تکنیک معاملات
نسبتها در صورت سود و زیان
اولین قلم در صورت سود و زیان، فروش یا درآمد یک شرکت است. قلم دوم بهای تمام شده کالای فروش رفته است. در صورتی که بهای تمام شده (مثل مواد اولیهای که برای تولید مورد استفاده قرار گرفته یا حقوق و دستمزدی که به کارگرانی که مستقیم در خط تولید مشغول بودهاند، هزینههای برق، آب و گاز خط تولید و...) را از فروش کم کنیم، سود ناخالص به دست خواهد آمد. از تقسیم سود ناخالص به فروش، به نسبت حاشیه سود ناخالص یا بهطور خلاصه حاشیه فروش خواهیم رسید. فرض کنیم شرکتی تولیدکننده فولاد است. شرکت در یکسال مالی یک میلیون ریال فولاد فروخته است. با احتساب ۸۰۰ هزار بهای تمام شده برای این یک میلیون فروش سود ناخالص شرکت از این فروش، ۲۰۰ هزار ریال خواهد بود. با تقسیم ۲۰۰ هزار ریال سود ناخالص به یک میلیون ریال فروش، به حاشیه ۲۰ درصدی خواهیم رسید.
دو شرکت الف و ب را از یک صنعت در نظر بگیرید. شرکت الف حاشیه فروش ۳۰ درصدی دارد و شرکت ب حاشیه فروش ۲۰ درصدی. کدام شرکت بهتر است؟ در بحث سودآوری شرکت الف بهتر است. چرا؟ شرکت الف در بهای تمام شده بهتر عمل کرده است. توانسته هزینههای تولید را کاهش بدهد و بهرهوری بهتری را ارائه کرده است. چرا روی یک صنعت تاکید داشتیم؟ چون ساختار بهای تمام شده در صنایع مختلف با هم متفاوت است. در یک صنعت حاشیه فروش ۵۰ درصدی نسبتی متداول است و در صنعتی دیگر ۱۰ درصد حاشیه فروش متداول است. بررسی این نسبت در دو صنعت مختلف چندان معقول و منطقی نیست.