میانگین متحرک با دوره‌های زمانی مختلف، به‌عنوان یکی از متداول‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال، پایه و اساس بسیاری از تحلیل‌های تکنیکال است. به بیان ساده می‌توان گفت این اندیکاتور میانگینی از داده‌های اصلی روزانه (معمولا قیمت آخرین معامله) است. میانگین‌های متحرک در دوره‌های زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیب‌کننده محسوب می‌شوند، چون این اندیکاتور دنباله‌روی اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمی‌توان از میانگین‌های متحرک برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگین‌های متحرک استفاده از آنها به‌عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.

با تایید شکسته شدن خط روند نزولی کوتاه‌مدت به سمت بالا در هفته گذشته، می‌توان از تشکیل الگوی کلاسیک کف دوقلو در شاخص صنعت شیمیایی مطمئن شد. به این ترتیب انتظار داریم در مرحله اول از سناریوی افزایشی، شاخص صنعت شیمیایی به سمت شکستن محدوده خط روند نزولی میان‌مدت حرکت کند. در این فاز محدوده ۷۷ هزار واحد می‌تواند نقش مقاومتی داشته باشد. عبور کامل از پرده اول افزایش قیمت‌ها دور از انتظار نیست و در صورت شکسته شدن خط روند نزولی میان‌مدت به سمت بالا دوباره امیدها به این صنعت بازمی‌گردد، در فاز دوم سناریوی افزایش قیمت‌ها، افراد ریسک‌پذیر و حتی بعضی از افراد با ریسک متعادل نیز وارد بازار خواهند شد. هدف این مرحله محدوده ۹۵ هزار واحد است که مقاومت‌های قدرتمندی مثل سطح ۸۲ هزار و ۵۰۰ واحد، ۸۵ هزار و ۵۰۰ واحد و ۹۰ هزار واحد می‌توانند مانع رسیدن شاخص به هدف قیمتی خود شوند. در فاز بعدی افزایش، شاخص به دنبال رسیدن به سقف تاریخی خود یعنی منطقه ۱۱۲ هزار و ۵۰۰ واحد است. در این مسیر دو مقاومت قدرتمند وجود دارد که در صورت گذر از آنها رسیدن و حتی عبور از سقف تاریخی بعید نخواهد بود. محدوده ۱۰۰ هزار واحد و ۱۰۸ هزار واحد می‌توانند مانع رسیدن صنعت شیمیایی به قله تاریخی شوند. مناطق مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضه‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمت‌ها باشند.

هنوز روند میان‌مدت نزولی است و همان‌طور که گفته شد شاخص برای صعود، باید از مقاومت‌های بسیاری عبور کند. ضمن اینکه معاملات کسل‌کننده این روزها بسیاری از سرمایه‌گذاران را خسته کرده است. بنابراین واکنش منفی به یکی از سطوح مقاومتی می‌تواند آغازگر مرحله اول سناریوی کاهش قیمت‌ها باشد. همچنین سناریوی کاهشی می‌تواند حتی بعد از فاز اول افزایش قیمت‌ها نیز اتفاق بیفتد. هدف پرده اول از سناریوی ریزش قیمت‌ها محدوده ۶۵ هزار واحد است که البته مناطق ۷۰ هزار واحد و ۶۷ هزار و ۵۵۰ واحد به‌عنوان سطوح حمایتی می‌توانند مانع کامل شدن این پرده از کاهش قیمت‌ها شود. در این مرحله میانگین متحرک ۱۵۰ روزه نیز می‌تواند نقش حمایتی خوبی بازی کند. اگر عرضه‌ها در منطقه ۶۵ هزار واحد افزایش داشته باشد حرکت به سمت ۶۰ هزار واحد دور از ذهن نخواهد بود. در این مرحله از ریزش قیمت‌ها سطح ۶۳ هزار واحد، به‌عنوان منطقه حمایتی بسیار مهم، می‌تواند مانع ریزش قیمت‌ها شود. مهم‌ترین سطح حمایتی در این پرده از سناریوی کاهش قیمت‌ها، محدوده میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است، که در صورت شکسته شدن به سمت پایین بسیاری از افراد ریسک‌پذیر نیز به دنبال صنعتی دیگر برای سرمایه‌گذاری می‌گردند. در صورت شکسته شدن محدوده ۶۰ هزار واحد به سمت پایین، منطقه ۵۷ هزار واحد می‌تواند مانع ریزش بیشتر قیمت‌ها شود. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضا‌کنندگان سهام زیاد می‌شوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمت‌ها باشند.