بررسی تکنیکال شاخص صنعت فلزات اساسی نشان میدهد
قیمت داخل ابر ایچیموکو
میانگینهای متحرک در دورههای زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیبکننده محسوب میشوند، چون این اندیکاتور دنبالهرو اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمیتوان از میانگینهای متحرک برای پیشبینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگینهای متحرک استفاده از آنها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.
قیمت داخل ابر ایچیموکو قرار دارد و این موضوع نشان میدهد که در حال حاضر معاملهگران در یک حالت بیتصمیمی قرار دارند. از طرف دیگر در داخل ابر کومو، حمایت بسیار مهم 875 هزار واحد قرار دارد که قدرت آن را دو چندان میکند. دو نوسان نمای اسپن A و اسپن B بدنه اصلی ابر ایچیموکو را میسازند که اطلاعات خوبی به تحلیلگران میدهند. تحلیلگران ایچیموکو بر این اعتقادند که در آیندهای نزدیک شاهد بازاری مثبت ولی با قدرت کم هستیم.
ابر ایچیموکو مجموعهای از شاخصهای تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهت گیری بازار را نشان میدهد. ابزار ایچیموکو این کار را با گرفتن چندین میانگین و رسم آنها روی نمودار انجام میدهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه «ابری» استفاده میکند که سعی در پیشبینی محل حمایت یا مقاومت در آینده دارد. اگرچه این ابزار در نگاه اول پیچیده به نظر میرسد ، اما افرادی که با چگونگی خواندن نمودار آشنا هستند، معمولا میتوانند با استفاده از آن، تحلیلهای خوبی از آینده بازار داشته باشند. ابر قسمت اصلی شاخص است. وقتی قیمت زیر ابر است روند نزولی است. وقتی قیمت بالاتر از ابر باشد، روند صعودی است و هنگامی که قیمت درون ابر قرار دارد بازار در حالت بیتصمیمی قرار دارد.
دو شرکت بزرگ فولاد و فملی در این صنعت از نظر فروش اوضاع خوبی دارند، وضعیت بنیادی آنها از نظر سودآوری و مدیریت سرمایه در گردش هم بد نیست. از طرفی برآیند حرکت هر دو در بازار نزولی است. با توجه به شکسته شدن تمامی خطوط روند از کوتاهمدت صعودی تا میانمدت نزولی در نمودار شاخص صنعت فلزات اساسی، پیشبینی آینده بسیار دشوار است و احتمال تشکیل روند خنثی بیش از کاهش یا افزایش قیمتها است.
هنوز جریان پول خاصی وارد بازار سرمایه نشده و از طرفی بیاعتمادی به بورس اوراق بهادار از جمله نمادهای این صنعت، مانع بزرگی برای ورود افراد حقیقی شده است. از طرفی مقاومتهای بسیار قدرتمندی پیش روی شاخص قرار دارند. بنابراین سایه ریزش قیمتها بر این صنعت وجود دارد.
هدف پرده اول از سناریوی کاهش قیمتها محدوده 715 هزار واحد است که دو محدوده حمایتی 875 هزار واحد و 785 هزار واحد میتوانند از کاهش بیشتر قیمتها جلوگیری کنند. تکمیل پرده اول از سناریوی ریزشی از احتمال بسیار کمی برخوردار است چون میانگین متحرکهای 90، 120، 150 و 200 روزه در این فاز نقش حمایتی خوبی بازی خواهند کرد. ولی اگر هیجانات بر فروشندگان چیره شود و همچنین به مکانیزم عرضه و تقاضا در بازار توجهی نشود میتوان انتظار داشت در فاز دوم ریزش قیمتها شاخص تا محدودههای 635 هزار واحد هم میتواند کاهش داشته باشد. البته این سناریو بسیار بعید به نظر میرسد ولی یکی از مسیرهایی است که شاخص احتمال طی کردن آن را دارد. در پرده دوم از سناریوی کاهشی منطقه حمایتی 680 هزار واحد قرار دارد که ممکن است از رسیدن شاخص به هدف فاز دوم جلوگیری کند. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمتها باشند.
انتظار افزایش قیمتها در این موقعیت بازار شاید انتظار زیادی باشد ولی اگر در مورد احتمالات و موقعیت نموداری شاخص فلزات اساسی صحبت میکنیم، احتمال افزایش قیمتها به اندازه احتمال کاهش قیمتها است و فقط به دلیل منفی بودن شاخص این صنعت در چند روز اخیر کمی امکان حرکت صعودی را کمتر میبینیم.
در فاز اول سناریوی افزایشی، انتظار داریم شاخص صنعت فلزات اساسی تا منطقه 945 هزار واحد افزایش داشته باشد، که البته محدوده میانگین متحرک 50 روزه میتواند در این پرده نقش مقاومت را بازی کند. در مرحله دوم شاخص فلزات اساسی با گذر از محدوده یک میلیون واحد به دنبال رسیدن به سطح یک میلیون و 80 هزار واحد است. فاز سوم افزایش قیمتها که رسیدن به آن در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد، مجموعهای از مقاومتهای قدرتمند مثل محدوده یک میلیون و 250 هزار واحد را دارد. هدف این پرده از سناریوی افزایشی، فتح قله تاریخی یعنی منطقه یک میلیون و 420 هزار واحد است. محدودههای مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضهکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمتها باشند.