در همان ساعت‌ها، با مشورت معاونت اجتماعی پلیس سعی کردیم موضوع ارتباط بین خودکشی خواهرم و نهنگ آبی را پنهان کنیم و به‌ همین ‌دلیل به هیچ‌کس علت اصلی خودکشی خواهرم را نگفتیم. نمی‌دانم شما با خواندن چند خط بالا چه حس و چه تصوری نسبت به ما بازماندگان و پلیس پیدا کردید.

 شاید بهتر بود موضوع رسانه‌ای می‌شد تا از حوادث بعدی جلوگیری شود؛ اما راستش را بخواهید، این اتفاق نه تقصیر پلیس بود نه تقصیر ما و نه تقصیر خواهرم؛ یعنی اگر بخواهم شفاف‌تر بگویم، اصلا پلیس در جریان این ماجرا نیست و خانواده‌ام هم از آن بی‌خبرند؛ چون اصلا خواهرم خودکشی نکرده است؛ یعنی اصلا من خواهری ندارم که بخواهد زنده باشد یا مُرده! همه این ماجرا را در چند لحظه ساختم و به آن جزئیاتی ساده و دم‌دستی اضافه کردم؛ اما احتمالا اکثر شما داستان من را باور کردید، چرا؟ چون نهنگ آبی حالا یکی از داغ‌ترین موضوعات روز جامعه ماست و بحث درباره‌ آن حتی به هیئت دولت نیز کشیده شده است. ماجرای نهنگ آبی در کشور ما با هشدارهای رسانه‌ها نسبت به وقوع سلسله‌ای از خودکشی‌های هدفمند بر پایه یک بازی آغاز شد. بعد خبر رسید که این بازی در هند تعداد زیادی را قربانی کرده و نگهداری فایل خام آن در هند جرم است. بعد ماجرا به ذکر جزئیات آن در فضای مجازی رسید و سرانجام نیز با ادعای خودکشی دو دختر در اصفهان، به اوج خود رسید. 

 

در این مدت، هیچ‌کس از خودش نپرسید این موارد بسیار ذکر‌شده از قربانیان نهنگ آبی، مربوط به کدام کشورها هستند و چه دلیلی برای اثبات آن وجود دارد؟ حتی کسی از خودش نپرسید چطور یک بازی که طبق ادعای صورت‌گرفته در واقع یک چالش اینترنتی است، فایل نصب دارد که همراه‌داشتن آن جرم باشد! خبر «کلیک‌خور» بود و همین کافی بود برای آنکه نهنگ آبی همچنان در صدر خبرها باشد. هر سال چند ‌هزار نفر در ایران خودشان را می‌کشند؟ آمارها چیزی بین چهار تا پنج نفر در هر صد‌هزار نفر را نشان می‌دهد؛ اما بین این ‌هزاران انسان که به زندگی خود پایان می‌دهند، هیچ‌کدام به اندازه قربانیان نهنگ آبی «خبری» نمی‌شوند. طبیعی است که رسانه به مخاطب نیاز دارد و مخاطب امروز ما (به ‌هزاران دلیل مختلف) به هیچ‌چیزی به اندازه مرگ و حادثه علاقه‌مند نیست (اگر دوستی بین فعالان رسانه دارید، از او بپرسید که پرمخاطب‌ترین مطالب رسانه‌شان کدام خبرها هستند). پس یک اظهارنظر ناپخته کافی است تا خبری عادی را به خبری ویژه تبدیل کند. تلویزیون در بخش‌های مختلف خبری درباره‌اش هشدار بدهد، وزیر ارتباطات مجبور به توضیح واضحات در رسانه ملی شود، وزیر آموزش‌وپرورش محل سؤال خبرنگاران قرار بگیرد که چرا مانند وزارت آموزش‌وپرورش انگلیس نسبت به خطر نهنگ آبی هشدار نداده (هرچه گشتم هیچ هشداری از وزارت آموزش‌وپرورش انگلیس پیدا نکردم) و وزیر آموزش‌وپرورش هم پای وزیر ارتباطات را به میان بکشد و حتی اضافه کند «نه‌فقط بازی نهنگ آبی، بلکه فضای مجازی یک تهدید (!) برای حوزه نوجوانان و جوانان هستند».

 

 باورتان می‌شود موضوعی که اطلاعات کافی از آن وجود خارجی نداشته تا این حد جدی شود و کار را تا تهدید به تحدیدِ فضای مجازی پیش ببرد؟ شاید کسی بگوید اگر واقعا نهنگ آبی وجود ندارد، پس نمونه‌های خودکشی کاربرانش از کجا آمده؟ برای فهمیدن پاسخ کافی است همین حالا کلیدواژه نهنگ آبی را در اینترنت جست‌وجو کنید. خواهید دید خودکشی دو دختر در ایران هم به دلایل وجود این بازی اضافه شده! نهنگ آبی از آن نوع شایعاتی است که از تبعات خودش تغذیه می‌کند و بزرگ می‌شود.

 حالا و چند روز پس از آنکه همه ماجرای خودکشی دختران اصفهانی به‌خاطر بازی نهنگ آبی را شنیده‌اند، می‌شنویم که خطوط روی بدن دختربچه‌ای که جانش را از دست داده، نه شکل نهنگ بلکه یادگار خودزنی‌های قبلی اوست و می‌دانیم که از مشکلات خانوادگی رنج می‌برده است. می‌دانیم که مشکلات خانوادگی مثل نهنگ آبی جذاب نیستند؛ حتی اگر در کوچک‌ترین روستاهای ایلام هم این بازی را بشناسند. می‌دانیم که آمار بالای خودکشی در استان‌هایی مثل ایلام که اتفاقا از مشکلات اقتصادی شدیدی رنج می‌برند نیز به اندازه داستان نهنگ آبی کلیک نخواهد خورد؛ اما کاش همین‌طور که ما عوام به کلیک‌کردن روی اخبار نهنگ آبی مشغولیم، حداقل خواص وقتشان را صرف چیزهای دیگری کنند؛ چیزهایی که واقعی‌تر از نهنگ آبی هستند و البته خیلی بیشتر از آن جان ما را می‌گیرند. 

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.