میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب‌کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌رو اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

قیمت در درون ابر ایچیموکو قرار دارد و فضای بی‌تصمیمی فعلا در این صنعت برقرار است. حضور شاخص در محدوده مهم ابر ایچیموکو بسیاری از خریداران را که قصد سرمایه‌گذاری در نمادهای این صنعت  دارند دچار تردید کرده است. سرمایه‌گذاران ریسک گریز و حتی بعضی از افراد با ریسک معمولی برای حضور در این صنعت عجله‌ای ندارند و تا زمانی که ابر کومو به سمت بالا قطع نشده دست نگه می‌دارند. دو نوسان نمای اسپن A و اسپن B بدنه اصلی ابر ایچیموکو را می‌سازند که اطلاعات خوبی به تحلیلگران می‌دهند. ابر بعدی نزولی است ولی شیب اسپن A در آن مثبت است بنابراین در صورتی که شاخص حرکتی نزولی به خود بگیرد، بعید به نظر می‌رسد که با شیب بسیار تند این اتفاق بیفتد.

ابر ایچیموکو مجموعه‌ای از شاخص‌های تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهت‌گیری بازار را نشان می‌دهد. ابزار ایچیموکو این کار را با گرفتن چندین میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام می‌دهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه «ابری» استفاده می‌کند که سعی در پیش‌بینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد. اگرچه این ابزار در نگاه اول پیچیده به نظر می‌رسد، اما افرادی که با چگونگی خواندن نمودار آشنا هستند، معمولا می‌توانند با استفاده از آن، تحلیل‌های خوبی از آینده بازار داشته باشند. ابر قسمت اصلی شاخص است. وقتی قیمت زیر ابر است روند نزولی است. وقتی قیمت بالاتر از ابر باشد، روند صعودی است و هنگامی که قیمت درون ابر قرار دارد بازار در حالت بی تصمیمی قرار دارد.

دو شرکت بزرگ «فولاد» و «فملی» در این صنعت از نظر فروش اوضاع خوبی دارند، وضعیت بنیادی آنها از نظر سودآوری و مدیریت سرمایه در گردش هم بد نیست. از طرفی برآیند حرکت هر دو در بازار صعودی است. با توجه به شکسته شدن خط روند نزولی کوتاه‌مدت در نمودار شاخص صنعت فلزات اساسی، می‌توان انتظار افزایش قیمت‌ها با شیب ملایم را داشت. به هر ترتیب در فاز اول سناریوی افزایشی، انتظار داریم شاخص صنعت فلزات اساسی با گذر از محدوده یک میلیون واحد به دنبال رسیدن به سطح یک میلیون و 80 هزار واحد باشد.

فاز دوم افزایش قیمت‌ها که رسیدن به آن در کوتاه‌مدت بسیار دشوار به نظر می‌رسد، مجموعه‌ای از مقاومت‌های قدرتمند مانند محدوده یک میلیون و 160 هزار واحد، یک میلیون و 250 هزار واحد و یک میلیون و 350 هزار واحد را دارد.

هدف این پرده از سناریوی افزایشی، فتح قله تاریخی یعنی منطقه یک میلیون و 420 هزار واحد است. محدوده‌های مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضه‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمت‌ها باشند.

با توجه به اوضاع خاص سیاسی چه در داخل و چه در خارج از کشور، هر لحظه ممکن است خبری خاص باعث نوسانات زیاد در بازار سرمایه شود، بنابراین بررسی سناریوی کاهشی نیز اهمیت بسزایی دارد که در آن می‌توانیم با توجه به قدرت ریسک‌پذیری، محدوده‌های حد ضرر خود را پیدا کنیم. هدف پرده اول از سناریوی کاهش قیمت‌ها محدوده 730 هزار واحد است که دو محدوده حمایتی 850 هزار واحد و 785 هزار واحد می‌توانند از کاهش بیشتر قیمت‌ها جلوگیری کنند. تکمیل پرده اول از سناریوی ریزشی از احتمال بسیار کمی برخوردار است چون میانگین متحرک‌های 90، 120، 150 و 200 روزه در این فاز نقش حمایتی خوبی بازی خواهند کرد. ولی اگر هیجانات بر فروشندگان چیره شود و همچنین به مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار توجهی نشود می‌توان انتظار داشت در فاز دوم ریزش قیمت‌ها شاخص تا محدوده‌های 635 هزار واحد هم کاهش داشته باشد. البته این سناریو بسیار بعید به نظر می‌رسد ولی یکی از مسیرهایی است که شاخص احتمال طی کردن آن را دارد. در پرده دوم از سناریوی کاهشی منطقه حمایتی 680 هزار واحد قرار دارد که ممکن است از رسیدن شاخص به هدف فاز دوم جلوگیری کند. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضا‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.