به نوشته ایران، در صورت عدم تأیید پایبندی ایران به برجام از سوی ترامپ، مخالفان داخلی برجام چه رویه‌ای را در پیش خواهند گرفت و چه عکس‌العملی نشان خواهند داد؟

البته هنوز مطمئن نیستیم که آقای ترامپ خروج امریکا از برجام را اعلام کند، اما اگر هم چنین چیزی را اعلام کند، این امر یک پیروزی برای مخالفان داخلی برجام و تندروها خواهد بود. در این صورت آنان فریاد خواهند زد که دیدید گفتیم امریکا قابل اعتماد نیست و نمی‌شود با این کشور به توافق رسید. آنان مدعی می‌شوند کسانی که گفتند با کدخدا صحبت کنیم، در انتظار لبخند امریکا بودند و به امریکا اعتماد می‌کردند، حالا دیدند که ما درست می‌گفتیم. این نخستین بهره‌برداری سیاسی تندروها خواهد بود.

بهره‌برداری دوم آنان در صورت خروج امریکا از برجام، به بازگشت احتمالی تحریم‌ها مربوط می‌شود. به عبارت دیگر، اگر امریکا از برجام خارج شود، اگر بخواهد تحریم‌های سابق احیا شود و باز، اگر اروپا، چین، ژاپن میان ایران و امریکا، امریکا را انتخاب کنند و نخواهند مبادلات تجاری خود با این کشور را دچار مخاطره کنند، در این صورت این احتمال وجود دارد که مناسبات اقتصادی ایران با این کشورها کاهش یابد. اگر این اتفاق بیفتد، به دولت روحانی فشار خواهد آمد و مخالفان دولت از این امر استقبال خواهند کرد، هرچند این اتفاق در درازمدت به زیان منافع ملی ایران باشد.

اما درکوتاه مدت، تندروها تلاش خواهند کرد تا از این وضعیت بهره‌برداری کنند و به مردم بگویند که ببینید، وضع اقتصاد کشور بار دیگر متلاطم شده است. مسأله سومی که درباره واکنش مخالفان داخلی برجام نسبت به واکنش آتی ترامپ می‌توان گفت، این واقعیت است؛ تا زمانی که امریکا در برجام بماند اما در مقابل، ترامپ فقط به انتقاد و گلایه از برجام بسنده کند، در این صورت مسلم خواهد شد که برجام به نفع ایران و زیان امریکاست.

اما این چیزی نیست که تندروها از آن استقبال کنند و دوست داشته باشند. اما اگر ترامپ می‌گفت که برجام به نفع امریکا است و ما از آن خارج نخواهیم شد، در این صورت تندروها به دولت حمله می‌کردند و می‌گفتند، ببینید! کار شما به نفع امریکا بوده و ما هم از اول می‌گفتیم که این کار به نفع امریکاست، اما شما گوش نمی‌کردید. این همه در حالی است که اکنون ترامپ می‌گوید برجام به نفع امریکا نیست، بلکه به نفع ایران است. در این شرایط تندروها نمی‌توانند به برجام حمله کنند، زیرا عملاً با امریکا در یک جبهه قرار می‌گیرند. لذا از این بابت هم به نفع‌شان خواهد شد که امریکا از برجام خارج شود و کل برجام به بن‌بست برسد.

یعنی در هر صورت ملاک ارزیابی این عده، نظر ترامپ است، به جای اینکه ارزیابی خود را داشته باشند یا منافع ملی را در نظر بگیرند؟

آنچه برای تندروها در درجه نخست اهمیت قرار دارد، لطمه خوردن دولت روحانی و شکست برنامه‌های آن است. برای آنان مهم نیست که اگر ضربه‌ای به دولت روحانی وارد می‌شود، این ضربه در بلندمدت چه تبعاتی برای منافع ملی کشور به دنبال دارد. زیرا آنان اساساً چندان به منافع بلندمدت کشور کاری ندارند، بلکه تنها به این فکر می‌کنند که علیه دولت موضع بگیرند و فعلاً ابزار تبلیغاتی علیه دولت روحانی داشته باشند. به عبارت دیگر، درویش مسلک هستند، یعنی «دم» را غنیمت می‌شمارند و نگاه بلندمدت ندارند که تصمیم و سیاست امروز در سال‌های آینده چه آثار بلندمدت منفی برای ایران به بار می‌آورد.

به گفته شما، اگر ترامپ مدعی شود که ایران به برجام پایبند نبوده یا امریکا در نهایت از برجام خارج شود، مخالفان داخلی خواهند گفت که از ابتدا نباید با امریکا مذاکره می‌شد، اگر هم خارج نشود، خواهند گفت که طبعاً برجام به نفع امریکا بوده که می‌خواهد آن را حفظ کند. این یک تناقض است و به نظر می‌رسد این عده، دیدگاه مستقلی ندارند و با وجود ژست ضدامریکایی، رویکردهای خود را براساس موضعگیری امریکا تنظیم می‌کنند. دلیل این امر آن است که نگاه این عده بر منافع ملی مبتنی نیست و آنان اساساً کاری به منافع ملی ندارند. نگاه آنان ملهم و متأثر از امریکاستیزی است. اگر امریکا از چیزی دفاع کند، آنان خواهند گفت که این چیز بد است و اگر به چیزی حمله کند، خواهند گفت این چیز خیلی خوبی است، درحالی که اصل باید منافع ملی و مبتنی بر ساز و کارها و سیاست‌های هر کشوری باشد.

آیا این جریان دست به اقدام خاصی هم خواهد زد؟

در حوزه داخلی دست به اقدامی نخواهند زد، اما موضعگیری‌های ترامپ و سایر مقام‌های امریکا برای تندروهای داخلی خوراک تبلیغاتی بسیاری ایجاد می‌کند.

ساز و کارهای تصویب و نظارت بر برجام وجود دارد و نهادهای نظارتی و قانونی در این باره نظر خواهند داد. چرا این عده این ساز و کارها را نمی‌بینند و نمی‌خواهند بپذیرند که در نهایت، هر اتفاقی که بیفتد، تصمیم نظام است و نه تصمیم دولت؟

اساساً برجام تصمیم نظام بوده است، اما برای اینکه بتوانند به دولت روحانی حمله کنند، به سیاسی‌کاری روی می‌آورند. درغیر این صورت همه می‌دانند که برجام مصوب شورای عالی امنیت ملی بوده و این طور نبوده است که صرفاً وزارت خارجه یا شخص رئیس جمهوری تصمیم گرفته باشند.

این سیاست‌ها در حوزه اجتماعی و سیاسی چه آورده‌ای برای مخالفان داخلی خواهد داشت؟

آورده آنان همین است که در این سال‌ها بوده است، اینکه به منافع ملی صدمه بزنند و دولت را زیر سؤال ببرند و اینکه از نظر سیاسی بتوانند بهره‌برداری بکنند. باوجود همه اینها، بسیار جالب است که تندروهای ما درباره برجام با ترامپ و نتانیاهو روی یک قایق نشسته‌اند و هر سه می‌خواهند که برجام نابود شود، درحالی که حتی روسیه و چین و اروپا چنین موضعی ندارند. مدعی هستند که درصورت اعلام عدم پایبندی ایران، اساساً استراتژی امنیت ملی کشور عوض می‌شود.

باید صبر کرد و نباید عجولانه قضاوت کرد. باید منتظر ماند تا عقلای کشور و نهادهای تصمیم‌گیر مناسب‌ترین گزینه برای حفظ و حراست از منافع ملی ایران را اتخاذ کنند.

در دوره مذاکره آقای جلیلی هر بار که ایشان دست خالی باز می‌گشت، بازار طلا و ارز متلاطم می‌شد، اما نه پس از تصویب تحریم‌های «کاتسا» و نه اکنون که هیاهوی ترامپ بیشتر شده است، مناسبات سیاسی و اجتماعی ما در داخل دستخوش تغییراتی نشده است. این نشانه چیست؟

ثبات موجود در کشور به دلیل اعتمادی است که مردم به دولت و سیاست‌های آن دارند. مردم هنوز می‌بینند که به دلیل سیاست خارجی مثبت دولت یازدهم، اتحادیه اروپا حاضر نشده است با سیاست‌های امریکا همراه شود و برجام را لغو کند.

اما مخالفان دولت معتقدند دولت هیچ برنامه‌ای برای مقابله با شرایط پیش رو ندارد.

برنامه پیچیده‌ای نیست و اگر امریکایی‌ها از برجام خارج شوند، باید منتظر ماند و دید که تصمیم چه می‌شود یا اینکه اتحادیه اروپا چه می‌کند. اما ایران در کوتاه مدت برنامه خاصی ندارد و به برجام همچنان پایبند می‌ماند تا ببیند در نهایت ۱+۵ چه تصمیمی می‌گیرد. باید این را در نظر داشته باشیم که امریکا تنها یکی از اعضای ۱+۵ است.

مخالفان منتظر تصمیم نهادهای قانونی درباره رویکرد آتی ایران نسبت به برجام و اقدام احتمالی امریکا خواهند ماند؟

آنان از پنجشنبه حمله به دولت را در تبلیغات خود آغاز خواهند کرد و منتظر تصمیم‌های نهادهای نظام نخواهند ماند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.