کنند. در سال های اخیر هم فضای مجازی و سهولت در پیام رسانی ها و فراگیری اپلیکیشن های پیام رسان، این امر را بمراتب آسان کرده است.

گفتن این نکته در همین قسمت ضرورت دارد که نباید از مطالب نگارنده این سطور، سوء برداشت استفاده نکردن از فضای مجازی یا برخوردهای منع کننده و حقوقی و اجباری برای افراد پیش بینی کننده زلزله صورت بگیرد.

** شگرد ۲- وسیع تر گرفتن بازه بزرگای زلزله 

یکی دیگر از ترفندهایی که احتمال درستی ادعای پیش بینی کنندگان زلزله را بیشتر پوشش خواهد داد، وسیعتر کردن بازه بزرگای زلزله پیش بینی شده است. بطور مثال اعلام می کنند که زلزله ای با بزرگی ۲ تا ۵ و یا ۲ تا ۴ رخ خواهد داد. بدیهی است که اگر گفته شود زلزله ای با بزرگی ۱ تا ۷.۵ در منطقه یا مناطقی رخ خواهد داد، در این صورت بالاخره در آن محدوده زلزله ای ولو کوچک یا متوسط که بطور طبیعی هم رخ می دهند، رخ خواهد داد و پیش بینی مدعیان درست از آب در خواهد آمد. در اینجا هم پیش بینی کنندگان کمال استفاده را از این ترفند بزرگ گرفتن حدود مکانی شمول پیش بینی زلزله، کرده اند و می کنند.

در خصوص بازه بزرگا باید مطلب مهمی که بی ارتباط با پیش بینی زلزله نیست، ذکر شود. باید تاکید شود که پیش بینی رخداد زلزله های کوچک و خرد فاقد اعتبار و یا دارای حداقل اعتبار است. به عنوان مثال اگر ایستگاه های لرزه نگاری تراکم مناسب داشته باشند، مشخص می شود که در این صورت در اغلب نقاط کشور، زلزله های خرد و خفیف رخ می دهند، بنابراین اعلام پیش بینی وقوع زلزله های خرد، پیش بینی تلقی نمی شود، همانند مثالی که برای طلوع آفتاب ذکر شد، مثل آنست که پیش بینی شود فردا صبح آفتاب از سمت مشرق طلوع کند و این امر ارزش علمی نخواهد داشت.

** شگرد ۳- وسیع تر گرفتن محدوده زمانی پیش بینی رخداد زلزله

همانند مکان وقوع زلزله، در حوزه زمان نیز پیش بینی کنندگان زلزله، پنجره زمانی وقوع زلزله ای را که پیش بینی کرده اند تا می توانند پهن تر می گیرند تا احتمال وقوع در آن محدوده زمانی، بیشتر شود. به عنوان مثال اعلام می کنند که در مدت چند ماه یا حتی چند سال آینده، زلزله ای رخ خواهد داد. مسلماً هر چه قدر بازه زمانی تعیین شده برای زلزله پیش بینی، وسیعتر باشد، اعتبار پیش بینی زلزله هم پایین تر خواهد آمد. اگر اعلام شود که ظرف سال و یا سال های آتی زلزله ای در یک منطقه رخ خواهد داد، عملاً به جز التهاب مستمر و ممتد مردم، تاثیر دیگری نخواهد داشت.

** شگرد ۴- استفاده از تجهیزات و روش‌هایی که فعلا محرمانه است! 

گاه تعدادی از افرادی که در ایران در کار پیش بینی زلزله بودند و هستند، دستگاه های پیش بینی زلزله هم تولید و از آن برای اعلام هشدار استفاده می کنند. وقتی در مجامع مختلف از آنها درخواست می شود که در خصوص مبانی کار و تجهیزات مورد استفاده، پارامترهایی که اندازه می گیرند و از آن در پیش بینی زلزله بهره می برند، توضیحاتی بدهند، اعلام می کنند که این دستگاه ها و تجهیزات چون سری هستند و شرح جزئیات ممکن است این فرصت را به خارجی ها (منظور آمریکائی ها و کشورهای غربی اند بیشتر) بدهد که ایده ما را بدزدند، لذا تا موقع ثبت جهانی و اختصاص امتیاز آن بنام کشور ایران، از شرح جزئیات سرباز می زنند. این شگرد و ترفند، بویژه وقتی صورت ناخوشایندی پیدا می کند که این چنین دستگاه هایی را با عنوان دستگاه پیش بینی زلزله به دستگاه ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی هم بفروشند.

از زمان طرح چنین ادعاهایی تا حال حاضر، حداقل بر مبنای اطلاعات نگارنده، چندین سال می گذرد و این افراد سازنده دستگاه پیش بینی کننده زلزله، کماکان از ترس لو رفتن اسرار نهانی دستگاه خود، جزئیات فنی و پارامترهای اندازه گیری شونده را توضیح نمی دهند.

لازم به ذکر این نکته مهم است که افراد پیش بینی کننده زلزله، هرگز در نزد متخصصان و صاحب نظران و در جمع های تخصصی، صحبت نمی کنند و طرح ادعا نکرده اند ولی جائی که مسئولی غیر متخصص و غیر مرتبط با زلزله را می بینند که اتفاقاً دارای قدرت تصمیم گیری و خرید دستگاه است، چنان صحبت می کنند که انگار و بطور قطع و یقین، مشکل پیش بینی زلزله را حل کرده اند، البته در برخی مواقع این شگردها و صحبت ها و دروغ های شاخدار هم می گیرد.

به نظر نگارنده، برای این چنین افرادی که مشکل پیش بینی زلزله را حل کرده اند و یا حتی درصدی از آن را، دو جایزه نوبل کم است و باید سه جایزه نوبل اهدا کنند، فقط برای ما معلوم نیست که چرا این مدعیان، ارزش کار خودشان را دست کم گرفته اند و در مجامع جهانی آن را برای اولین بار و اختصاصاً به نام خود، اعلام عمومی نمی کنند!.

در مورد این شگرد، نگارنده با توجه به آشنایی بسیار نزدیک خود، اعلام می کند، چنین دستگاه هایی که بتوانند زلزله را با تعریفی که از پیش بینی زلزله در ابتدای این نوشتار به عمل آمد، پیش بینی کند، اساساً وجود ندارد. ادعای دزدیده شدن ایده توسط خارجی هایی که در عالم سیاست در طیف دشمنان و بدخواهان کشور ما جای می گیرند نیز، بیشتر مصرف داخلی داشته و به یک شامورتی بازی شبیه است تا بیان صادقانه.

** شگرد ۵- استفاده از اطلاعات و داده‌های ماهواره‌های جاسوسی و... 

پیش بینی کنندگان زلزله، که عمده آنها نیز افراد غیر متخصص و غیر مرتبط با زمین شناسی و زلزله اند، ادعا می کنند از برخی سیگنال های ماهواره های سری آمریکایی استفاده می کنند که حتی خود آمریکایی ها هم نمی دانند این سیگنال ها برای پیش بینی زلزله کاربرد دارد!. این ادعا از طرفی اعجاب آور، از طرف دیگر مضحک و از یک طرف دیگر هم تاسف آور است به دلیل تصوری که در ذهنیت چنین افراد مدعی پیش بینی زلزله، از شعور عمومی است. 

واضح است که از اطلاعات ماهواره ها، استفاده های متعددی در علوم زمین و زلزله به عمل می آید، ولی هیچکدام از شرکت ها و مراکز فنی و پژوهشی معتبر سازنده چنین ماهواره هایی ادعای پیش بینی زلزله را نکرده اند و باید بطور روشن گفته شود که از اطلاعات و تصاویر ماهواره ها، به رغم استفاده های بسیار مطلوبی که دارند، نمی توان برای بیان اینکه زلزله ای در یک زمان و مکان معین در راه است، استفاده کرد.

** شگرد ۶- استفاده از درصد و بازی با اعداد در پیش‌بینی زلزله 

پیشگامان پیش بینی زلزله در کشور، شگرد بازی با اعداد را نیز بخوبی یاد گرفته اند و مهارت خوبی در این زمینه دارند. به عنوان مثال پیش بینی می کنند که در جایی زلزله ای با ۵ ریشتر ظرف چند روز و یا چند هفته آتی خواهد آمد، زلزله ای دیگر با بزرگی ۲ یا ۳ ریشتر می آید (که البته همیشه هم می آمد!)، می گویند این همان پیش بینی ما بوده که با اندکی خطا همراه شده است.

این افراد از واژه «درصد» هم خوب استفاده می کنند، مثلا ادعا می کنند در چندین استان کشور، با احتمال ۷۰ درصد، زلزله ای با بزرگی ۲ تا ۵ خواهد آمد. مسلماً این درصد کاربرد فرار از پاسخگوئی در صورت نیامدن زلزله را برای شخص مدعی فراهم می کند، نکته مهم این است که واقعاً این درصد و برآورد احتمالاتی بر پایه کدام موازین علم احتمالات است؟، ۷۰ درصد را می شود ۸۰ درصد هم کرد و یا ۶۰ درصد، کدام مبنای محاسبات چنین اعدادی را نتیجه داده است تا ادعای پیش بینی زلزله را داشته باشند؟ معلوم نیست.

باید ذکر شود، حسب اطلاعات نگارنده و آشنایی با روش های محاسباتی آماری و احتمالاتی که خیلی در کارهای تخصصی ما عجین شده است، پیش بینی آنی و کوتاه مدت زلزله با درصد و احتمال، فاقد پایه محاسباتی است و صرف اینکه ادعاهای پیش بینی زلزله را به درصد بیان می کنند، با این هدف است که هر دو طرف وقوع و یا عدم وقوع زلزله را ملاحظه کرده باشند.

** شگرد ۷- سکوت پیرامون زلزله هایی که رخ می دهند ولی پیش بینی نشده بودند! 

پیش بینی کنندگان زلزله، یکی دیگر از شگردهای مهم آنها، تمرکز روی زلزله هایی است که در موردشان ادعای پیش بینی داشته اند و با حدودی از تغییرات در بازه های بزرگا، زمان و مکان رخ داده اند. روی این موارد متمرکز می شوند و با انواع و اقسام شگردهای مختلف، در جهت اثبات حقانیت ادعاهای خود فضا سازی و جذب مخاطب می کنند. اما نکته ای که در ارزیابی صحت روش کار این افراد مغفول مانده، این است که در مورد زلزله هایی که در اقصی نقاط کشور رخ می دهند ولی پیش بینی هم نشده اند، سکوت پیشه می کنند. 

بالاخره اگر روش معتبری برای پیش بینی ابداع کرده ایم برای همه زلزله هاست. این شگرد، پیش بینی کنندگان زلزله را از زیر بار صحت سنجی های عددی آشکار رها کرده که باید در ارزیابی ادعاها حتما مورد توجه مردم قرار گیرد.

** شگرد ۸- سکوت پیرامون زلزله هایی که پیش بینی شده بودند ولی رخ نداده اند 

این شگرد هم فراگیر و مورد استفاده خیلی از مدعیان پیش بینی زلزله ها بوده و هست. گاهی پیش بینی هایی می کنند ولی زلزله ای رخ نمی دهد. در این خصوص مردم و مسئولان خیلی پرسشگری نمی کنند. مهم رخ دادن زلزله است و نه رخ ندادن آن!. لیکن از نظر محاسباتی و صحت سنجی و راستی آزمایی روش های پیش بینی زلزله ها، موارد عدم وقوع نیز به اندازه موارد وقوع زلزله در محاسبه میزان موفقیت روش ارزش دارند. پیش بینی کنندگان زلزله نیز شگرد روشنی در این خصوص دارند، سکوت!.

افراد علمی موارد نقض روش های خود را برمی شمرند و صادقانه آنها را طرح می کنند که بر پایه درستی پیشرفت های علمی ادامه یابد. افرادی که بیشتر کارشان به شامورتی بازی شبیه است تا کار علمی، مسلماً از ذکر هزاران مصداق منفی کار خورد اجتناب می ورزند، اما باید در مورد قضاوت کار این افراد، موارد نقض نیز بهمان جدیت مورد توجه قرار گیرد تا اعتبار پیش بینی های این افراد برای همگان بدون هیچ پیش قضاوتی، روشن شود. 

** شگرد ۹- پیش بینی زلزله های کوچک 

پیش بینی وقوع زلزله های خفیف و خرد، شگرد مشتری آوری برای اهالی پیش بینی کننده زلزله است. زلزله های خفیف در پهنه های بزرگ، بطور قطع و یقین در سرزمین لرزه خیز ایران، رخ می دهند و چه پیش بینی شوند و چه نشوند، رخ می دهند و خواهند داد. باید ذکر کرد که پیش بینی وقوع چنین زمین لرزه هایی فاقد ارزش کارشناسانه است و بطور کلی هر کسی هم می تواند پیش بینی نماید که مثلاً در استان های غربی یا شمالی کشور فردا زلزله ای با بزگی ۲ خواهد ]مد و مسلماً هم خواهد آمد، آیا این حرف، معنی و مفهوم پیش بینی را دارد؟ نه!. اینکه گفته شود آفتاب در هنگام مغرب، غروب خواهد کرد آیا پیش بینی تلقی می شود!؟.

** شگرد ۱۰- پیش بینی عدم وقوع زلزله های خیلی بزرگ 

شگرد ۱۰ پیش بینی کنندگان زلزله کمابیش شبیه شگرد ۹ است. در زلزله های خرد چون می دانیم، بوفور و روزانه زلزله های خفیف را در پهنه ایران داریم، پیش بینی می کنند که مثلا زلزله ای با بزرگی ۲ تا ۳.۵ در چند استان کشور، احتمال ۷۰ درصد رخ خواهند داد!، در زلزله های خیلی بزرگ و سترگ هم چون می دانیم که احتمال رخداد آنها بسیار پایین است (بصورت عددی و احتمالاتی)، پیش بینی کنندگان زرنگ زلزله، به تازگی و اخیرا! به صرافت افتاده اند و در مورد عدم وقوع زلزله های بزرگ نیر پیش بینی می کنند.

پیش بینی می کنند که در تهران و کرج زلزله با بزرگای ۷ و بالاتر از آن پیش بینی نمی شود البته فعلا!. این هم، روش های غیر صادقانه ای است که افراد غیر متخصصی که بساط پیش بینی زلزله را راه انداخته اند، در پیش گرفته اند.

** گروه های هدف پیش بینی کنندگان زلزله 

مسلماً پیش بینی کنندگان زلزله، در فضای آشفته، بدنبال گروه های هدف غیر متخصص، شامل مدیران غیر مرتبط و غیر متخصص زلزله، مردم عادی، بانوان و آقایان حساس به زلزله هستند. در ورای پیش بینی هایی که غلط هم باشند، چون پیگیری کننده ای نیست، شهامت و شجاعت، این مدعیان به مراتب بیشتر شده و پیش بینی های مبهم و ناشی از برخوردهای غیر صادقانه را رواج می دهند.

بر همین مبنا، گروه های اصلی و هدف نگارنده متن حاضر هم، مردم عادی و مردم حساسی است که به‌شدت در فضای التهاب آور زلزله، به دنبال پیش‌بینی وقوع زلزله با هدف نجات جان خود و خویشاوندان خود هستند. پیش‌بینی کنندگان زلزله، چه متخصص و چه غیر متخصص، نمودی از یک نیاز اجتماعی را نشان می‌دهند، که اگر نیازی در جامعه نبود، بساط این مدعیان پیش بینی، گرم نمی شد، اما نکته مهم، قضاوت و ارزیابی و صحت سنجی توسط خود مردم است که با ردیف کردن شگردهایی که تعدادی از آنها در این نوشتار آمد، و با تطبیق آنها روی حرف ها و ادعاهای پیش بینی کنندگان زلزله، خود تصمیم بگیرند که حرف و سخن چه گروهی را باید بگوش جان بشنوند، متخصصان، یا غیرمتخصصان!. هدف روشنی که مولف این نوشتار نیز در پی آنست، 

** سخن آخر 

به عنوان کلام آخر باید چند نکته را بصورت تیتروار و بطور شفاف بیان کرد، این موارد نظر کارشناسی و شخصی نگارنده است که امکان دارد در برخی موارد نیاز به تبیین و تشریح بیشتری باشد که آنها را به بعد موکول می کنیم.

با توجه پیش بینی های پیش بینی کنندگان زلزله ها و ملاحظات مدیریتی که در موردشان است. با توجه به رویکردی که برخی از مسئولان برای مدیریت فضای روانی جامعه دارند، بر خلاف چنین رویکردهایی، مخالف برخورد منع و محدود کننده و بازدارنده با افراد پیش بینی کننده زلزله هستم؛ پیش بینی زلزله اکنون امر غیر ممکنی است، اما طرح ادعاهای پیش بینی کنندگان زلزله در فضاهای مجازی، بحث و گفتمان های خوبی را پیرامون دانش زلزله و زمین شناسی پیش می آورد که بنظر نگارنده منافع زیادی برای ساختن فرهنگ زندگی با زلزله در کشور ما را دارد. پاسخگویی به افراد پیش بینی کننده، نشان دادن موارد نقض، تشریح شگردها و ترفندهای زیرکانه مدعیان پیش بینی زلزله در این زمینه بر عهده متخصصان مسلط به ملاحظات اجتماعی است که بینش و سلیقه و دانش عمومی مردم را هدایت کنند تا خود مردم به یک جمع بندی متکی بر استدلال برسند. بی گمان بالارفتن فرهنگ و دانش عمومی در خصوص زلزله، خود بخود جلوی شایعات مختلف را خواهد گرفت و بازار افرادی که تحت عناوین مختلف اعم از پیش بینی زلزله و یا موارد دیگر، در پی تجارت خود هستند را از رونق خواهد انداخت.

کار روی پیش نشانگرهای زلزله، مانند رفتار حیوانات قبل از رخداد زلزله، گاز رادون، میدان مغناطیسی و الکترومغناطیسی زمین، سطح آب زیر زمینی، خرد لرزه ها و پیش لرزه ها تغییرات ژئودتیکی، پایش رفتار گسل ها و مطالعه بر روی نرخ لرزه خیزی آنها و مواردی از این قبیل، مجموعه ای از کارهای پژوهشی ارزشمندی است که باید مراکز علمی و پژوهشی بطور مستمر بر روی آنها تمرکز کنند.

این امر باید بطور مجموعه ای و در ارتباط با هم صورت پذیرد تا در آینده شاید، نتایج مناسبی را در بر داشته باشد. اما نکته شایان ذکر این است که مطالعه روی پیش نشانگرهای زلزله، به منزله پیش بینی آنی و کوتاه مدت زلزله نیست و تا رسیدن دانش بشری به آن حد که بتوان زلزله را با بزرگا و زمان و مکان دقیقی پیش بینی کرد، فاصله قابل توجهی وجود دارد.

بحث اصلی که نباید از آن منحرف شد، ساخت و سازهای مقاوم در برابر زلزله است. هر چند که با هشدار زلزله، اگر روزگاری بطور قطعی، امکان پذیر شود، می‌توان با هشدار های قبلی، جان مردم را نجات داد، اما تخریب ساختمان‌ها، بی سرپناهی و خسارت‌های اقتصادی که سر جایش خواهد بود. عمده تمرکز جوامع پیشرفته، اکنون روی روش های کاهش ریسک لرزه ای است نه پیش بینی زلزله، که کشور ما و مردم عزیز ما هم باید این مقوله را بیشتر دنبال کنند.

پیشنهاد می‌شود، ادعاهای پیش بینی کنندگان زلزله، در فضاهای مجازی، رسانه‌ها، صدا و سیما برای عموم مردم تشریح شود تا امکان سوء‌استفاده‌ها، فضاسازی‌ها و مواردی از این قبیل در سطح اجتماعی قطع شود.

**عضو هیات‌علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.